قبلا میگفتند دولتها ناکارآمد هستند و الان میگویند همه مربوط به خارج یا اعتراضات است. این صحیح نیست بگوییم نظرات را بگویید، و هر کسی که مخالف حرف زد، یقهاش را بگیریم و بگوییم چرا این حرف را زدی. این یکی از روشهای خاص مسئولین ماست.
ظاهرا طرح حاکمیت یکدست جواب نداده و شاید بهتر باشد در اینباره تغییر روش ایجاد و از تمام سلایق سیاسی و خصوصا افراد دارای تجربه کشورداری در نظام استفاده شود.
غلامحسین کرباسچی، فعال سیاسی اصلاح طلب در این باره می گوید: بهنظر میآید بعد از کشوقوسهایی که بین نیروهای سیاسی مختلف «منتقد، طرفدار و مخالف» بوده است، حاکمیت شاید به یک جمعبندی رسیده که با یکدست بودن مجلس و دولت، دیگر شاهد دردسر حضور خیلی از گروههایی که بهعنوان منتقد وضعیت موجود در مجلس و یا نیروهای کنار رئیس جمهور، نخواهد بود.
به گزارش گیل و دیلم به نقل از خبرآنلاین، بخش هایی از گفت و گوی کرباسچی را در ادامه می خوانید:
یک زمانی آقای جنتی در شورای نگهبان گفته بودند ظاهرا مدتی انتقادات تندی میشنویم، ولی چهار سال از حضور نیروهایی که در مجلس حضور داشته باشند و بخواهند انتقاد کنند راحت هستیم. حالا در مجموع بهنظر میآید بخشهای مختلف حاکمیت به این جمعبندی رسیدهاند.
ولی این نوع برخورد و اداره کشور، به طور طبیعی اشکالها و هزینههایی ایجاد میکند و تقریبا در این مدت دیدیم که آنچه در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری اتفاق افتاد، نهتنها چیزی به کشور اضافه نکرد، بلکه هزینههای زیادی را هم برای کشور دنبال داشت.
دیدگاهی که من مطرح میکنم، اصلا ناظر بر شرکت در انتخابات و آوردن مردم پای صندوق رای نیست. در اینباره نظر دیگری دارم مبنی بر اینکه اصلا بیاییم و بپذیریم که با همین منطقی که در باره سخنان آقای جنتی شنیدهام، پیش برویم که در این صورت، کارآیی این بحث من مد نظر است.
اصلا آقایان در مجلس و ریاست جمهوری یکدست باقی بمانند، ولی باید دید این سیاست چه سود و خروجی داشته است؟ آیا مسائل اساسی کشور حل شده و میتوان ادعا کرد که این شرایط برای وضعیت اداره کشور بهتر از گذشته است. واقعا مجلس انقلابی کنونی چه کارنامهای دارد؟
مجلس، دولت، قوه قضاییه و همه نهادها درصدد هستند اقتصاد کشور رشد کند و مردم از فقر رهایی یابند. حال شاهدیم با همه تلاشها برای ایجاد قدرت یکدست، در امور مختلف باید رهبری مداخله کنند و هر سال در مورد مسئله اقتصاد تذکر دهند.
تا حالا نشده مجلس و دولت آماری در مورد اهدافی که رهبری تعیین کردهاند که عموما مسائل خاص کشور و بهعنوان مسئله سال تعیین میکنند، به جامعه ارائه بدهند. امسال هم هرکدام این وضعیت و ناکارآمدیها را به اعتراضات و خارج منتسب میکنند.
قبلا میگفتند دولتها ناکارآمد هستند و الآن میگویند همه مربوط به خارج یا اعتراضات است. سال گذشته تقریبا رکورد تورم، گرانی و بالارفتن قیمتها شکسته شد.
اگر مجموعه نظام به این نتیجه نرسد اداره کردن کشور با یک جمعیت میسر نیست، و نیروهای منتقد و با نظرات مخالف را چه در اجرا و چه در قانونگذاری نباید کمافی السابق حذف کند، با شرایط نامساعدی مواجه خواهیم شد.
این شرایط صرفنظر از مسائل سیاسیاش که مشارکت حداقلی را بهدنبال دارد، موجب شده کشور با چینش حاضر، خوب اداره نشود. باید نظام به این جمعبندی برسد که در حذف بخشی ازنیروهای سیاسی و یکدستسازی مجلس و دولت، این دو قوه نتوانستهاند از خود کارنامه روشنی بهجا بگذارند. من مطمئن هستم اگر مقایسه منصفانهای بخواهد صورت بگیرد، اگر این مجلس ضعیفترین مجلس نباشد، حداقل کار برجستهای هم نکرده است.
