به گزارش گیل و دیلم ، روزنامه اطلاعات نوشت: در این صورت، کل تحریمهایی که در پیمان نامه برجام لغو شده بود علیه ایران در سراسر جهان برقرار و برای تمام دولتها الزام آور خواهد شد. این خسارت را باید چگونه ارزیابی کرد و چرا نباید با تدبیر و محاسبه جلوی فعالسازی دوباره تحریمهای سازمان ملل گرفته میشد؟
اکنون هم با تدبیر و تحمل میتوان از خسارات کاست و اجازه نداد منافع ملی و آینده کشور، گروگان شعارها و تندرویهای خیال پردازانی شود که راه دیپلماسی را همیشه میبندند و قهرمان آنها اولین بار درهنگام تصویب همین قطعنامه در سازمان ملل، ادعا کرد که آنها هیچ اثری بر کشور ندارد و آنقدر قطعنامه صادر کنید که قطعنامه دانتان پاره شود!
مسئولان باید میان مذاکرۀ تحمیلی و تسلیم، یک راه سوم برای توافق بیابند. وزارت خارجه برای چه ساخته شده و حقوق و هزینه میگیرد؟ شورای امنیت ملی نیز! اگر در بزنگاههای حساس نتوانند تصمیمات حساس را به تدبیر مدیریت کنند یا نتوانند ریسکهای بزرگ را مدیریت نمایند، پس این دیوانسالاران زکجا آمده و آمدنشان بهر چه بوده است؟
قطعاً جنگ ۱۲ روزه از اعتبار مذاکره و دیپلماسی بسیار کاسته است. اما این نباید به دست تندروان داخلی بهانه دهد که رجزخوانی و جنگ افروزی کنند و ما را از موضع مدافع و مدعی، به مهاجم و متهم سوق دهند. ما جنگ افروز نبوده و نیستیم. ایران برای همسایگان و منطقه باید لنگر ثبات و سنگر امنیت باشد. قدرت ژئوپولیتیک ایران به نحوی است که در هر زمان میتواند از موضع قدرت با آمریکا وارد مذاکره شود و امتیازات لازم را بگیرد.
ما میتوانیم ثابت کنیم که در صنعت هستهای به دنبال بمب نیستیم اما در راهبرد موشکی نیازمند دفاع از کشور بوده و خواهیم بود. بنابر این خطوط مذاکره در هر دو مورد مشخص و بستگی به مهارت و جواز پشتیبان مذاکره کننده دارد.
به هر حال تا بند اصلی مورد نظر ایران و اروپاییها در باب مذاکرات جامع مستقیم ایران و آمریکا وجود دارد، راه برای خنثی کردن قطعنامه شوم و پیامدهای شوم آن وجود دارد. کسانی که از عدم دشواری تحریمهای شورای امنیّتِ سازمان ملل و عادت کردن به آن در ایران سخن میگویند، یا از همۀ واقعیّات آگاهی ندارند، یا از کاسبان تحریماند که از بازار سیاه ایران در شرایط سخت سود میبرند و از گرسنگی و فساد در جامعه جیب خود را پر میکنند. البته معمولا چنین کسانی شعارهای تند میدهند و فریادهای شبه انقلابی میکشند تا رد پای خود را در آن کارها و منافع پاکسازی کنند.
اخیراً جماعتی از همین هستههای سوخته و سخت، میکوشند، مکانیسم ماشه را به گردن برجام و تیم مذاکره کننده در آن عهدنامه بیندازند. غافل از آن که اسناد منتشر شده و زیر و بم این موضوع، یعنی صدور قطعنامه ۲۲۳۱ سازمان ملل و وضع تحریمهای همه جانبه علیه ایران و توطئه گران داخلی و خارجی کاملا روشن و شناخته شده است.
قطعنامۀ ۲۲۳۱ شورای امنیت پس از ۱۲ سال گفتگو در مورد فعالیتهای هستهای ایران با اعضای گروه ۱+۵، در تاریخ ۲۳ تیرماه ۱۳۹۴ توسط تیم مذاکرهکنندهای از مسئولان وزارت خارجه به ریاست وزیر امور خارجه محمد جواد ظریف و وزرای خارجه کشورهای غربی مورد توافق قرار گرفت و کشور ایران موفق به توافق هستهای با گروه ۱+۵ گردید. پس از آن این توافق در تاریخ ۲۹ تیرماه ۱۳۹۴ در شورای امنیت به رأی گذاشته شد که با تصویب آن در آن شورا تبدیل به قطعنامۀ ۲۲۳۱ گردید که همراه با تصویب آن هر شش قطعنامۀ پیشین که علیه ایران صادر شده و منجر به تحریمهای وسیع در رابطه با موضوع هستهای علیه این کشور شده بود را ملغی کرد.
این اولین بار در تاریخ سازمان ملل بود که کشوری با گرفتن قطعنامههای متعدد و تحریمهای شدید اقتصادی، نظامی، نفتی و موارد مرتبط با کالاهایی با کاربرد دوگانۀ ذیل فصل ۷ منشور ملل متحد، توانست بدون حتی یک روز اجرای این قطعنامهها – هر چند بهطور مشروط – همۀ قطعنامههای پیشین را لغو کند و از ذیل فصل ۷ منشور خارج شود. در متن قطعنامه تصریح شده بود که این یک تغییر بنیادین در رابطه ایران با شورای امنیت سازمان ملل است.
با توجه به این موارد است که یاوه گویی دشمنان و بدگویی منتقدان برجام و حتی اتهام زنی به آنها را باید چنگ زدن به چهرۀ یک موفقیت تاریخی قلمداد کرد که رقبای سیاسی دولت یازدهم و کاسبان تحریم به دنبال آن هستند.
به ویژه اگر نیک نظر کنیم و به یاد آوریم که پیشنهاد اسنپ بک را همسایه و متحد شمالی در برجام گنجاند. و چه کارشکنیها که برای شکست برجام نکرد.
دیدگاهتان را بنویسید