مهمترین کاندیداهای ریاستجمهوری در سال ۹۶ چه کسانی هستند؟آیا اصولگرایان به دلیل چنددستگی و نداشتن گزینه مناسب ممکن است از آقای روحانی حمایت کنند؟
شرایط انتخابات ریاستجمهوری سال۹۶ به شکلی است که اگر کاندیداهای تندرو جریانهای چپ و راست وارد رقابتهای انتخاباتی شوند به سود آقای روحانی است و ایشان به راحتی پیروز انتخابات آینده خواهند بود. دو انتخابات ریاستجمهوری سال۹۲ و مجلس شورای اسلامی در سال ۹۴ نشان داده که جریانهای تندرو نمیتوانند در فضای سیاسی کشور موج فکری و سیاسی ایجاد کنند و در این زمینه ناموفق خواهند بود. در سالهای اخیر مردم نسبت به اقدامات تندروهای سیاسی حالت انزجار پیدا کردهاند و به هیچ دلیل حاضر نیستند دوباره شرایطی فراهم شود که تندروها میداندار فضای سیاسی کشور شوند. با این وجود اگر کسی پیدا شود که شیوه مدارا و تدبیر را سرلوحه کار خود قرار بدهد و از منطق و استدلال قویتری نسبت به آقای روحانی برخوردار باشد، ممکن است انتخابات با شور و شکوه بیشتری برگزار شود. آقای روحانی در سه سال گذشته نشان داده توانایی جذب مخالفان دولت را ندارد و بیشتر با مخالفان مدارا میکند و از ارائه پاسخ صریح خودداری میکند. به همین دلیل مخالفان دولت ایشان به مرور زمان بیشتر شده و تحرکات بیشتری نسبت به گذشته پیدا کردهاند. اغلب شعارهای آقای روحانی به جای اینکه جاذبه جمعیتی داشته باشد، دارای دافعه جمعیتی بوده است. با همه این اوصاف جامعه به هیچ عنوان حاضر نیست خود را دوباره تسلیم تندروها کند. درباره این مساله که آیا اصولگرایان از آقای روحانی حمایت خواهند کرد یا خیر نیز باید عنوان کنم آیتا… موحدی کرمانی به تازگی به صورت صریح عنوان کردهاند که احتمال حمایت اصولگرایان از آقای روحانی بسیار ضعیف است.
چرا آقای روحانی در جذب مخالفان دولت خود ناتوان بوده است؟
اغلب روسای جمهوری که پس از انقلاب سرکار آمدهاند در سالهای ابتدایی دولت خود شناخت مناسبی از وضعیت بدنه دولت نداشته و به همین دلیل موفق نشدهاند مشکلات ریشهای دولت را مرتفع کنند. از سوی دیگر رسانههای گروهی و مطبوعات در اغلب موارد دولت را با مدیران ارشد و رئیسجمهور تحلیل و بررسی میکنند. این درحالی است که دولت را باید به دلیل داشتن بدنه عریض و طویل با «بدنه» تعریف کرد. بدنه دولت به دلایل متعدد سنگین و کند شده و به همین دلیل حرکت دادن بدنه دولت برای حل مشکلات بسیار سخت و طاقت فرسا شده است.
در میان گزینههای احتمالی ریاستجمهوری به نظر میرسد سعید جلیلی ومحمد باقر قالیباف تحرکات بیشتری را آغاز کردهاند. ارزیابی شما از حضور مجدد این دو نفر در انتخابات چیست؟
هر دو این افراد در انتخابات گذشته که بنده نیز کاندیدای انتخابات بودم حضور داشتند و من به خوبی با روحیات و رویکرد آنها آشنا هستم. با این وجود شرایط انتخابات ریاستجمهوری سال۹۶ با سال۹۲ متفاوت است و بعید به نظر میرسد این دو نفر پتانسیل رقابت با آقای روحانی را داشته باشند. مهمترین مانع پیش روی این دو نفر عدم توانایی ایجاد موج فکری و سیاسی در جامعه در رقابت با موج فکری و سیاسی آقای روحانی است. در چنین شرایطی اگر این افراد در انتخابات حضور پیدا کنند برای رقابت با آقای روحانی نیست، بلکه تلاش میکنند گفتمان خود را برای آینده تشریح و تببین کنند.
