به گزارش گیل و دیلم ، جواد امام سخنگوی جبهه اصلاحات ایران در گفتگو با جهان صنعت با بیان این که وضعیت کشور بحرانی است و این یکشبه در دوره دولت آقای پزشکیان ایجاد نشده، گفت: بنابراین معتقدم که ما نیازمند تجدیدنظر و تغییر رویکرد اساسی در ابعاد مختلف حاکمیت و سیاستگذاری هستیم چرا که با آقای پزشکیان که هیچ، با ده چهره دیگر مثل آقای پزشکیان هم قادر به عبور از این شرایط نیستیم.
بخش هایى از این گفتگو در زیر آمده است:
امروز میبینیم در همه حوزهها از ناترازی صحبت میشود. حال آنکه به نظرم این تعبیر بازگوکننده عمق ناکارآمدی و بیکفایتی و خسارتهایی که متوجه کشور شده، نیست. فراموش نکنیم این فشارهایی که در ماههای گذشته به کشور وارد شد و حوادث منطقه که منجر به سقوط دولت اسد شد، همگی هزینههایی برای جمهوری اسلامی داشت.
چنان که حتی اگر همین امروز شخصیت موفق، ارزنده و مقبولی همچون آقای خاتمی هم برگردد و عنان کار را به دست بگیرد، تا وقتی که حکومت تغییر رویکرد نداشته باشد، نمیتوانیم مشکلات را مرتفع کنیم. البته که آقای پزشکیان صادقانه پیگیر حل مشکلات است ولی وقتی حتی اختیار نداشته باشد که افراد مورد نظرش را به مجلس معرفی کند، چه انتظاری داریم؟!
آن هم در حالی که میدانیم همین مجلسی که با رای اقلیت تشکیل شده، به دنبال رییسجمهور شدن قالیباف و جلیلی و دیگران است و در واقع یکی از دلایل اینکه از ١٩ وزیر پیشنهادی آقای پزشکیان، ١۵نفر به جریان مقابل گرایش دارند، همین است که میبینیم باوجود تغییر دولت، عملا سیاستهای امنیتی دولت تغییر نکرده است. مجلسی که حتی حاضر نیست با این مساله که مجمع تشخیص مصلحت نظام مجددا اف اى تى اف را بررسی کند، کنار بیاید. مجلسی که هنوز از عمر دولت پزشکیان شش ماه نگذشته، وزیر اقتصاد را استیضاح میکند و یا آنقدر فشار میآورد که ظریف را حذف کند و یا دنبال اجرای مصوبه جنجالی حجاب است که باتوجه به تصویب تحت شرایط خاص اصل ٨۵، حتی خود نمایندگان هم از جزئیاتش خبر ندارند!
در واقع اگر آقای پزشکیان شجاعانه و صریح اعلام نمیکرد که مصوبه حجاب اساسا قابلاجرا نیست، امروز مشکلات بسیاری داشتیم چرا که معتقدم اجرای همین یک مصوبه، برای پایان جمهوری اسلامی کافی بود.
همه اعضای دولت هم با نگاه رییسجمهور همراه نیستند. چنان که ما حتی در بحث وزارت خارجه هم بهنحوی با همین ناهماهنگی مواجهایم؛ در واقع وزیر خارجهای داریم که فارغ از اینکه با آقای ظریف قابلمقایسه نیست و حتما از معدل پایینتری برخوردار است، بعضا در صحبتها و مواضعش نیز بهجای آنکه به مخالفان پاسخ منطقی بدهد و تلاش کند تا با بیان ضرورتها و چالشهای کشور، زمینه مذاکره و تعامل مثبت را فراهم کند، صرفا سعی در راضی کردن مخالفان و همسویی با آنان دارد.
همچنان که سیستم سیاسی-امنیتی کشور از آنجا که صرفا سعی در حفظ امنیت مخالفان دولت دارد، شرایطی را فراهم کرده که آقایان به خیابانها میآیند و دادگاههای خیابانی برگزار میکنند و علنا برای اعضای دولت حکم اعدام صادر میکنند. شرایطی که نه هیچ تناسبی با امنیت دارد و نه هیچ تناسبی با نظم اجتماعی. حال آنکه یکصدم این شرایط برای جریانات دیگر فراهم نیست تا حداقل آنان هم بیایند و خواستههایشان را مطرح کنند.
وقتی ما بنابر قانون درخواستی را ارائه میکنیم که مثلا میخواهیم در اعتراض به وضعیت فیلترینگ و طرح مطالبه رفع این محدودیتها یک تجمع برگزار کنیم دستگاههای نظارتی و امنیتی به ما میگویند که اصلا چرا چنین درخواستی را مطرح کردید و در عمل وظیفه نهادهایی که باید مجوز بدهند و امنیت چنین تجمعهایی را تامین کنند، فراموش میشود. بحث ما این است که حقوق ملت چیزی نیست که یک جریان سیاسی بخواهد بر سر آن معامله کند.
البته این حق مخالفان است که بتوانند بهپشتوانه اصل ٢٧ قانون اساسی تجمع اعتراضی برگزار کنند؛ منتها به این شرط که همه از این حق برخوردار باشند. در واقع نقد ما این است که نمیشود امنیت برگزاری تجمع اعتراضی را برای یک جریان اقلیتی مخالف رییسجمهور فراهم کنید اما حامیان رییسجمهور از این حق محروم باشند!
دیدگاهتان را بنویسید