مردی که متهم است به خاطر سرقت طلا زن آشنایی را به قتل رسانده اتهام را به گردن همسرش انداخت.
بیست و یکم تیرماه سال ۹۴ بود که کارکنان بیمارستان فیاضبخش مرگ مشکوک زن جوانی را به مأموران پلیس اطلاع دادند. مأموران پلیس در بیمارستان با جسد زن ۳۵ سالهای به نام سمانه که با ضربات چاقو به قتل رسیده بود، روبهرو شدند. یکی از شاهدان حادثه که از همسایگان مقتول بود به مأموران گفت: در منزل مشغول کارهای خانه بودم که فریاد زن همسایه را شنیدم و بلافاصله خودم را به طبقه پایین رساندم که مشاهده کردم زن همسایه خونآلود پای مرد غریبهای را گرفته بود و رها نمیکرد. در همان لحظه پسرم از سرکار رسید و با مرد غریبه درگیر شد، اما او از دام پسرم گریخت. وقتی سمانه را به بیمارستان رساندیم متأسفانه به دلیل شدت صدمات فوت کرد.
سپیده دختر ۱۰ ساله مقتول که شاهد حادثه بود به مأموران گفت: در حیاط بازی میکردم که شوهر عمهام که سروش نام دارد، زنگ خانه ما را زد. وقتی در را باز کردم پیش مادرم رفت که لحظاتی بعد صدای درگیری او با مادرم را شنیدم. او چند ضربه با چاقو به سینه مادرم زد و النگوهای او را از دستش کشید و فرار کرد. همزمان با ادامه تحقیقات مأموران پلیس سروش ۲۸ ساله را به عنوان مظنون حادثه تحت تعقیب قرار دادند و در نهایت چند روز بعد از حادثه وی را در کرج شناسایی و بازداشت کردند. متهم ابتدا جرمش را انکار کرد، اما در بازجوییهای فنی لب به اعتراف گشود و در شرح ماجرا گفت: مدتی بیکار بودم و درآمدی نداشتم. مقتول زن برادر همسرم بود و در رفت و آمدها متوجه طلاهای او شدم. همین موضوع مرا وسوسه کرد و نقشه سرقت به سرم زد. روز حادثه در حالی که مقتول در خانه تنها بود، به آنجا رفتم. او روی مبل نشسته بود و دخترش در حیاط بازی میکرد. کمی که با هم صحبت کردیم به بهانهای با او درگیر شدم و در آن لحظه با چاقو چند ضربه زدم و طلاهایش را از دست و گردنش سرقت و فرار کردم.
پرونده متهم بعد از کامل شدن تحقیقات، به شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. اولین جلسه رسیدگی به این پرونده بیست و ششم آبانماه سال گذشته بود که متهم چند روز قبل از شروع جلسه نامهای را تنظیم و تقدیم دادگاه کرده بود. متهم در آن نامه همسرش را قاتل معرفی کرده و گفته بود که بیگناه است. به همین دلیل در اولین تاریخ رسیدگی به این پرونده، قضات شعبه دستور تحقیق و بازجویی از همسر متهم را صادر کردند و پرونده را به دادسرا ارجاع دادند. همسر متهم به نام ربابه ۲۵ ساله وقتی توسط مأموران مورد بازجویی قرار گرفت در ادعایی گفت: به خاطر بیکاری شوهرم شرایط زندگی خیلی سخت شده بود و تصمیم گرفتم از برادرم پول قرض کنم. وقتی شوهرم متوجه شد، مخالفت کرد، اما توجهی نکردم. چند روز قبل از قتل به خانه برادرم رفتم و آن روز برادرم سرکار بود و سمانه – همسر برادرم – در خانه تنها بود. با سمانه صحبت کردم و وقتی متوجه شد، پول نیاز دارم از آنجایی که هر دوی آنها اعتیاد داشتند از من خواست تا کمی مواد برایش تهیه کنم، اما قبول نکردم. سمانه با شنیدن این حرف عصبانی شد و مرا تهدید کرد که من هم بدون هیچ درگیری از خانه او بیرون آمدم. وی ادامه داد: روز حادثه که چند روز بعد از آن بود آنجا نبودم و قتلی مرتکب نشدهام. از نقشه شوهرم نیز خبر نداشتم.
بعد از تحقیقات دوباره، این پرونده بار دیگر برای رسیدگی به همان شعبه فرستاده شد و روز گذشته متهم برای بار دوم پای میز محاکمه قرار گرفت. بعد از قرائت کیفرخواست و درخواست قصاص از سوی اولیای دم، متهم به دستور قاضی عبداللهی در جایگاه ایستاد و با انکار جرمش در ادعایی گفت: هیچ قتل و سرقتی مرتکب نشدهام. آن روز همسرم گفت میخواهد از برادرش پول قرض بگیرد. من مخالفت کردم، اما او قبول نکرد و به خانه برادرش رفت. بعد از رفتنش نگران شدم و دنبالش رفتم. وقتی زنگ زدم آنها در را باز کردند و وارد آپارتمان شدم. ناگهان دیدم همسرم و مقتول با هم درگیر شدهاند و در آن حین همسرم با چاقو چند ضربه به مقتول زد و فرار کرد. وقتی مقتول را خونین روی زمین دیدم میخواستم به اورژانس زنگ بزنم که همسایهها مرا دیدند و فکر کردند من مرتکب قتل شدهام. متهم در آخرین دفاعش گفت: اظهارات همسرم در بازجوییها دروغ است و من هیچ قتلی مرتکب نشدهام. کاتری هم که در صحنه جرم کشف شدهاست برای من نیست و آن روز دست خالی رفته بودم. در پایان جلسه محاکمه، هیئت قضایی وارد شور شد.
دیدگاهتان را بنویسید