دورنمای پیش روی صحنه سیاست ایران پس از رخدادهای اخیر و سقوط بالگرد رییسجمهور و هیات همراه چه خواهد شد؟ با آغاز فضای انتخابات ریاستجمهوری، چه راهبردهایی برای افزایش مشارکت در انتخابات باید درنظر گرفته شود؟ نحوه کنشگری افراد و گروههای سیاسی در این فضا چگونه باید باشد؟ این پرسشها و پرسشهای دیگری از این دست، این روزها در افکار عمومی ایرانیان موج میزند.
الیاس حضرتی فعال سیاسی اصلاحطلب و صاحب امتیاز مجموعه رسانهای اعتماد معتقد است مهمترین معادله کشور در شرایط پیش رو بحث انتخابات ریاستجمهوری است. او با اشاره به ضرورت افزایش مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری، شاکله انقلاب اسلامی و ماهیت جمهوری اسلامی را مشارکت و حضور مردم در بزنگاهها میداند.
به اعتقاد حضرتی، نظام حکمرانی کشور در آستانه اتخاذ یک تصمیم مهم و کلیدی قرار دارد و باید میان مشارکت حداقلی اما یک انتخاب مشخص و افزایش مشارکت و ایجاد شور و نشاط در آوردگاه انتخابات یک مسیر را برگزیند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب با اشاره به اینکه در ایران حدود ۳۰ تا ۳۵درصد از اقشار مختلف تحت هر شرایطی در انتخابات شرکت میکنند و ۳۰درصد از شهروندان هم مبتنی بر نُرم جهانی به طور کلی در انتخابات حضور پیدا نمیکنند، میگوید: «حدود ۳۰ الی ۳۵درصد از اقشار مختلف مردمی هستند که زمینهساز رونق انتخابات شده و مشارکت را بالا میبرند. در صورتی که فضا فراهم شود و شورای نگهبان با وسعت دید با روند کلی احراز صلاحیتها برخورد کند، این ۳۵درصد در انتخابات حضور پیدا کرده و میزان مشارکت در انتخابات را بالا میبرند.»
به گزارش گیل و دیلم به نقل از روزنامه اعتماد بخش هایی از گفت و گوی الیاس حضرتی را در ادامه می خوانید:
ضایعهای تلخ و بزرگ برای کشور ما رخ داد؛ باید قبول کرد حادثهای که برای شهدای اخیر خدمت جناب آقای رییسی رییس جمهور، امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه، آلهاشم مردمیترین امام جمعه تبریز، استاندار جوان و خوشفکر آذربایجان شرقی و سایر همراهان رخ داد، بسیار تلخ و خسارتبار بود. خسارات این حادثه عظیم است چرا که ما در یک سطح عالی از مقامات، سرمایههای مهمی را از دست دادیم.
شهید رییسی پس از ۳ سال حضور در راس هرم اجرایی کشور تازه در حال تجربهاندوزی، پخته شدن و تسلط بر مسائل کلان داخلی و خارجی بود. ضمن اینکه ایشان فرد سالم و صادقی هم بودند و با تکیه بر همین صداقت و سلامت به مرور آثار و برکاتی در حوزه مدیریت ایشان نمایان میشد.
این روند درخصوص حسین امیرعبداللهیان وزیر خارجه شهید کشورمان هم صدق می کند. شهید امیرعبداللهیان بهرغم اینکه خود فرزند وزارت امور خارجه محسوب میشد، در دانشکدههای مرتبط تحصیل کرده بود و مراحل رشد و ترقی را پله به پله پیموده بود، آبدیده شده و آثار این تجربیاتش در حال هویدا شدن بود. اما مردم این ظرفیتها را در اثر یک حادثه تلخ از دست دادند و این موضوع، خسارت بزرگی برای کشور است.
مهمترین مساله کشور در شرایط فعلی، موضوع انتخابات ۴۵ روز آینده است. قوه مجریه و انتخابات ریاست جمهوری همواره واجد اهمیت ویژهای در ساختار قدرت ایران بوده و امروز این اهمیت و حساسیت بیشتر و افزونتر است.
