وزیر بهداشت گفت: اگر من در ابتدای مسئولیتم پورشه را میفروختم، همسایهها فکر میکردند من وزیر شدم و حالا میخواهم ریا کنم. همچنین نمیخواستم قضاوت پسرم راجع به پدرش این باشد یا به نحوی آموزش ببیند که باید ریاکاری کند.
به گزارش «پایگاه خبری گیل و دیلم» روزنامه شرق دیروز شنبه ۹۶/۴/۳۱ گفت و گویی با سیدحسن قاضی زاده هاشمی وزیر بهداشت دولت یازدهم انجام داده است که بخش هایی از آن را در ادامه میخوانید:
* در مدت اخیر بهیکباره حجم حملات رسانهای به شما زیاد شد. اوایل دولت اینطور نبود. تحلیل خودتان از این حجم تخریبهای هم بادلیل و هم بیدلیل چیست؟ اینکه رسانههای یک جریان خاص سیاسی، شما را زیر ضرب گذاشته و بهشدت حمله میکنند. دلیلش به نظر خودتان چیست؟
حقیقتش اگر بخواهم بگویم، خودم هم نمیدانم، چون با عقل و منطق جور درنمیآید که کسی علاقهمند به کشورش و به انقلاب باشد، وفادار به امام و رهبری و پاسدار خون شهدا باشد و بعد چنین رفتارهایی را با او و کسانی که به میدان آمدند و در کارزار سخت باید حمایت شوند، بکنند. حملاتشان هم اصلا منحصر به فرد نیست، به کلیت دولت است. وقتی با رئیسجمهور که هم قانونا و هم شرعا و منطقا، نفر دوم کشور است، رفتارهای سخیفی را میبینیم، برای بقیه اعضای کابینه و مدیران ارشد دولت در سراسر کشور، دیگر چه انتظاری است. من واقعا خودم پاسخی برای سؤال شما ندارم.
* فرض کنید الان به سال ٩٢ برگردیم. دولت روحانی تازه انتخاب شده و برای کابینه با شما صحبت میشود. با وضعیتی که در این چهارسال تجربه شد، آیا دوباره وزارت را قبول میکنید؟
پاسخش خیلی سخت است.
* به خاطر همین حملات میگویید؟
اگر بخواهم به خودم و خانوادهام و منافع شخصی فکر نکنم، بله حتما جواب مثبت خواهم داد. به خاطر اینکه خدمات بسیار ارزندهای در این دولت در حوزه سلامت اتفاق افتاد و البته در بقیه حوزهها هم کارهای خیلی خوبی شد که مردم، قدردان آن هستند.
* یعنی اگر منافع خودتان و خانواده را در نظر بگیرید پاسختان منفی است؟
اگر بگیریم و درعینحال به عقلمان اعتماد کنیم که طبیعی است ورود به این عرصهها به صلاح نیست. بهخصوص با رفتارهایی که شاهد بودیم. مطمئنا افرادی که توانمند باشند و در این وضعیت آبروی خودشان که هیچ، آبروی بستگانشان را مدنظر داشته باشند، از قبول مسئولیت سرباز میزنند.
* کدامیک از حملات و نقدها بیشتر از همه عصبانی یا ناراحتتان کرد؟
من اصلا برای حملات شخصی اهمیتی قائل نیستم. ولی آن چیزی که سخت است، کلیت حملات به دولت است و بدترینش به نظر من این است که میخواهند بگویند اینها اهل مسامحه هستند. اینها جادهصافکن سکولاریسم هستند. چه کسانی؟ کسانی که همه وجودشان را برای اسلام و انقلاب گذاشتند و در خانواده هر کدامشان یکی دو شهید است. به اعضای کابینه نگاه کنید که چه سوابقی داشتند، اما دائم این دروغ را تبلیغ میکنند. درعینحال، بخشی از آن هم، بحث اشرافیگری است که البته به نظر من از سلاحهای نخنماشده است که در این ٣٧، ٣٨ سال علیه خیلیها استفاده شد و مردم این را فهمیدهاند؛ یعنی یکی اینکه بخواهند بگویند اینها جادهصافکن غرب هستند و در همین مسیر سکولار، دنبال دینزدایی هستند. این خیلی دردناک است واقعا و بعد هم بخواهند بگویند که خودشان انقلابی هستند و ماها خیر. باید ببینیم ریشه این افراد چیست و ریشه آنهایی که الان ایستادهاند و برای کشورشان از آبرو و حیثیت خود که مهمترین داشته آنهاست مایه میگذارند، کجاست، سوابق هر کدام را بررسی کنند. بعد هم میخواهند بگویند اینها به فکر محرومان نیستند، ما به فکر محرومان هستیم؛ آن هم با آن کارنامهای که واقعا روزبهروز کشور را به سمت پرتگاه و مردم را به سمت فقر و تهیدستی بیشتر رهنمون کرد.
