به گزارش گیل و دیلم به نقل از جماران، آذر منصوری نیز در نوزدهمین مجمع عمومی و پنجمین کنگره سه سالانه انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها، گفت: ما بیش از پیش به کار حزبی و تقویت کار حزبی و تشکیلاتی نیاز داریم، بیش از پیش به انسجام جمعی در مجموعه تشکیلات اصلاحطلبان نیاز داریم و امیدواریم مجموعه گفتوگوهایی که در جریان هست، حداقل در سال جاری باعث شود که اصلاحطلبان بتوانند در سطح راهبرد و عمل به یک نقطه مشترک و صدای واحد برسند؛ صدایی که به اعتقاد من چنانچه به صورت منسجم و یکپارچه از جبهه اصلاحات بیرون بیاید، میتواند تأثیرگذاری خودش را هم در سطح اصلاح شیوه حکمرانی در کشور و هم همراه کردن جامعهای که به قول آقای خاتمی هم از حاکمیت و هم از اصلاحطلبان عبور کرده، داشته باشد.
رئیس جبهه اصلاحات افزود: قبل از اینکه وارد بحث شوم لازم میدانم که اتفاقاتی که این روزها در غزه و فلسطین اشغالی در جریان هست را محکوم کنم. فجیعترین جنایات انسانی و به عبارتی نسلکشی در غزه جریان دارد و متأسفانه پیگیریها و موجی که در افکار عمومی شکل گرفته، ظرفیتهای سازمانهای بینالمللی و حقوق بشری تا کنون نتوانسته این جنایت و نسلکشی که روز به روز دارد ابعاد بیشتری پیدا میکند را متوقف کند.
وی ادامه داد: به هر حال این خواست افکار عمومی همه دنیا هست که باید فلسطین به عنوان یک کشور و دولت مستقل به رسمیت شناخته شود، اشغالگری رژیم صهیونیستی باید خاتمه پیدا کند و حق تمامیت ارضی سرزمین مردم فلسطین به رسمیت شناخته شود. خواست ما مردم ایران هم که همواره معروف و مشهور به دفاع از مظلوم هستیم، باید همین باشد. من همین جا ابراز تأسف میکنم به دلیل عدم همراهی موج افکار عمومی ایران با این موجی که در جهان شکل گرفته؛ به دلایلی که همه ما میدانیم.
منصوری در خصوص «بایستههای اصلاحطلبی در ایران امروز»، گفت: بعد از انتخابات سال ۸۸ و مسیری که در انتخابات ۹۲، ۹۴ و ۹۶ طی کردیم و با مقدورها و ممکنهایی که پیش روی ما قرار داشت، نوع سیاستورزی مرسوم را ادامه دادیم، در انتخابات سال ۹۶ با توجه به ۲۴ میلیون رأی آقای روحانی که من فکر میکنم اگر حوزههای اخذ رأی بسته نشده بود آقای روحانی میتوانست ۲۸ میلیون رأی هم بیاورد، به نقطهای رسیدیم که تصور قالب ما این بود که جمعیتی که به فراخوان ما و «تکرار میکنم» آقای خاتمی پاسخ داد و همچنان صندوق رأی را به عنوان گزینه مقدور و مطلوب خودش برای تغییر و اصلاح وضع موجود انتخاب کرد، با عقب نشینی آقای روحانی که هنوز نشنیدهام چرا با این میزان رأی که در حد رفراندوم بود این چنین عقبنشینی کردند، با یک ریزش جدی سرمایه اجتماعی جریان اصلاحات مواجه شدیم.
رییس جبهه اصلاحات ادامه داد: به هر حال آن انتخابات و آن مشارکت اوج امید اجتماعی شهروندانی بود که با پیوند برقرار کردن بین رأی و مطالبات خودشان با صندوق رأی، این مسیر را برای رسیدن به زندگی بهتر و آینده بهتر برای کشور، مردم و زندگی روزمره خودشان انتخاب کرده بودند. مسیری که بعد از سال ۹۷ طی شد در نهاد انتخابات که اصلیترین نماد جمهوریت در کشور هست، امروز ما را به نقطهای رسانده که سال گذشته هم به هر حال نقطه عطفی در تحولات ایران بود؛ مرگ دختر معصوم و مظلوم ایران مهسا امینی و جنبش اعتراضی که پس از آن شکل گرفت، ما را به نقطهای رسانده که دیگر آن سیاستورزی مرسوم دوم خردادی، به تعبیر آقای خاتمی اگر نگوییم ممتنع شده است، با صخره ستبر بنبست مواجه شده است.