ایران ۳ انتخابات اخیر طی سالهای ۹۸ (انتخابات مجلس یازدهم)۱۴۰۰ (انتخابات ریاست جمهور سیزدهم) و انتخابات ۱۴۰۲ (مجلس دوازدهم) را با سیاست مشارکت حداقلی و انتخاب مطمئن پشت سر گذاشته است. آثار و نتایج ۳ انتخابات اخیر در حوزههایی چون بازخوردهای بینالمللی، کاهش امید به آینده و بیاعتمادی به مسوولان و… حقیقتا فاجعهآمیز بود.
اساسا برگزاری آوردگاههای انتخاباتی با مشارکت پایین هرچند برای هر کشوری فاجعهآمیز است اما برای جمهوری اسلامی که اصلیترین تکیهگاه و پشتوانهاش پس از توکل به خدا، حضور و مشارکت مردم است، فاجعهآمیزتر است.
اتکای به مردم و اینکه مردم نقش اصلی را در بزنگاه های حیاتی و کلیت حکمرانی بازی میکنند، هم در فلسفه سیاسی و هم در تجربه ۴۵ ساله جمهوری اسلامی، هم در کلام و راهبرد امام (ره) و هم در کلام و راهبرد رهبری همواره عیان بوده است.
در واقع راهبرد جمهوری اسلامی، همواره این بوده که باید مشارکت حداکثری سرلوحه تصمیم سازی ها و سیاستگذاریها قرار بگیرد. به هر دلیلی که ممکن است فشارها و مشکلات ناشی از تحریمهای وحشتناک و جنگی که مدتهاست علیه جمهوری اسلامی آغاز شده یا ناسازگاری نظام حکمرانی با گروهها و جناحهای داخلی و همین طور کجخلقیهای گروههای سیاسی در میدان سیاست باشد، راهبرد مشارکت حداکثری، جای خود را به «مشارکت حداقلی و نتیجه مطمئن» داد.
امروز که یک حادثه تلخی در کشور رخ داده و لاجرم انتخابات زودرسی از راه رسیده، همه دلسوزان انقلاب اسلامی، منتقدان وضع موجود (یعنی افراد و جریاناتی که به دنبال تغییر و اصلاح وضع موجود هستند) و متحدان ساختار (افراد و گروههایی که وضع موجود را قبول داشته و به دنبال تثبیت آن هستند) نگرانند که کشور باز هم با مشارکت حداقلی در آوردگاه انتخاباتی مواجه شود.
ضمن اینکه این افراد و گروهها، کورسوی امیدی هم دارند که شاید این حادثه تلخ، باعث تلنگری شده و تغییر راهبرد در سیاستگذاریهای کلان را در پی داشته باشد. در واقع دلسوزان کشور امیدوارند که نظام جمهوری اسلامی به اصل خویش بازگردد و زمینه و بستری برای حضور امیدوارانه همه اقشار و گروهها در کشور فراهم شود.
این فضای امیدبخش تنها در صورت شکلگیری یک مشارکت حداکثری در انتخابات میسور میشود. در واقع دلسوزان کشور امیدوارند که حادثه تلخ پیش آمده برای آقای رییسی باعث جهش و تغییری برای مسوولان شود به گونهای که خودشان قدم پیش نهاده و از همه مردم، اقوام، افراد و گروههای سیاسی و اقشار دعوت کنند.
از همه گروهها و اقشار خواسته شود تا بهترین شخصیتهای ممکن، با بهترین برنامه ها و راهبردها را در جهت رفع معضلات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، بینالمللی و… معرفی کنند.
در نهایت هم شورای نگهبان با وسعت نظر دید جامع، اقدام به تایید نفرات صاحبنظر و خوشنام معرفی شده از سوی افراد و جریانات گوناگون اقدام کند تا میدان رقابتی جدی در انتخابات پیش رو فراهم شود.
ببینید در ایران حدود ۳۰ تا ۳۵ درصد از اقشار مختلف تحت هر شرایطی در انتخابات شرکت میکنند. حدود ۳۰ درصد از شهروندان هم مبتنی بر نُرم جهانی به طور کلی اعتقادی به شرکت در انتخابات نداشته و در آن حضور پیدا نمی کنند در این بین حدود۳۰ الی ۳۵ درصد از اقشار مختلف مردمی هستند که زمینه ساز رونق انتخابات شده و مشارکت را بالا می برند.
