مردم در شرایطی به دولت روحانی رای دادند که از نوع تفکر ستیزجویانه و اختلاف افکنانه به تنگ آمده بودند و پس ازبررسی جلیلی را که به نظرشان احمدی نژاد دیگری بود و قالیباف هم در دقایق آخر لفظ گاز انبری وی را از مدلر انتخابات خارج نمود و روحانی با شعار اعتدال پای به عرصه میدان نهاد، وی از همان ابتدا قانون را ملاک تشخیص قرار داد و سعی در کم رنگ کردن نقش های حاکم برجامعه نمود و با احترام به دیگران میانه روی را در دستور کار خود قرار داد.
هدفی که لیدر انتخاباتی آقای روحانی یعنی آیت الله هاشمی خواستار آن بود و لذا روحانی به کنایه اعلام نمود که دوره بگم بگم ها تمام شده، الان باید چپ و راست در کنار هم به بازسازی جامعه بپردازیم در شرایطی که گفتن آن راحت بود اما عملا به خاطر تنش های ایجاد شده و ایجاد اختلافات وحشتناک بین سران قوا بخصوص روسای دولت و مجلس به این آسانی حاصل نمی شود و جامعه به سویی پیش رفته بود که هر کس قرار بود مسندی را بر عهده بگیرد برچسب فتنه و یا همراهی با سران فتنه می خورد، نمونه اش وزرای پیشنهادی در ابتدای کار دولت بود که برچسب فتنه خوردند و بعدها رای اعتماد گرفتند با این اوصاف روحانی به ترمیم اقتصاد پرداخت و سعی نمود راه کارهایی برای آن پیدا کند لذا در داخل وحدت و اتحاد و در خارج هم سیاست گفتمان و رفتار معقولانه را پیش گرفت و از بکارگیری الفاظ خرج از شئونات اسلامی پرهیز کرد .
او با گفتمان تلاش کرد تحریم را که نتیجه سیاست قلدر مابانه گذشته بود را بشکند، لذا در مسیر راه خود برجام را در پیش گرفت اما اتخاذ این سیاست هم کار آسانی نبود چون بذر اتهام، جاسوسی و خیانت در کشور پاشیده بود و او همواره متهم بهداین اتهامات بود، چیزی که او و همراهانش همچون آیت الله فقید هاشمی رفسنجانی متهم به آن شد، اما فوت او موجب شد که اورا که همواره به نافرمانی از رهبر و همراهی با بیگانگان متهم بود به عنوان یاروفادار و رفیق مقام معظم رهبری و وفادار به نظام تلقی شود اما روحانی پیه همه این اتهامات را به تن مالید تا برجام را با انتخاب وزیری که هم سواد لازم و هم ارتباط حسنه در صحنه بین المللی داشت پیش ببرد که در این راستا حمایت رهبری چراغ راه او شد و اندکی از اتهامات را کاهش داد اما تند روان همچون رسایی در مجلس همواره او و به خصوص ظریف را زیر سوال بردند و بارها او را به مجلس کشاندند ، اما مردم در انتخابات مجلس شورای اسلامی نشان دادند که خواهان آرامش هستند و مشکلات معیشتی حسابی آنها را گرفتار کرده ایست با وجود اینکه از دولت روحانی که نتوانست نقشی در سفره مردم بازی کند دلخوریهایی داشتند اما باز هم رسایی و امثال او را از صحنه رقابت خارج کردند و یک بار دیگر نشان دادند تمایل دارند با دولت همراهی کنند. از محسنات برجام می توان خرید هواپیما ، ورود کشتی های تجاری به کشور و همین رفع تحریم های بانکی و صادرات نفت کشور از ۹۰۰ هزار بشکه به ۴ میلیون بشکه در روز اشاره کرد، اما باز با روی کار آمدن دولت ترامپ که دورا بگم بگم های آمریکا شروع شده است به نظر می رسد سیاست روحانی بهتر کارایی داشته باشد چون خاص بودن ترامپ باعث افشای خیلی از واقعیت های ذاتی دولتمردان آمریکایی می شود و این امر باعث می شود ایران در صحنه بین المللی عزیزتر و آمریکا مفتضح تر گردد.
روحانی در سیاست داخلی خود سعی کرد روشنگری را در دستور کار قرار دهد لذا از افرادی همچون مطهری که به خاطر رجلیت پدرش دغدغه رد صلاحیت را ندارد حمایت نمود و مطهری بدون اینکه خود بخواهد به دلیل نزدیک بودن افکارش به دولت ، سخنگوی واقعی سیاست های دولت شد.
او بارها شکستن حصر را خواستار گردید ، چیزی که روحانی هم خواهان آن است و این کار را باعث اتحاد و همدلی در جامعه عنوان کرد.
با این توضیحات روحانی بیش از هر چیزی همدلی و تنویر افکار را در چهار ساله اول در امور داخلی در دستور کار قرار داد و به همین دلیل بود که با فیلتر کردن فضای مجازی مخالفت کرد ، چون فضای مجازی را باعث روشنگری خیلی چیزها دانست ، ضمن آنکه ترمیم اقتصاد راریشه در ساختار امور سیاست خارجی می دانست و به نظر می رسد که روحانی در چهار ساله دوم بهتر بتواند اقتصاد را سرو سامان دهد .
واقعیت آن است که مردم از وضعیت معاش خود در دولت روحانی به دلیل اتخاذ سیاست انقباظی که نتیجه اش رکود در بازار است دلخور هستند اما دولت روحانی عنوان می کند که در شرایطی دولت را تحویل گرفتیم که رشد تورم سر به فلک کشیده بود و اگر او هم سیاست انبساطی در اقتصاد را پیش می گرفت و نقدینگی وارد بازار می کرد ، تورم بیش از پیش می شد و خیلی ها در زیر چرخ های این قطار پر سرعت له می شوند.
دیدگاهتان را بنویسید