وی تأکید کرد: در این شرایط موجود، با توجه به تحلیلی که ما از رفتار و ساختار حکمرانی در کشور داریم و با توجه به تحلیلی که از جامعه و رفتار جامعه داریم، اصلاحطلبان چه عاملیتی میتوانند داشته باشند؟ ما به عنوان کسانی که به جریان اصلاحات با این پیشینه تاریخی تعلق خاطر داریم، میدانیم که باید نگران فردای ایران بدون اصلاحات بود. بنابراین ما نمیتوانیم بگوییم عاملیت نداریم به عنوان جریانی با ریشه و جریانی که فکر میکند اتفاقا تنها راه نجات کشور اصلاحات است.
منصوری یادآور شد: دو جریان از داخل و خارج مدام در تلاش هستند که بگویند اصلاحات به نقطه پایان خودش رسیده؛ یک جریان با حذف اصلاحات و اصلاحطلبی از ساختار قدرت و یک جریان هم با بالا بردن مطالبات و شدت بخشیدن و خشونت بخشیدن به اعتراضات در بیرون از مرزهای ایران موجسواریهای خودش را دارد و تلاش میکند که بگوید این ساختار اصلاحپذیر نیست و اصلاحطلبان به سوپاپ اطمینان نظام جمهوری اسلامی تبدیل شدهاند. ما در این میانه قرار داریم و اتفاقا فکر میکنیم فقدان نهاد واسط و میانجی در شرایط ایران امروز، کشور را به این نقطه رسانده؛ و باید بتوانیم به این نقش میانجی خودمان قوت ببخشیم.
وی افزود: طبعا گفتوگوهای ما در مسیری هست که در گفتوگوهایی که با احزاب داریم و هم در جبهه اصلاحات بتوانیم به یک تحلیل واقعبینانه از ساختار، موقعیت و شیوه حکمرانی در کشور برسیم و به یک تحلیل واقعبینانه از رویکرد و وضعیت جامعه برسیم و با این دو سطح تحلیل به این سؤال پاسخ بدهیم که چه باید کرد یا بایستههای اصلاحطلبی در ایران امروز چیست؟ تعریف ما از عاملیت اصلاحطلبان در ایران امروز چیست؟
رئیس جبهه اصلاحات تصریح کرد: آنچه بعد از سال ۹۷ شاهد بودیم، مسدود شدن دایره انتخاب مردم، اعمال نظارت استصوابی در بیشترین سطح و حد خودش، و از همه مهمتر نقطه اختلاف تحلیل این است که مشارکت بالا در انتخابات با این تحلیل از دستور کار خارج شد؛ در کنار آن به آتش به اختیارها رسمیت داده شد، گفته شد که باید مجلس انقلابی و مؤمن و جوان تشکیل شود و گفته شد باید دولت انقلابی تشکیل شود که بتواند در مسیر اهداف انقلاب و تشکیل تمدن نوین اسلامی حرکت کند؛ و اساسا تفاوت انتخابات پیش از ۹۷ و پسا ۹۷ همین بحث الزام به مشارکت بالا در انتخابات است.
وی تصریح کرد: اگر تا قبل از انتخابات ۹۸ گفته میشد که رأی مردم حق الناس است و حتی مخالفین هم به خاطر کشورشان در انتخابات شرکت کنند، در عمل آنچه اتفاق افتاد، خارج کردن موضوع مشارکت حداکثری از دستور کار انتخابات بود. مصادیق متعدد هستند؛ من فقط به انتخابات ۱۴۰۰ اشاره کنم که شاید بهترین نماد این اراده، حتی حذف آقای لاریجانی از دایره انتخاب مردم بود.