آقای روحانی به چه میزان در طول سه سال گذشته رضایت پشتوانه اجتماعی و سیاسی خود را جلب کرده است؟آیا پشتوانه اجتماعی که در سال۹۲ از آقای روحانی حمایت کرد دوباره حاضر خواهد بود از ایشان حمایت کند؟
آقای روحانی برخلاف دولت گذشته جریانهای اجتماعی و سیاسی را مورد حمله قرار نداد و بیشتر تلاش کرد با جریانهای فکری و سیاسی مدارا کند. از سوی دیگر آقای روحانی با اهمیت دادن به خرد جمعی و در پیش گرفتن رویکرد منطقی و عقلایی آرامش از دست رفته کشور را دوباره به فضای سیاسی و اخلاقی کشور بازگرداند و کشور را به لنگرگاه ثبات و آرامش رساند. با این وجود ایشان موفق نشد بدنه دولت را با خود همراه کند و گرفتار دوستانی شد که بیوفا بودند و با وی همکاری و همراهی صددرصد نداشتند. آقای روحانی از چند جنبه در کابینه خود دچار آسیبهای جدی شده است. متاسفانه برخی از اعضای دولت تنها صندلی کابینه را اشغال کرده و برای اینکه تمایل به از دست دادن صندلی خود ندارند حاضر نیستند در حوزههای مدیریتی خود خطر و ریسک کنند.
آیا کابینه روحانی نیاز به نیروهای جدید دارد؟
بنده در شرایط کنونی و در حالی که دولت در سال پایانی عمر خود است هر گونه تغییر و تحول را در کابینه به ضرر دولت میدانم و معتقدم آقای روحانی نباید در مقطع کنونی اعضای کابینه خود را تغییر بدهد. بنده بیش از بیست سال در دولتهای پس از انقلاب حضور داشتم و به خوبی به این نکته آگاهی دارم که اگر یک رئیسجمهور یکی از اعضای دولت خود را تغییر بدهد همه اعضای کابینه و مدیران ارشد دچار تردید و اضطراب میشوند و بازدهی آنها کاهش پیدا میکند. در نتیجه اگر کابینه آقای روحانی سرد است با کوچکترین تغییری یخ میزند و تواناییهای خود را از دست میدهد. تغییر و تحولات در کابینه دولتها نیازمند مقتضیات و شرایط خاص خود است. در دولت گذشته آقای احمدینژاد بدون در نظر گرفتن جوانب قضیه مدیران خود را به شکلهای عجیب و غریب عزل و نصب میکرد. به همین دلیل این تغییرات کابینه را دچار تزلزل و ناکارآمدی کرده بود و بازده کابینه را بهشدت کاهش داده بود. شاید یکی از دلایلی که آقای روحانی در کابینه خود تغییر جدی ایجاد نکرد نیز همین مساله بود که قصد داشت وضعیت متزلزل مدیران را در کشور ساماندهی کند و حاشیه امن بیشتری برای مدیران دولت فراهم کند.
شما مدتهای زیادی دردولت حضور داشتهاید و از نزدیک با وضعیت حقوق مدیران آشنا هستید. ریشه حقوقهای نجومی مدیران درکجاست؟ چرا برخی از مدیران بیش از اندازه درحاشیه امن قرار دارند؟
فرهنگی که بر انقلاب اسلامی حاکم بود اینگونه مسائل را حل کرده بود و اجازه نمیداد برخی از مدیران در حاشیه امن قرار بگیرند و سهم بیشتری از بیت المال را تصاحب کنند. با این وجود هرچه از سالهای اولیه انقلاب فاصله گرفتیم برخی از افراد تلاش کردند سهم بیشتری از بیتالمال بردارند و با آرمانهای انقلاب فاصله گرفتند. در دهه شصت کم کم فرهنگ زیاده خواهی که به دلایل متعدد در بیرون از دولت شکل گرفته بود راه خود را به درون دولت پیدا کرد. برخی نیز با گستاخی از این فرهنگ دفاع کردند و سهم بیشتری را از بیت المال طلب کردند. در نتیجه فرهنگ زیاده خواهی و خاص گرایی توسط برخی افراد به انقلاب اسلامی تحمیل شد. نکته مهمی که درباره فیشهای حقوقی وجود دارد این است که این حقوقها به صورت قانونی و در حالتی مستتر در قانون به مدیران پرداخت شده است. بدون شک در جامعه اسلامی قانونی که منافع خواص را برمنافع عوام ترجیج بدهد باطل است و جای هیچ گونه دفاع ندارد. مردم که با مشکلات متعدد اقتصادی و معیشتی مواجه هستند هنگامی که چنین قوانینی را مشاهده میکنند برانگیخته میشوند که چرا برخی از افراد بدون در نظر گرفتن ملاحظات جامعه از حقوقهای نجومی برخوردار هستند. چرا باید در یک جامعه اسلامی یک نفر شصت میلیون حقوق بگیرد ودر مقابل برخی از افراد جامعه اصلا حقوق دریافت نکنند.
