به گزارش گیل و دیلم ، روزنامه شرق در یادداشتی به قلم سیدمصطفی هاشمی طبا نوشت: اگر از بالا تصویر ایران را ملاحظه کنیم، آن را جامعهای پر تضاد از همه رقم، تضاد مرفهان با ناتوانان، تضاد متظاهران به دین (صرفنظراز نیت درونی) با بیدینان یا کمدینان، تضاد گروهی زنان محجبه با مخالفان حجاب، تضاد اسرافکنندگان با محرومان، تضاد مصرف نامحدود انرژی با کمبود انرژی و سرانجام تضاد سیاست خارجی با سازوکارهای سیاسی و اقتصادی داخلی خواهیم دید.
درعینحال میبینیم که در اوضاع پرتوطئه و جنایتکارانه منطقه که همگی در مقابل ایران، پیدا و ناپیدا صف کشیدهاند ما سرگرم زدوخورد داخلی برای حجاب اجباری، تداوم فیلترینگ، بسیج علیه یک کارگزار دولت هستیم یا حرفهای توخالی و شهادت به آخرالزمانیبودن حکومت و شرایط منطقه و جهان، به از دست رفتن ثروتهای داخلی و سرزمینی مشغول هستیم و غافل از گرگهایی هستیم که مترصد کندن پارههایی از سرزمینمان و به هم ریختن اوضاع داخلی هستند.
اگر هشدارهای داخلی قابل پذیرش نیست، حداقل هشدار همین تروریست تکفیری اموی را جدی بگیریم که میگوید مجاهدان افغان حکومت جمهوری اسلامی را سرنگون میکنند و به خود آییم که از کدام ناحیه یا نواحی با اشاره قدرتهای بزرگ تهدید میشویم و در کنار آن اینهمه حرف باطل و اسراف و زیادهخواهی و نابسامانی اقتصادی را دانسته یا ندانسته سازماندهی میکنیم.
اگر دولتهای قبل با سادهلوحی یا خود را به آن کوچه زدن به مسائل خارجی نگاه میکردند و در داخل سیاست هرزرَوی و تسامح و تساهل رادیکال را دنبال میکردند و در خواب و خیال در ذهن خود در اندیشه مدینه فاضلهسازی منطقه بودند، امروز با روشنشدن توطئههایی که از طرحهای صهیونیستی برمیآید، دیگر به هیچ بهانهای نمیتوانند از بسیج همهجانبه اقتصادی، انسانی و دفاعی سر باز بزنند، چراکه دقیقا کیان ایران -به معنی همهجانبه- به مخاطره افتاده است.
این حرف هم به معنی سرزمینی، هم به معنی حراست از داشتهها و ثروت داخلی و هم به معنی حراست از مرزها است. در طول چهار دهه گذشته حکمرانی ایران میخواست به مردم القا کند که شعارهای سیاسی فرامرزی و تحریمها هیچ ربطی به زندگی و معیشت مردم ندارد و به قول معروف آب در دل کسی تکان نمیخورد و بههمیندلیل و با پرداخت یارانههای پنهان به قیمت از دست دادن منابع طبیعی، خواسته است شرایط اقتصادی را به صورت طبیعی عادی نشان دهد، درحالیکه اینک بطلان این تفکر ثابت شده و علاوه بر نزول معیشت مردم، تضاد طبقاتی بیشتری حاکم شده و همه ضرایب اقتصادی بهشدت نزول کرده است.
تغییر ناگهانی سیاست خارجی نه ممکن است و نه معقول، بهویژه در شرایط فعلی منطقه که علیه محور مقاومت توطئههای سنگین وجود دارد و احیانا به صورت سنگینتری در راه است، باید به مقاومت داخلی و تنظیم امور کشور به صورت دقیق و برنامهریزیشده پرداخت و بیشتر به تفکر و تعقل و نظامدهی و جلوگیری از اسراف در همه زمینهها پرداخت و کمتر به سخنان توهمگرا و ایدئالساز روی آورد
دیدگاهتان را بنویسید