به گزارش گیل و دیلم ، روزنامه شرق در سرمقاله خود نوشت:
بنبست سیاسیای که دولت و جناحهای سیاسی در آن گرفتار شدهاند و لاینحل به نظر میرسد، چیزی نیست مگر تغییر پارادایم.
دولت و نهادهای وابسته به آن و دیگر نهادهای رسمی که وابستگیای به دولت ندارند، اعتنایی به این تغییر پارادایم ندارند و میاندیشند این دوره نیز همچون دورههای دیگر به پایان خواهد رسید و بیش از هر چیز باید سیاست صبر و انتظار را پیشه کرد.
البته این رویکرد چندان جای تعجب ندارد؛ چراکه دولت سیزدهم و جناحهای وابسته که متأثر از تفکرات جبهه پایداری هستند، چندان به واقعیت موجود جامعه گردن نمینهند.
با تساهل میتوان گفت نگاه آنان به سیاست بیش از آنکه عملگرایانه یا نشئتگرفته از واقعیتهای سیاسی اجتماعی موجود باشد، مبتنی بر نگاه ایدئولوژیک آنان است. از همین منظر است که اگر تغییر پارادایمی در جامعه صورت بگیرد، دولت و جناحهای وابسته به آن چندان اعتنایی نخواهند داشت و قویا باور دارند که قادرند با سیاست صبر و انتظار، همچون پدری که تنبیه، سرزنش و تشویق میکند، جامعه را همچون خمیر به شکل اول خود بازگردانند.
البته اگر این اتفاق هم رخ ندهد، همین که جامعه اخلالی در دیدگاههای ایدئولوژیک آنان ایجاد نکند، کافی است تا با یک همزیستی منفعلانه کار را پیش ببرد. سیاست صبر و انتظار جانمایه سیاست دولت سیزدهم و جناحهای سیاسی آن است که پایداریها در آن دست بالا را دارند. با این اوصاف بعید است آنچه بهعنوان تغییر پارادایم نام برده میشود، در عملکرد و تصمیمگیری آنان اثری داشته باشد.
در خوشبینانهترین حالت آنان تلاش خواهند کرد به نگاه سلبی و حذفی خود مجال بروز ندهند تا شکافها و گسلهای بهوجودآمده را فعال نکنند. اما برای بسیاری دیگر ازجمله اصلاحطلبان این تغییر پارادایم خواهناخواه محسوس است، اگرچه آنان به معنای واقعی این تغییر پارادایم را درک نکردهاند و هنوز درصدند از طریق گفتمان اصلاحطلبی و تغییر در شیوههای نظرورزانه دوباره این گفتمان را راهبردی کنند.
دیدگاهتان را بنویسید