در صورتی که فضا فراهم شود و شورای نگهبان با وسعت دید با روند کلی احراز صلاحیتها برخورد کند، این ۳۵ درصد در انتخابات حضور پیدا کرده و میزان مشارکت را در انتخابات را بالا میبرند.
این رویکرد شورای نگهبان باعث می شود حدود ۳۰ تا ۳۵ درصد از مردم که نسبت به انتخابات و اصلاح امور ناامید شدهاند با امیدواری بیشتر و با نگاه امیدوارانه نسبت به آینده وارد صحنه شوند و در انتخابات مشارکت کنند.
نهایتا هر فرد و جریانی که از دل این رقابت تنگاتنگ با مشارکت حداکثری مردم رای آورد، سکان هدایت ریاست جمهوری کشور را به دست گرفته و رییس جمهور همه ایرانیان می شود. در واقع رییسجمهوری در ایران روی کار میآید که اکثریت آرای ۷۰ تا ۷۵ درصدی مردم را در دست دارد.
این نگرانی وجود دارد که مجموعه نظام، انتخاباتی محدود، درون جناحی با کاندیداهایی از یک جناح و یک سلیقه و یک تیم را به صحنه بیاورد. نهایتا هم با مشارکت ۳۰درصدی سر و ته انتخابات را هم بیاورد. این نوع انتخابات، مصیبتی بسیار بزرگتر از حادثه تلخ اخیر خواهد بود.
اما به عنوان فردی که به شدت به اصل انقلاب اسلامی وفادار هستم، به مرام و فرهنگ امام (ره) و رهبری جمهوری اسلامی وفادار بوده و آرزومندم جمهوری اسلامی همچنان در بستر اصلی خود که بستر انقلاب اسلامی است، حرکت کرده و زمینه افزایش مشارکت مردم در انتخابات را فراهم سازد، جمهوری اسلامی را به بازگشت به اصل و اساس ماهیت جمهوری اسلامی که برآمده از گفتمان انقلاب اسلامی است، دعوت می کنم.
اساس کار در این ماهیت، مشارکت دادن همه آحاد ملت با سلایق مختلف، نگرشها، وابستگیها، تحلیل و تفسیرهای مختلف است. مسوولان و تصمیمسازان را دعوت میکنم به نگاهی باز به قانون و اصل قانون اساسی. رویکردی که قانون اساسی را به دور از سلیقهها و تنگنظریها محور اقدامات قرار میدهد، دعوت میکنم که به انتخابات به عنوان یک فرصت نگاه کنند.
فرصتی که به ایران کمک میکند تا تمامی هزینههای برآمده از حادثه تلخ اخیر را جبران کرده و از آن در راستای افزایش انسجام اجتماعی آشتی ملی استفاده کند. دعوت میکنم تا انتخاباتی شکوهمند با حضور همه سلیقهها و جریانات برگزار کنند.
از تمام کنشگران و فعالان سیاسی، دستجات، احزاب، گروهها و اقوام، تشکلهای اجتماعی مانند کارگران، معلمان، استادان دانشگاه، فعالان مدنی و… دعوت میکنم تا بهترین و مجربترین شخصیتهای مورد نظر خود را همراه با برنامههایی مدون در راستای حل مسائل اقتصادی، اجتماعی و رفع مشکلاتی که مردم به هر حال با آن دست به گریبان هستند، وارد میدان ثبتنامهای انتخاباتی کنند.
اگر نظام انشاءالله تصمیم گرفت تا به قانون عمل کند، اگر نظام تسلیم قانون شود و ماهیت اصلی انقلاب اسلامی که مشارکت حداکثری مردم است را مورد توجه قرار بدهد و نامزدهایی با سلایق مختلف را تایید صلاحیت کند، همه وظیفه خواهند داشت با همه ظرفیتهای ممکن به تشویق مردم، بسیج مردم و تهییج مردم برای افزایش مشارکت اقدام کنند. در غیر این صورت، چنانچه افراد، گروهها و آحاد ملت، نامزدهای مورد نظر خود را در لیست نهایی احراز صلاحیت شده نبینند، طبیعی است که انگیزهای برای حضور و مشارکت فعالانه در انتخابات پیدا نخواهند کرد.
دیدگاهتان را بنویسید