گیل و دیلم | پناهگاه حیاتوحش امیرکلایه، یکی از مناطق چهارگانهی حفاظتشدهی کشور است که در تقسیمبندی آمایش سرزمینی، هیچ زون گردشگری برای آن تعریف نشده و اساساً قرار نیست بستری برای تردد عمومی یا ورود بیضابطهی گردشگران باشد.
در حالیکه حفاظت، مطالبهی اصلی و فلسفهی وجودی چنین مناطقی است، در سالهای گذشته متأسفانه شاهد تصمیمهایی بودهایم که نهتنها با ملاحظات زیستمحیطی بیگانهاند، بلکه فشارهای سیاسی و مصلحتهای منطقهای، جایگزین اصول علمی مدیریت منابع طبیعی شدهاند.
در زمان فرماندار پیشین، با همراهی نمایندهی شهرستان در مجلس شورای اسلامی، اقدام به بازگشایی پل چوبی در دل تالاب امیرکلایه شد؛ پلی که اکنون در وضعیت نیمهمخروبه قرار دارد و تردد بر آن نهتنها برای گردشگران، بلکه برای حیاتوحش و بستر تالاب نیز تهدید محسوب میشود. تصاویر تازه ثبتشده از این پل، گویای عمق فاجعهاند؛ چوبهای فرسوده، شکستگیهای مکرر، سازههایی در حال سقوط و مسیرهایی که با کوچکترین غفلت، میتوانند حادثهساز باشند.
اگر دغدغهی مسئولین محترم شهرستان، واقعاً جذب گردشگر است، چرا از ظرفیتهای بالفعل اما مغفولماندهای چون ساحل سحرخیزمحله و طرح سالمسازی آن که سالها مورد بیتوجهی قرار گرفته، استفاده نمیشود؟ چرا به جای دخل و تصرف در یک تالاب بینالمللی، احداث مسیر چوبی در مناطقی نظیر تالاب حسنبکنده که منطقهی حفاظتشده نیست، در دستور کار قرار نمیگیرد تا هم فشار از امیرکلایه برداشته شود و هم از ورود بیضابطهی مردم به آن منطقه جلوگیری گردد؟
وظیفهی سازمان محیط زیست، ایجاد منطقهی گردشگری در پناهگاههای حیاتوحش نیست و اساساً هدایت توریست به مناطق با ارزش حفاظتی بالا، بدون تکمیل و بروز رسانی مطالعات زیست محیطی گذشته ، یک تخلف مدیریتی به شمار میرود.
از سوی دیگر، وضعیت تالاب امیرکلایه تنها به پل چوبی محدود نمیشود. سالهاست که ورود فاضلاب انسانی و کشاورزی، تجاوز به حریم ثبتشدهی تالاب، و حتی شبیهسازی بستر تالاب در مزارع اطراف با هدف شکار پرندگان مهاجر، نفس این زیستبوم کمنظیر را گرفته است.
تصمیمسازیهای پرخطا در دولت سیزدهم، که بدون توجه به ظرفیت سازمانی و نظر کارشناسان سالم اجرایی شدند، متأسفانه در دولت چهاردهم نیز بهشکل میراثی منتقل شدهاند. فشار برخی مسئولان محلی و منافع کوتاهمدت باعث بازگشایی پلی شد که نه پایههای مستحکمی دارد و نه مبنای علمی.
اکنون که دولت چهاردهم با شعار بازگشت عقلانیت و تصمیمسازی بر پایهی نظرات تخصصی روی کار آمده، انتظار میرود استاندار و فرماندار جدید که از بدنهی این دولت هستند، با فاصلهگذاری صریح از بانیان وضع موجود، مسیر را برای حضور مدیران و کارشناسانی همسو با نگاه علمی دکتر پزشکیان هموار کنند؛ افرادی که نه با رویکرد جناحی، بلکه با نگاهی مسئولانه، حفاظت از محیط زیست امیرکلایه را در اولویت قرار دهند.
مدیریت زیستمحیطی این منطقه نیازمند افرادی مستقل، غیرسیاسی و دلسوز است که نه در پی رزومهسازی با پروژههای پر سر و صدا، بلکه در پی بازسازی سکوت طبیعی یک پناهگاه بینالمللی باشند. شاید زمان آن فرا رسیده که نگاه توسعهزده و نمایشی، جای خود را به تعهد به نسلهای آینده بدهد
دیدگاهتان را بنویسید