بد نیست مرکز پژوهشها گزارشی تهیه کند که در یازده مجلس از گذشته تا حال، کارنامه مجالسی که گروههای مختلف سیاسی در آن بودهاند، دارای چه عملکردی بودهاند، و کارنامه مجلس یکدست حاضر چگونه است؟
من مطمئن هستم نتیجه پژوهش مذکور،حتما مجلس حاضر را جزو ضعیفترین مجالس معرفی خواهد کرد. در مورد دولت هم دیگر نیازی به توضیح نیست، دولت در کوچکترین مسائل، خود را معطل کرده است، از جمله چهار تا ماشین در کشور تولید میکند، یکبار در بورس میبرند و یک بار قرعهکشی می شود و …. تاکنون دولت هنوز نتوانسته تصمیم درستی بگیرد. وضعیت گوشت و تخم مرغ و … هم همینطور.
اگر به این جمعبندی برسند که راه حل اینکار است. الان در اتفاقاتی مثل اعتراضات میآیند میگویند نظرات مختلف عنوان شود، ولی پس از گفتن، یقهگیری میکنند که چرا این حرف را زدهاید،آقا خودتان گفتید بیایید و نظرات را بگویید، برای مردم نباید دام درست کنید. این صحیح نیست بگوییم نظرات را بگویید، و هر کسی که مخالف حرف زد، یقهاش را بگیریم و بگوییم چرا این حرف را زدی. این یکی از روشهای خاص مسئولین ماست.
راهحل کشور خیلی روشن است، ما اگر بتوانیم بین نظراتی که تندرو یا افراطی شناخته میشوند با نظرات اعتدالی، تفاهمی در کشور ایجاد کنیم به موفقیت نسبی دست یافتهایم.
باید تعادل را به گونهای ایجاد کنیم که افراطیون تصور نکنند همه چیز زیر سوال خواهد رفت تا بهتدریج بتوانیم نیروهای مذکور را به تجربه اداره کشور برسانیم که این خود ایجاباتی دارد.
یکی از آن ایجابات ارتباط با دنیاست.امروز میبینیم همین دولتی که خیلی از نیروهای آن در برهم زدن ارتباط با خیلی از کشورها نقش داشتند برای حل این مسائل پیشقدم شدهاند. این نشاندهنده تغییر خط مشی در نیروهای مذکور است.
یک وقتی آقای ظریف گفتند برجام این است که ما مسئله هستهای را پیش ببریم و با سایر کشورها مسائلمان را حل کنیم، آنزمان خیلی شدید مورد انتقاد گرفتند ولی خُب الآن میگوییم مسائل منطقهای را میخواهیم حل کنیم تا بعد زمینه فراهم شود تا بتوانیم با آمریکا با دست پرتری کارمان را پیش ببریم.
میخواهم بگویم در این طرف ما بهعنوان اصلاح طلب و منتقد نباید فکر کنیم اگر ما بیاییم همه چیز را میتوانیم دگرگون کنیم، اینگونه نیست. با تجربهای که داریم نباید فکر کنیم همه چیز از مجرای ما حل میشود.
اصل مسئله در کشور گرفتاری اجرایی، اقتصادی و معیشت مردم است که دولت، مجلس و قوه قضاییه دنبال حل آن باید باشند. بحثهای سیاسی مقدمهای برای انجام یک کار اجرایی درست است نه اینکه کار اجرایی مقدمهای باشد تا فلان گروه بهقدرت برسد و یا نرسد. اصل مسئله ما، توسعه کشور و رشد اقتصادی و حل مشکلات مردم است.
فراموش نکنیم مردم در دوم خرداد ۷۶ یکسری عملکردهای مناسب از سوی برخی دستگاههای اقتصادی و دولت اول آقای هاشمی در ایجاد سازندگی و عمران شهری دیده بودند و بههمین دلیل آنگونه در انتخابات مشارکت کردند.
بعد که دیدند این گروه هم بعد از پیشرفتهایی که داشتند، دارد با شعارهای سیاسی، جنگ و دعوا راه میاندازد، حرف سیاسی را رها کردند و دنبال دولت احمدینژاد رفتند و با دیدین مشکلات آن بهصرف گشایش در سیاست خارجی دنبال آقای روحانی رفتند. بعد دیدند آقای روحانی هم در دولت دوم موفقیت آنچنانی نداشت گفتند بگذاریم کسی که مدعی است خودش بیاید درست کند.
مردم دنبال حل مشکلات زندگی خود هستند و ما نباید فکر کنیم دنبال گروههای سیاسی هستند. هر گروه سیاسی که بتواند در جامعه بهصورت واقعی و نه شعاری مشکلات مردم را حل کند مورد وثوق مردم خواهد بود
دیدگاهتان را بنویسید