منصوری افزود: در سطح جامعه هم با جامعهای هستیم که نسبت به انتخابات بی تفاوت هست و حتی با فضای ضد مشارکت در جامعه مواجه هستیم و نسبت به اصلاحات کاملا ناامید هست؛ به این معنی نیست که جامعه میگوید اصلاحات خوب نیست، بلکه میگوید اصلاحطلبان در این شرایط کاری نمیتوانند انجام بدهند؛ به دلیل اینکه ما با حداکثر مقاومت از جانب ساختار حکمرانی در برابر اصلاحات مواجه هستیم. از طرفی با نسل جوانی مواجه هستیم که کوتاه مدت فکر میکند.
وی ادامه داد: یکی از فواید جنبش مهسا این بود که خیلی از کسانی که این نسل را نمیشناختند، خصوصا دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی هم در بازجوییها متوجه شدند که ما با چه نسلی مواجه هستیم؛ نسلی که کوتاه مدت فکر میکند، مراجع فعلی را به رسمیت نمیشناسد، به ارزشهای نسلهای پیشین خودش اعتنایی نمیکند و بیشتر به دنبال رهایی و آزادی هست و کنش آن در سطح کلان هم نمیتواند تغییر ایجاد کند، به دلیل مختصاتی که این نسل دارد و نوع اعتراضاتی که به آن اعتقاد دارد.
رئیس جبهه اصلاحات اظهار داشت: در خصوص سبک زندگی هم حتی با توجه به جنبش مهسا و فجایعی که بعد از آن اتفاق افتاد و جوانان بسیاری که در این کشور کشته شدند و خانوادههای بسیاری که سوگوار شدند، همچنان ما شاهد هستیم که اصرار بر تحمیل سبک خاصی از زندگی به شهروندان ادامه دارد؛ چه در قالب برنامه هفتم توسعه و قانون موسوم به عفاف و حجاب و چه ماشینهایی که توقیف میشود و بزن و بگیرهایی که در مترو و گوشه و کنار کشور با صحنههای آن مواجه میشویم.
وی افزود: این رویکرد و نگاه نشان میدهد که به هر حال هدف این است که این یکدستی ادامه داشته باشد و این سبک زندگی قرار است نماد جامعه اسلامی باشد و چیزی که مطلوب اکثریت یا بخش قابل توجهی از جامعه هست، اساسا در سیاستگذاریها، رفتارها و برنامهنویسیها محلی از اعراب ندارد. ما با چنین وضعیتی در سطح جامعه و بزنگاهی به نام انتخابات مواجه هستیم و وضعیت اصلاحطلبان که به لحاظ سرمایه اجتماعی غیر قابل مقایسه با همه ادواری است که اصلاحطلبان سیاستورزی میکردند.
منصوری با اشاره به بیانیه ۱۵ مادهای سید محمد خاتمی، اظهار داشت: تأکید ما هم هست که اصلاحطلبان باید طرحی نو براندازند تا بتوانند افقگشایی کنند؛ بتوانند از یک سو با نوع مواضعی که در بزنگاه انتخابات میگیرند کمک کنند صندوق رأیی که از مردم گرفته شده به مردم برگردد و جمهوریتی که دارند به ناجمهوریت تبدیل میکنند، به جمهوریت تبدیل شود؛ رکن اصلی و اساسی نظامی که بر پایه گفتمان امام در نوفل لوشاتو شکل گرفت.
وی افزود: طبعا گفتوگوهای ما در مسیری هست که در گفتوگوهایی که با احزاب داریم و هم در جبهه اصلاحات بتوانیم به یک تحلیل واقعبینانه از ساختار، موقعیت و شیوه حکمرانی در کشور برسیم و به یک تحلیل واقعبینانه از رویکرد و وضعیت جامعه برسیم و با این دو سطح تحلیل به این سؤال پاسخ بدهیم که چه باید کرد یا بایستههای اصلاحطلبی در ایران امروز چیست؟ تعریف ما از عاملیت اصلاحطلبان در ایران امروز چیست؟
رئیس جبهه اصلاحات تصریح کرد: آنچه بعد از سال ۹۷ شاهد بودیم، مسدود شدن دایره انتخاب مردم، اعمال نظارت استصوابی در بیشترین سطح و حد خودش، و از همه مهمتر نقطه اختلاف تحلیل این است که مشارکت بالا در انتخابات با این تحلیل از دستور کار خارج شد؛ در کنار آن به آتش به اختیارها رسمیت داده شد، گفته شد که باید مجلس انقلابی و مؤمن و جوان تشکیل شود و گفته شد باید دولت انقلابی تشکیل شود که بتواند در مسیر اهداف انقلاب و تشکیل تمدن نوین اسلامی حرکت کند؛ و اساسا تفاوت انتخابات پیش از ۹۷ و پسا ۹۷ همین بحث الزام به مشارکت بالا در انتخابات است.
