×

یادداشت گیل و دیلم ؛ با چماقدار فقط کودتا میسر است، جهاد همت و باکری می‌خواهد

  • کد نوشته: 73584
  • ۱۴۰۰-۰۹-۲۷
  • 156 بازدید
  • ۰
  • گیل و دیلم | اینکه فردی مانند احمد علم‌الهدی به عنوان نماینده ولی‌فقیه در یک استان مهم از پشت بلندگوهای تریبون نمازجمعه روزنامه‌نگاران را تهدید به برخورد و دادگاه‌صحرایی و سایر این برخوردهای مساله‌دار می‌کند، برگرفته از چه تفکری است و برای مردم چه روزگار و خاطرات تلخی را به یاد می‌آورد؟! سامان صابریان : […]

    یادداشت گیل و دیلم ؛ با چماقدار فقط کودتا میسر است، جهاد همت و باکری می‌خواهد
  • گیل و دیلم | اینکه فردی مانند احمد علم‌الهدی به عنوان نماینده ولی‌فقیه در یک استان مهم از پشت بلندگوهای تریبون نمازجمعه روزنامه‌نگاران را تهدید به برخورد و دادگاه‌صحرایی و سایر این برخوردهای مساله‌دار می‌کند، برگرفته از چه تفکری است و برای مردم چه روزگار و خاطرات تلخی را به یاد می‌آورد؟!

    سامان صابریان : مقامات عالی نظام مدتی است نگرانی‌های‌شان را درباره فضای‌مجازی مطرح می‌کنند و در این بین عده‌ای سودجو با دستاویز قراردادن این سخنان سعی در رسیدن به آمالی دارند که سال‌هاست برای مردم آلام ساخته است.

    آن‌هایی که با رویه امثال شعبان بی‌مخ سعی در اداره امور دارند ولی غافل از آن هستند که دوران بزن در برو گذشته و امروز هر قدمی که اشتباه بردارند رسوایی عظیمی پشت آن به راه خواهد افتاد و اگر به عدالت هم با مسببان برخورد نشود، دست کم دنیای ارتباطات آن‌ها را از پشت حجاب‌شان به کف مجاری مجازی خواهد کشید.

    شایسته نیست جامعه‌ای با ادعای حرکت به سمت تمدن اسلامی، فضا را برای عده‌ای دهن‌دریده، چماق به دست مجازی و جاهل عربده‌کش باز کند که منتقدان و دلسوزان یک کشور و تمدن که بر خلاف تفکرات عده‌ای سخن بگویند را به روش‌های مختلف تهدید و تحدید کنند.

    اینکه فردی مانند احمد علم‌الهدی به عنوان نماینده ولی‌فقیه در یک استان مهم از پشت بلندگوهای تریبون نمازجمعه روزنامه‌نگاران را تهدید به برخورد و دادگاه‌صحرایی و سایر این برخوردهای مساله‌دار می‌کند، برگرفته از چه تفکری است و برای مردم چه روزگار و خاطرات تلخی را به یاد می‌آورد؟!

    سال‌ها همین جماعت که امروز تریبون، بلندگو و اسلحه دست‌شان، ثروت در جیب‌شان و قدرت حامی‌شان است از ماجراهای سرکوب منتقدان توسط سایر رژیم‌ها در بازه‌های زمانی مختلف ایران سخن گفته‌اند، حال چه شده که خود فرمان دادگاه صحرایی می‌دهند؟!

    وقتی این افراد صاحب جایگاه و شناخته شده از تریبون رسمی فرمان سرکوب می‌دهند چه انتظاری از چماق به دستان و جاهلان کف مجاری مجازی است؟! آیا معنای جهاد تبیین این است؟! یا حضرات با تفسیر به رای دوباره سعی در به حاشیه راندن اصل مطالبات دارد؟!