اتفاقاتی که در قائمشهر برای سید علی خمینی و اتفاقات مشابه دیگری که در ماههای اخیر پیرامون بیت حضرت امام (ره) رخ داده چه پیامدهایی دارد؟
پرسش و پاسخ و تضارب آرا در جامعه لازم است و یکی از شعارهای اصلی انقلاب اسلامی در سال۵۷ نیز حمایت از آزادی بیان وآزادی سیاسی افراد جامعه بود. با این وجود هنگامی که این آزادی بیان با هدف ایجاد فاصله و شکاف بین بیت حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری صورت میگیرد دشمن را طمعکار میکند که میتواند در دورن نظام سیاسی رسوخ کند. کسانی که به دنبال اختلافافکنی بین بیت حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری هستند به صورت ناخواسته خوراک رسانههای بیگانه را تامین میکنند. رسانههای بیگانه نیز با دستاویز قرار دادن اینگونه مسائل طرح عدم کفایت حاکمیت سیاسی را مطرح میکنند و مدام به آن دامن میزنند. بیت حضرت امام (ره) به تبعیت از بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی همواره به دنبال وحدت و انسجام جامعه بوده و هیچ گاه به دنبال چنددستگی در جامعه نبوده و نخواهد بود. متاسفانه برخی افراد تلاش میکنند آیتا… سید حسن خمینی را به عنوان کسی معرفی کنند که به دنبال اختلاف افکنی و تفرقه است و بیت حضرت امام (ره) را منشأ اختلاف افکنی در جامعه معرفی کنند. این در حالی است که ایشان یکی از افرادی است که همواره وحدت و انسجام جامعه را بر هر مساله دیگری ارجح دانسته و هیچ گاه به شکلی رفتار نکرده که مورد طمع دشمنان انقلاب قرار بگیرد. نکته دیگر اینکه ایشان ارتباط بسیار نزدیکی با رهبر معظم انقلاب دارند و یکی از یاران نزدیک رهبر معظم انقلاب هستند.«آزادی» در شرایط تعامل اجتماعی به وجود میآید و نه«تحریک اجتماعی».کسانی که از آزادی در جهت تحریک اجتماعی استفاده میکنند در نهایت به بن بست میرسند و به اهداف خود دست پیدا نمیکنند.
برخی از افراد که در قبل از انقلاب مشی انقلابیگری نداشتند و با حضرت امام (ره) همراهی نمیکردند پس از انقلاب مدعی انقلاب شدند و سرسفره انقلاب نشستند. دیدگاه شما که در مبارزات قبل از انقلاب حضور داشتید درباره این افراد چیست؟
سفره انقلاب بسیار وسیعتر از آن است که در اختیار عده محدودی قرار بگیرد. در پیروزی انقلاب گروههای زیاد اجتماعی و سیاسی دخالت داشتند و هر یک به خوبی نقش خود را ایفا کردند. با این وجود پس از مدتی برخی که سهم اندکی در پیروزی انقلاب داشتند تلاش کردند به زور سرسفره انقلاب بنشینند و بدون دادن کمترین هزینهای از منافع انقلاب سود ببرند. نکته دیگر اینکه برخی که در دوران مبارزات انقلابی نقشی نداشتند و یا نقش اندکی داشتند پس از انقلاب مانند دیگر گروههای سیاسی از وضعیت آشفته جامعه استفاده کرده وبرای خود یارگیری کردند. این افراد پس از مدتی از اختلافات بین گروههای انقلابی نیز استفاده کردند و موفق شدند برخی از مقامهای مهم نظام سیاسی را در اختیار بگیرند. نکته مهم در این زمینه اینکه این افراد در دهه۹۰ شمسی به دنبال اشاعه تفکری هستند که به درد دهه ۵۰ میخورد. کسی نمیتواند برای سفره انقلاب اندازه تعیین کند و عنوان کند سفره انقلاب تنها مختص به عده محدودی است. متاسفانه برخی سفره انقلاب را به خود و اطرافیانشان محدود کردهاند و به خیال خود اجازه نمیدهند دیگران سر این سفره بنشینند. انقلاب اسلامی متعلق به همه اقشار جامعه است و در اختیار اقشار جامعه باقی خواهد ماند. هر کسی قصد داشته باشد سهم بیشتری از انقلاب به سود خود یا گروه سیاسی خود تصاحب کند توسط مردم از سفره انقلاب بیرون انداخته میشود.
منبع :خبر آزاد
دیدگاهتان را بنویسید