وی تصریح کرد: اگر تا قبل از انتخابات ۹۸ گفته میشد که رأی مردم حق الناس است و حتی مخالفین هم به خاطر کشورشان در انتخابات شرکت کنند، در عمل آنچه اتفاق افتاد، خارج کردن موضوع مشارکت حداکثری از دستور کار انتخابات بود. مصادیق متعدد هستند؛ من فقط به انتخابات ۱۴۰۰ اشاره کنم که شاید بهترین نماد این اراده، حتی حذف آقای لاریجانی از دایره انتخاب مردم بود.
منصوری افزود: در سطح جامعه هم با جامعهای هستیم که نسبت به انتخابات بی تفاوت هست و حتی با فضای ضد مشارکت در جامعه مواجه هستیم و نسبت به اصلاحات کاملا ناامید هست؛ به این معنی نیست که جامعه میگوید اصلاحات خوب نیست، بلکه میگوید اصلاحطلبان در این شرایط کاری نمیتوانند انجام بدهند؛ به دلیل اینکه ما با حداکثر مقاومت از جانب ساختار حکمرانی در برابر اصلاحات مواجه هستیم. از طرفی با نسل جوانی مواجه هستیم که کوتاه مدت فکر میکند.
وی ادامه داد: یکی از فواید جنبش مهسا این بود که خیلی از کسانی که این نسل را نمیشناختند، خصوصا دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی هم در بازجوییها متوجه شدند که ما با چه نسلی مواجه هستیم؛ نسلی که کوتاه مدت فکر میکند، مراجع فعلی را به رسمیت نمیشناسد، به ارزشهای نسلهای پیشین خودش اعتنایی نمیکند و بیشتر به دنبال رهایی و آزادی هست و کنش آن در سطح کلان هم نمیتواند تغییر ایجاد کند، به دلیل مختصاتی که این نسل دارد و نوع اعتراضاتی که به آن اعتقاد دارد.
رئیس جبهه اصلاحات اظهار داشت: در خصوص سبک زندگی هم حتی با توجه به جنبش مهسا و فجایعی که بعد از آن اتفاق افتاد و جوانان بسیاری که در این کشور کشته شدند و خانوادههای بسیاری که سوگوار شدند، همچنان ما شاهد هستیم که اصرار بر تحمیل سبک خاصی از زندگی به شهروندان ادامه دارد؛ چه در قالب برنامه هفتم توسعه و قانون موسوم به عفاف و حجاب و چه ماشینهایی که توقیف میشود و بزن و بگیرهایی که در مترو و گوشه و کنار کشور با صحنههای آن مواجه میشویم.
وی افزود: این رویکرد و نگاه نشان میدهد که به هر حال هدف این است که این یکدستی ادامه داشته باشد و این سبک زندگی قرار است نماد جامعه اسلامی باشد و چیزی که مطلوب اکثریت یا بخش قابل توجهی از جامعه هست، اساسا در سیاستگذاریها، رفتارها و برنامهنویسیها محلی از اعراب ندارد. ما با چنین وضعیتی در سطح جامعه و بزنگاهی به نام انتخابات مواجه هستیم و وضعیت اصلاحطلبان که به لحاظ سرمایه اجتماعی غیر قابل مقایسه با همه ادواری است که اصلاحطلبان سیاستورزی میکردند.
منصوری با اشاره به بیانیه ۱۵ مادهای سید محمد خاتمی، اظهار داشت: تأکید ما هم هست که اصلاحطلبان باید طرحی نو براندازند تا بتوانند افقگشایی کنند؛ بتوانند از یک سو با نوع مواضعی که در بزنگاه انتخابات میگیرند کمک کنند صندوق رأیی که از مردم گرفته شده به مردم برگردد و جمهوریتی که دارند به ناجمهوریت تبدیل میکنند، به جمهوریت تبدیل شود؛ رکن اصلی و اساسی نظامی که بر پایه گفتمان امام در نوفل لوشاتو شکل گرفت.