* در صحبتتان گفتید که شما را یعنی دولت را متهم میکنند به سکولاریسم و غربگرایی و اشرافیگری. منتقدان میگویند که دکتر هاشمی خیلی پولدار است، شما پولدار هستید؟
من از روز اول، تأیید کردم که پولدار هستم. نگفتم که ندارم. الان هم نفی نمیکنم. معتقد هستم که اگر کسی سرمایهدار است، اصل باید بر این باشد که از کجا و از چه مسیری آورده. خیلی از کسانی که دیگران را متهم میکنند، این رفتارشان ناشی از تفکراتی است که اسلامی نیست و ما سابقه آن را در بحبوحه انقلاب، بهخوبی میشناسیم و میدانیم و دیدیم. خودشان نگاه کنند به زندگی شخصیشان یا زندگی کسانی که معلمشان هستند. ببینند چه بخشی را از مسیرهای نامشروع کسب کردند که البته خودشان فکر میکنند مشروع است. آنچه در زندگی ما هست، سر سوزنی غیر از مسیر قانونی و شرعی به دست نیامده. برای آن زحمت کشیدیم. درعینحال هم ارزشی برای آن قائل نیستیم. مهم سبک زندگی است که سبک زندگی ماها، تربیت بچههامان و حیطه فعالیت ما، کاملا مشخص است.
* همه پول و سرمایهتان را از راه پزشکی به دست آوردید؟
بله. این هم سؤال خیلی خوبی است. من هیچ کار غیر پزشکی نکردم؛ یعنی اگر درآمدی داشتم، پول رفته در بانک و منطق من این بوده که…
* یعنی کارهای جانبی مثلا ساختوساز و خریدوفروش و… نداشتید؟
نه هیچچیز. همه همکاران و جامعه پزشکی میدانند. منطق من هم این بود که ما یک بچه شهرستانی بودیم و خدا لطف کرده در این لباس آمدیم. این کشور برای ما هزینه کرده و یک دقیقه آن هم مهم است. نباید وقتمان را به جز کار طبابت و پزشکی و آموزشدیدن و آموزشدادن، صرف چیز دیگر کنیم.
* درباره شما میگویند وزیر پورشهسوار، آیا شما پورشه دارید؟
این هم سؤال خیلی خوبی است. من فکر کنم ٨، ٩ سال پیش، نمیدانستم که وزیر میشوم. آن موقع دنبال ماشین میگشتم. ماشین پرادو داشتم، ولی پرادوها زود چپ میکرد. دنبال همین ماشینهای شاسی بلند بودم که گفتند این بهترین ماشین است (پورشه) که من هم خریدم؛ آن موقع حدود ۲۰۰ میلیون تومان.
* هنوز آن اتفاقات زمان آقای احمدینژاد نیفتاده بود که قیمتش میلیاردی شود.
نه، قبل از آن تبدیل قیمت ارز بود.
* چه مدلی بود همین شاسیبلند؟
کاین است.
