نوروز تجدید خاطره بزرگی است:
خاطره خویشاوندی انسان با طبیعت، هرسال آن فرزند فراموشکار که سرگرم کارهای مصنوعی و ساختههای پیچیده خود، مادر خویش را از یاد میبرد، با یادآوری وسوسهآمیز نوروز به دامنش بازمیگردد و با او، این بازگشت و تجدید دیدار را جشن میگیرد، فرزند در دامن مادر، خود را باز مییابد و مادر، درکنار فرزند و چهرهاش از شادی میشکفد. اشک شوق میبارد، فریادهای شادی میکشد، جوان میشود، حیات دوباره میگیرد، با دیدار یوسفش بینا و بیدار میشود (دکترعلی شریعتی)
نوروز یکی از کهنترین آداب و رسوم مردم کشورو نیاکان ما است، مردان و زنانی که با جدیت و علاقه وافر و عشق، از این سنت دیرینه تاکنون نگهداری کردند تا بهترین هدیه خداوند به این سرزمین پهناور، پایدار و سرافراز بماند، سنت دوستداشتنی که زاییده مهر و پدیدآورنده شوق و پایدارماندن تمدن و میراث بزرگ کشورمان است.
آداب و رسوم و سنن هر ملتی نشانه خلقیات و روحیات یک ملت است، رسمی که هر جامعهای را دیرپا و ماندگار نگه میدارد و روح و روان جسمی هر قومی را پیوند میبخشد و چنین بود نوروز که آمدن بهار را تداعی میکند و رفتن زمستان را فریاد میکشد که این امر از دیرباز مورد توجه نیاکان ما بوده تا گردش روزگار و آمدن بهار را پیوسته با شور و شوقی خاص به دیارمان ارزانی کنند، یکی از آثار مهم سفره مهرآمیزنوروز پدید آوردن همدلی در میان اعضای خانواده است که نهال محبت را در بین آنها میکارد تا شکوه، وفاق، همفکری را در سرتاسر کشور به رویش درآورد.
ثمرهای که از این سنت دیرینه به دست میآید نزدیککردن دلها، سازگاری با همدیگر، شادمانی درخانه، همدستی و همفکری در محیط اجتماعی، برای نزدیک کردن دلهاست که ما را رهنمون میکند، با اعتدال بهار معتدل و جوانه زدن جوانهها مصمم میشویم و با نشاط و شادمانی زمان را نو میکنیم و زمین را معطر و دلهای خانواده را مودت و چه زیباست که در نوروز زمان و زمین شادند، گلها میخندند، بلبلان میخوانند، ابرها میبارند و زمین دگرباره با طراوت خاص خود عطرآگین میشود تا بار دیگر و سال دیگر زمین و زمان دگرگون شود تا با طراوت خود انسانها نیز دلهای خود را دگرگون کنند.
با دگرگونشدن دلها و تغییر نگرشها اجتماع ما نیز با خوشرویی و اخلاق نیک جوانه دیگر میزند تا سالی دیگر با آغازی نو آینده بهتر را به پیش ببرند، سرود آغاز سال نو سبب بهار مستی و سرور است تا انسان سرمست، مسرور به دفتر تازه عمر بنگرد، بهار زندگی در آغاز سال منشأ پیدایش این شعر است که نرم نرمک میرسد اینک بهار خوش به حال روزگار.
ملتی که پیوند خود را با گذشته قطع کند، همانند آن است که هویت، استقلال و شخصیت اصلی خود را از دست داده باشد، بیتردید پایههای فرهنگ هرملتی مجموعه سنتها، اخلاق، منش، تمدن و فرهنگ آن قوم است، پس باید ایران را شناخت و آن را دوست داشت، آداب و رسوم آن را با دل و جان پذیرفت، ایرانی ماند و به این مهم افتخار کرد.
پس ایرانی بمانیم و بدانیم وفاق ملی در گرو دلبستگی قلبی به سنن و باورهای پیشینیان است، بیگمان نوروز، امروز هم جلوهگر یگانگی و همبستگی و همدلی همه ایرانیان در سراسر پهنه گیتی است، نوروز نماد همبستگی ملی، تاریخی، فرهنگی، دینی و آیینی ما است آن را پاس میداریم و به آن افتخار میکنیم.
مبارکتر شب و خرمترین روز، به استقبالم آمد بخت پیروز.
سال نو به همه ایرانیان مبارک .
رضا بژکول
روزنامه نگار
دیدگاهتان را بنویسید