وی تأکید کرد: اتفاقا باید هنر اصلاحطلبان این باشد؛ انتخابات برای ما اصل هست ولی هدف نیست. بازگرداندن صندوق رأی به مردم یعنی شهروندی که با امید و شور اجتماعی در انتخابات شرکت میکند و رأی خودش را به صندوق میاندازد، این امید را داشته باشد که در فردای پسا انتخابات به مطالبات او توجه و صدای او شنیده میشود، این ایران متکثر و ایرانیان متکثر به رسمیت شناخته میشوند، ایران متعلق به همه ایرانیان خواهد شد و همه مطالباتی که من فکر میکنم اوجش را ما در انتخابات ۹۶ مطرح کردیم. این کار سخت و دشوار است و اصلاحطلبان متهم هستند به اینکه تا حالا حاضر شدهاند به هر قیمتی در انتخابات شرکت کنند. اتفاقا ما باید اثبات کنیم که به هر قیمتی در انتخابات شرکت نمیکنیم. انتخاباتی از نظر ما مشروعیت دارد که آزاد، عادلانه، قانونی و برای شهروندان دارای معنا و مفهوم باشد.
رئیس جبهه اصلاحات گفت: به هر حال بحثها در جبهه اصلاحات ادامه دارد و من فکر میکنم هم قانون جدید انتخابات و هم رد صلاحیتهایی که خیلی از کسانی که ورود کردند تصور دیگری داشتند، نشان داد که ما با چه صحنهای در این انتخابات مواجه هستیم. امیدواریم در جبهه اصلاحات بتوانیم به یک صدا برسیم. این یک سوی فعالیت جبهه اصلاحات و جریان اصلاحات است؛ اما بحث اصلی این است که بیش از پیش نیاز به نوسازی گفتمان جریان اصلاحات داریم. نوسازی که یکی از ضروریات تداوم حرکت اصلاحطلبی در ایران امروز هست. این هم موضوعی است که در احزاب و جبهه اصلاحات به عنوان موضوع جدی در دستور کار قرار دارد و امیدواریم بتوانیم به یک توافق جمعی در این ارتباط دست پیدا کنیم.
وی ادامه داد: بعد از آن تقویت بُعد اجتماعی و مدنی جریان اصلاحات است؛ که تأکید صرف بر یک نوع سیاستورزی باعث شد اصلاحطلبان از این بُعد غفلت کنند. میدانم گفتنش آسان است ولی عمل به این گفتهها کار سختی است، ولی ما اصلاحطلبان افرادی هستیم که برای روزهای سخت و سختتر باید خودمان را آماده کنیم. در واقع ما چارهای جز این نداریم که از مجموعه ظرفیتهای خودمان استفاده کنیم برای قدرتمند شدن جامعهای که امروز بیش از هر زمان فکر میکند قدرتی ندارد.
منصوری تأکید کرد: مرجعیتی که از اصلاحطلبان گرفته شده با جریانسازی و اصلاحات جامعه محور به دست خواهد آمد و در غیر این صورت راهی نیست. بنابراین در ایران امروز این است که به دلیل عاملیتی که جریان اصلاحات دارد، اصلاحطلبان نمیتوانند نسبت به انتخابات بی تفاوت باشند ولی کنش انتخاباتی آنها باید معطوف به بازگرداندن صندوق رأی به صاحبان اصلی آن باشد و از یک سو باید با تقویت بار اجتماعی و مدنی خودشان در جهت اصلاحات جامعه محور و قدرتمند شدن جامعه ایران گام بردارند.
وی در پایان گفت: مرزبندیهای ما کاملا مشخص هست و اتفاقا جریان اصلاحات تا کنون صریحترین مواضع را داشته نسبت به کسانی که دنبال ویرانی کشور ما هستند و از جانب آنها هم صدمههای متعدد و مکرری خورده است. این مرزبندی کاملا مشخص هست و ان شاء الله در مسیری کاملا مدنی و خشونتپرهیز اصلاحطلبان بتوانند به این اهداف مهم دست پیدا کنند.
دیدگاهتان را بنویسید