    فراموش نشود با چماقدار و دهن‌دریده نهایت می‌توان برای مدتی اندک کودتا به راه انداخت، توقیف کرد و تابلو پایین کشید ولی به زیر این آوارها گاه پایی‌کوبی‌هایی خواهد شد که لایروبی‌های عظیمی را به راه خواهد انداخت.

    جهاد نیازمند باکری‌ها و همت‌هاست که اسوه باشند و حرف‌شان نافذ تا بتوانند جریان‌سازی و تبیین کنند وگرنه شعبان بی‌مخ‌ها فقط تخریب از خود بجا می‌گذارند که در نهایت هم عقوبت نامبارکی برای اربابان خود رقم می‌زنند.

    ذات اقدس پروردگار عالم نیز با وجود آنکه یکتا و بی‌همتاست و بازخواست نمی‌شود از آنچه می‌کند ولی به انتقادات توجه می‌کند و نشانه بارز آن را در موضوع خلقت انسان و اعتراض فرشتگان که در آیات قرآن آمده به خوبی می‌توان دریافت.

    در حوزه نقل بزرگان دین اسلام هم رهنمودهایی داشتند و رسول مکرم اسلام (ص) نیز می‌فرمایند: مؤمن آیینه برادر خویش است و بدی‌ها را از او دور می‌سازد. امام سجّاد(ع) در حدیثی زیان بی‌توجّهی به انتقاد را اینگونه گوشزد می‌فرماید: «چه بسا اشخاصی که از بس خوبیشان را گفتند و مدح ایشان کردند، فریب خوردند [و فاسد شدند] و چه بسا افرادی که چون از عیب ایشان چشم‌پوشی شد، مغرور شدند».حضرت‌ صادق(ع) نیز چنین فرموده است: «بهترین دوستان در نزد من کسانی هستند که عیوب و نواقص من را به من هدیّه دهند».

    در روایات خارج از اسلام نیز در داستان مورچگان و حضرت سلیمان (ع) به خوبی نشان داده شده که رابطه اهالی قدرت و عامه مخلوقات نباید بر اساس ظلم و یک‌طرفه بدون توجه به انتقادات باشد. در روایات آمده حضرت با آنکه در مقام قدرت بود به انتقاد ملکه مورچگان گوش می‌دهد. ملکه مورچگان با صراحت و تندی، به رفتار و اعمال حضرت و لشکریانش را انتقاد و بیان می‌کند که آنان بر هر سرزمینی که درآیند آن را ناخواسته به نابودی می کشند. انبوه لشکر اگر به هر جایی درآید چمن و سبزه ها و درختان را از بیخ برمی کنند و ناخواسته خانه های مورچگان و دیگر موجودات ریز و نادیده را از میان می‌برند این گونه است که به نقد لشکرکشی می پردازد و آن را امری زیانبار تحلیل می کند. مورچه با انتقاد از لشکرکشی های حضرت سلیمان (ع) می‌کوشد تا رفتار وی را مورد ارزیابی قرار دهد و حضرت نیز با تبسم خویش انتقاد را می پذیرد و فرمان می‌دهد که لشکر کشی‌ها به گونه ای طراحی شود که آسیبی نرسد.

    حال افرادی مانند علم‌الهدی با جایگاه رسمی و نیز عده‌ای دهن‌دریده و چماق به دست در قالب لشکرهای زیرزمینی که برای سرکوب مخالف و منتقد از اهرم‌های مختلف(با توجه به سطح اجتماعی) استفاده می‌کنند چه توجیه انسانی و دینی برای رفتارهای خود دارند؟!

    در آخر دوباره یادآور می‌شویم که برای بهبود امور یا همان جهاد مصلح باید رویه‌ای در پیش گرفت خارج از سیاست‌های چماقداری که این خط و منش، عاقبت بی‌فایده و کوتاه مدت دارد و عقوبتی نامبارک برای پایه‌ریزهای آن در پی دارد./قانون

    لینک کوتاه مطلب:

    https://gildeylam.ir/?p=73584

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *