به گزارش گیل و دیلم به نقل از خبرآنلاین، «حذف قالیباف از مجلس آینده» از نگاه عباس سلیمی نمین چهره سیاسی اصولگرا که اخیرا به عضویت شورای ائتلاف نیز درآمده برنامه ریزی کسانی است که فهم سیاسی ندارند و با روش تخریبی پیش میروند.
او همچنین با نگاه نقادانه نسبت به عملکرد شورای نگهبان ردصلاحیت مفسدین اقتصادی یا افرادی که دچار لغزشهای اقتصادی شدهاند را را ارجح بر ردصلاحیت افرادی میداند که به تعبیر سلیمی نمین گاهاً موضعگیری سیاسی اشتباهی داشته اند.
سلیمی نمین همچنین تاکید دارد؛ «تندروهای اصولگرا و اصلاحطلب قادر به ایجاد اختلال و مانع هستند و میتوانند سیاستهای عاقلانه را دچار اختلال کنند. از این جهت تندروها بسیار مخاطرهآمیز هستند.»
در ادامه گفتگوی با عباس سلیمی نمین، فعال سیاسی اصولگرا را میخوانید:
********
*آقای سلیمی نمین! در انتخابات اخیر شاهد روندی بودیم که طی آن برخی اعتدالیون و میانهروهای جریان اصولگرا هم در لیست حذف و ردصلاحیت قرار گرفتهاند، ارزیابی شما از این رویکرد و اینکه حذف طیف میانهرو چقدر برای جریان اصولگرا و در کلان آن برای ساختار سیاسی میتواند هشدار دهنده باشد، چیست؟
این بحثها باید به صورت مصداقی انجام شود، در حقیقت منطقی نخواهد بود اگر ما در مورد همه یک رأی صادر کنیم و بگوییم همه واجد صلاحیت بودند اما توجه نشد و یا بالعکس، گفته شود همه واجد صلاحیت نبودند، چرا برخی تأیید صلاحیت شدند.
بنده معتقد هستم که در شرایط کنونی باید حساسیت بیشتری نسبت به مسائل اقتصادی داشته باشیم تا اینکه فردی در موضعگیری سیاسی دچار خطایی شده باشد. به عبارت دیگر باید موضعگیریهای اشتباه را قابل اغماضتر ارزیابی کنیم تا مسائلی که میتواند ضربه حدی حتی به استقلال کشور وارد کند.
به شورای نگهبان نقد دارم، لغزشهای اقتصادی کاندیدا مورد اغماض قرار گرفت
البته منظور این نیست که موضعگیریهای غلط سیاسی نمیتواند به استقلال کشور ضربه وارد کند اما وقتی یک نفر مرتکب خطای سیاسی شد قابل جبران است و میتواند جبران کند اما چنانچه فرد در مسیر فساد اقتصاد افتاد اگر در جایگاههای حساس قرار بگیرد همه آن جایگاه را دچار مخاطره جدی خواهد کرد.
در مجموع بنده نسبت به عملکرد شورای نگهبان نقدی دارم چراکه برخی از افرادی که لغزشهای اقتصادی دارند و با مراکز قدرت اقتصادی پیوند خوردند و این را میتوان به عنوان فساد اقتصادی تلقی کرد. به بیان دیگر اینکه سیاستمداری با کانونهای اقتصادی پیوند بخورد، جبران این اشتباه بسیار سخت خواهد بود. لذا حساسیتها در این حوزه را مورد نقد جدی قرار میدهم. به طور کلی بنده به لغزشهای اقتصادی بسیار حساس شدم چراکه در این دوره انتخابات مقداری مورد اغماض قرار گرفت که این امر میتواند برای کشور بسیار مخاطرهآمیز باشد.
تندروها تلاش میکنند در سیاستهای کلان ایجاد اختلال کنند
*قدرت گرفتن سیاسیونی با نگاه تند و افراطی فارغ از طیف بندیهای سیاسی چقدر میتواند برای نظام سیاسی ما خطرناک باشد؟
قدرت گرفتن تندروها بسیار برای کشور خطرناک است چراکه هر اندازه تندروی افزایش پیدا کند، عقلانیت در حاشیه قرار میگیرد و طبیعی است که این تندرویها بر روی تصمیمگیریها تاثیر بگذارد و تصمیمات را دچار مانع و اختلال کند.
در حال حاضر بسیاری از تصمیمسازیها در عرصه سیاستهای کلان کشور معقول، سنجیده و بسیار مدبرانه است اما عناصر تندرو تلاش میکنند در آن سیاستها ایجاد اختلال کنند. واقعیت امر این است که تندروهای اصولگرا و اصلاحطلب قادر به ایجاد اختلال و مانع هستند و میتوانند سیاستهای عاقلانه را دچار اختلال کنند. از این جهت تندروها بسیار مخاطرهآمیز هستند.
*فکر نمیکنید این شرایط و قدرت گیری تندروها، منجر به دلسردی این طیف میانهرو و کنارهگیری آنها از تصمیمگیریها و تصمیمسازیها شود؟
وقتی افراد افراطی مقداری در امور تأخیر بگذارند، طبیعتاً افراد وزین از درگیری با آنها اجتناب میکنند و طبیعتاً خودشان را کنار میکشند.
*در این دوره شاهدیم علی رغم این فضای ردصلاحیت اعتدالیون باز هم آنها به مشارکت تاکید دارند ولی مشخص است که پیروزی در انتخابات نصیب آنها نخواهد شد، آیا صرف حضور داشتن آنها میتواند تایید کننده باز بودن فضای سیاسی باشد؟
تصور بنده این است همه جریانهایی که دغدغه پیشرفت کشور را دارند میتوانند در انتخابات نقش جدی و موثری ایفا کنند و هیچ مانعی سرراه مشارکت وجود ندارد.
قوه قضاییه گفت دولت رئیسی بیشتر در فساد دبش تقصیر داشته است
*صرف حضور، در شرایط حداقلی و بدون امید به پیروزی و… برای نشان دادن فضای باز سیاسی کفایت میکند؟
باز بودن فضای سیاسی را باید با شاخصهای مختلف سنجید. امروز شاهد این هستیم که ساختار کشور آفات را پس میزند، یعنی اگر فسادی رخ میدهد، خود قوه مجریه اقدام میکند علیرغم اینکه در آستانه انتخابات عقلانی نیست که فسادی به جامعه منعکس شود اما مشاهده میکنیم یا اگر قوه مجریه با تمهیداتی آثار سوء را نسبت به خود کم میکند ولی در عین حال فساد را منتشر میکند و میگوید درصدی را مقصر بودیم اما بیشتر آن را دولت قبل مقصر بوده در مقابل قوه قضائیه میگوید خیر، این دولت بیشتر تقصیر داشته است.
این موارد نشاندهنده این نکته است که ساختار کشور به گونهای است که اطلاعات جامع را منتشر میکند یعنی افکار عمومی را رشد میدهد ولو اینکه مغایر با تدابیر عرفی در عالم سیاست باشد، این کار را انجام میدهد.
شرط عقل این است که وقتی ساختار نظارتی به این ترتیب عمل میکند ما این ساختار نظارتی را تقویت کنیم و از فرصتها برای تقویت سلامت کشور بهره بگیریم. البته مسائل دیگری پیشروی ما وجود دارد که نشان میدهد میدان برای تأثیرگذاری در امور بسیار باز است و میتواند ما را در این زمینه یاری دهد که در آینده کشور تاثیرگذار باشیم.
احمدینژاد برای اینکه بازتر عمل کند، قالیباف و لاریجانی را میزد
*دایره تندرویها هر روز افراد جدیدی را وارد لیست حذف شدهها میکند، اخیرا هم شاهدیم حملاتی یا سیاسی یا غیرسیاسی و افشاگرانه به قالیباف از سوی طیف پایداری صورت میگیرد، این حملات با چه هدفی دنبال میشود؟
افراد کوچک زمانی میدان پیدا میکنند که افراد بزرگتر از خودشان را حذف کنند چرا که با وجود افراد بزرگ قطعا آدمهای کوچک سیاسی زمین جولان نخواهند داشت. کما اینکه در دوره احمدینژاد نیز شاهد این رفتارها بودیم که درصدد تخریب همه از قبیل قالیباف، لاریجانی و همگان بود چراکه خود احمدینژاد در عرصه سیاسی خودش کوچک بود و طبیعتاً برای اینکه میدان عمل خود را بازتر کند، باید افراد فهیمتر و برجستهتر از خود را میزد.
امروز هم مشاهده میکنید، فردی که هیچ فهم سیاسی ندارد، حتی مدعی است که ما اگر فلان شخص را تخریب کنیم قادر خواهیم بود مجلس را در دست بگیریم. این اقدام ناشی از آن است که با وجود افراد برجستهتر افراد کوچک قدرت مانور نخواهند داشت لذا به سمت تخریب منزجرکننده رو میآورند.
*فکر میکنید مجلسی که طیفی با تفکر نزدیک به آیت الله مصباح آن را مدیریت کند کم کم به سمت حذف جمهوریت حرکت نخواهد کرد؟
اینها خودشان را به آیتالله مصباح وصل میکنند که بهرهگیری سیاسی کنند، به نظر بنده دانش دینی و فلسفی ندارند منتها برای اینکه خودشان را بالا بکشند، خود را متصل به آیتالله مصباح میکنند
دیدگاهتان را بنویسید