* تا چه زمانی داشتید؟
هنور هم دارم. داشتنش هم حکایتی جالب است. من از روزی که وزیر شدم تا الان، یک ثانیه هم پشت آن ماشین ننشستهام. معتقدم که مسئولیت، بالاخره ضرورتهایی را ایجاب میکند و یک مسئول نمیتواند آنطوری رفتار کند که قبل از دوران مسئولیتش هست. و از آن طرف باوجود فشاری که همسرم داشت، برای اینکه آن را بفروشم؛ از ابتدا هم راضی نبود و میگفت همین ماشینی که هست خوب است. من میگفتم ما به جاده میرویم و بالاخره باید ماشین امن باشد. من که پول دارم، دلم هم که میخواهد. وقتی نخرم یعنی نفاق دارم، آن هم به خاطر حرف دیگران. این چیزی که متأسفانه در کشور شایع است. بههرحال باوجود اینکه ایشان اصرار میکرد، من تا امروز آن را نفروختم، نمیفروشم هم. دلیلش هم یکی، همسایههاست. اگر من در ابتدای مسئولیتم آن را میفروختم. فکر میکردند من وزیر شدم و حالا میخواهم ریا کنم. یکی از دلایل هم پسرم است. نمیخواستم قضاوتش راجع به پدرش این باشد یا به نحوی آموزش ببیند که باید ریاکاری کند. بالاترین آسیبی که به کسی ممکن است وارد شود، دچار نفاق شدن و ریاکاری است. خیلی گفتند و نوشتند و شاید راه سادهترش هم این بود که من الان پاسخ شما را میدادم که نه، ندارم. شاید خیلی از خوانندگان شما هم قانع میشدند، البته من میفهمم که گفتن این هزینه دارد ولی این هزینه در برابر آن نفاق ارزشش خیلی بیشتر است. آنها که همین اتهامها را میزنند. آنها خودشان از همه ریاکارتر هستند. بنابراین باید جامعه را عادت داد و افراد را و بهخصوص مسئولان را، که آن چیزی که هستند بنمایانند. نه آنی که مردم دوست دارند. اگر خودشان را به آن شکل درآوردند، معنیاش این است که نفاق دارند و این در بزنگاههای مختلف، هزینههای سنگینی را برای دین و برای کشور ایجاد میکند.
* دولت دوازدهم در پیش است و رئیسجمهور در حال آمادهسازی و چیدن وزراست، دو سؤال را همزمان مطرح میکنم. شما در دولت بعدی هستید یا نیستید؟ و طرح تحول سلامت در ادامه آیا هست یا نیست؟
آنچه تا امروز مسلم است، طرح تحول سلامت هست، به خاطر اینکه آقای رئیسجمهور بعد از کسب رأی اعتماد ملت، اعلام کردند طرح تحول سلامت در دولت دوازدهم و به عبارتی سلامت ایرانیان جزء مهمترین اولویتهای ایشان است. درباره موضوع ماندن من هم که هنوز مشخص نیست و همه چیز بعد از اراده الهی، منوط به نظر رئیسجمهور و نظر مجلس محترم است.
* با شما صحبتی نشده؟
صحبت که با خیلیها شده و من هم ازجمله آن خیلیها. البته آقای رئیسجمهور چند جلسه با من صحبت کردند؛ ولی این را که باشم یا نباشم، هنوز نمیدانم.
* خودتان مایل هستید باشید؟
خودم شخصا بههیچوجه علاقهمند نیستم باشم؛ یعنی فکر میکنم آن طرف سکه هم جای خدمت زیادی هست و بالاخره تلاشهایی که ما در سه دهه گذشته در حوزه چشمپزشکی داشتیم، درخورتوجه است و درعینحال آن هم کار خیر بوده. باز امام بزرگوار ما میگفت که مهم نیست شما چه منصب و شغلی دارید. مهم این است که هر کسی در هر کجا که هست، به وظیفه خود درست عمل کند؛ بهاینترتیب تکلیف از او ساقط است. فکر میکنم در آن لباس سفید و دور از سیاست و فاصلهگرفتن از دغلبازیها و رفتارهای غیراخلاقی که در حوزه سیاست است، خیلی راحتتر هستم و میتوانم مشابه اینجا، اگر واقعا خودم بخواهم از فرصتی که خداوند در اختیارم قرار داده، درست استفاده کنم، به مردم کشورم خدمت میکنم.
* بهلحاظ سیاسی شما اصلاحطلب هستید، اعتدالی هستید یا چی؟
من هیچکدام از اینها نیستم. فکر میکنم هنوز همان جوان ٢٢، ٢٣ساله اول انقلاب هستم که هیچکدام از این رنگها نبود. هیچکدام از این جریانات فکری و تابلوها وجود نداشت
دیدگاهتان را بنویسید