گردشگری یکی از فعالیت های مهمی است که در دهه های اخیر از جایگاه ویژه ای در توسعه اقتصادی برخی کشورها برخوردار بوده است. این صنعت علاوه بر درآمدزایی، ارزآوری، اشتغال زایی و تبادل فرهنگ ها سهمی را در بین فعالیت های اقتصادی جهان، از جمله صادرات به خود اختصاص داده است. صنایع دستی به عنوان مکمل جاذبه های تاریخی و گردشگری عامل مهمی در شناساندن فرهنگ و تمدن و جذب گردشگران داخلی و خارجی به حساب می آید. استان گیلان در گستره تاریخی خود یکی از خواستگاه های اصلی تولید و عرضه صنایع دستی بوده است. شرایط متنوع آب و هوایی و تنوع و گوناگونی صنایع دستی در استان گیلان و نقش این هنر بی بدیل در توسعه پایدار گردشگری با توجه به ریشه های عمیق و استواری که در فرهنگ غنی و بارور ایران اسلامی دارد می توان با استفاده از مدیریت و برنامه ریزی مدون و صحیح و اقتصادی کردن این صنایع با جذب توریست و فروش صنایع دستی به ایجاد اشتغال، افزایش درآمد و توسعه اقتصادی استان کمک شایانی نمود.
صنایعدستی تبلور عینی فرهنگ و مظاهر هنری و از نوع هنرهای کاربردی و مردمی به حساب میآید و از آنجا که هر فرآورده دستی بازگوکننده خصوصیات تاریخی، اجتماعی و فرهنگی محل تولید خود است، میتواند عامل مهمی در شناساندن فرهنگ و تمدن وهمچنین عاملی برای جذب گردشگران داخلی و خارجی محسوب شود (یزدانپناه، صمدیان، ۱۳۸۸). صنایع دستی یکی از قدیمی ترین انواع فعالیت های بشری است که در مراحل مختلف تکامل اقتصادی یعنی اقتصاد شبانی، اقتصاد کشاورزی واقتصاد صنعتی تأمین کننده بسیاری از احتیاجات و نیازمندی های ملت ها بوده است و در حین حال این صنایع نمایشگر هنر و فرهنگ و تمدن ملت ها نیز به شمار می رود ( پور اشرف، ۱۳۸۹). تمامی ممالک جهان، به تاثیر متقابل صنایع دستی و صنعت گردشگری اعتقاد دارند: چرا که در عمل و تجربه دریافته اند که صنایع دستی یکی از عوامل بسیار موثر در جلب گردشگر در تمامی گرایش های داخلی، منطقه ای و بین المللی است و متقابلا به این نتیجه هم رسیده اند که صنعت گردشگری می تواند به رشد و توسعه و گسترش صنایع دستی، حفظ اصالت ها و بهبود کیفیت آن کمک کند. به عقیده صاحب نظران رمز ماندگاری و حیات فرهنگی و اقتصادی کشورها در روند جهانی شدن، درگرو نگاه کیفی به صنایع دستی است. در این دیدگاه صنایع دستی نه تنها حوزه مهم تلفیق هنر، صنعت و فرهنگ تلقی می شود بلکه در بستر تاریخ به عنوان بهترین پاسبان و حافظ هویت ملی کشورها به شمار می رود.
صنایع دستی از گذشتهی بسیار دور، در زندگی روزمرهی ما ایرانیان، به عنوان رکن اصلی حیات مادی و معنوی اعتبار و اهمیت داشته و دارد و عامهی مردم ایران از غنی و فقیر، بزرگ و کوچک، کشاورز و صنعتگر، کارگر و کارفرما و . . . هر یک به نحوی از این دستآوردهای هنری استفاده کردهاند. زمینهسازی برای صادرات و دلگرمی و حمایتهای عملی بخش دولتی عامل اساسی و ماندگاریِ این دست از صنایع است. گیلان نیز از هزاران سال پیش تاکنون مهد تمدن، فرهنگ وهنر بوده و دست ساختۀ هنرمندان چیره دست و ماهر آن علاوه بر زینت بخشیدن موزه های داخلی و خارجی، تحسین هر بیننده ای را برانگیخته است. بدون شک شکوفایی فرهنگ و هنر این سرزمین مرهون تلاش هنرمندانی است که همواره بدون کوچکترین چشم داشت و ادعایی به منظور حفظ و اشاعه هنرهای سنتی و دفاع از هویت ملی مشکلات و موانع راه را به جان خریده اند.( قاسمی اندرود، ۱۳۸۵:ص۱)
لغت گردشگری از کلمه تور به معنای گشتن اخذ شده که ریشه در لغت لاتین تورنز به معنای دورزدن، رفت و برگشت بین مبدأ و مقصد و چرخش دارد که در فرهنگ لغت لانگمن به معنای مسافرت و تفریح برای سرگرمی معنی شده است. در اوایل قرن نوزدهم میلادی، کلمه ” توریست” برای اولین بار به اشراف زادگان و نجیب زادگان فرانسوی اطلاق گردید که به دلیل مقتضیات و شرایط تاریخی آن زمان، برای کسب تجربه های لازم زندگی و یادگیری به سفرهای دور دست می رفتند( حیدری، ۱۳۸۷:ص۹). از نظر سازمان جهانی گردشگری WTO، گردشگری فعالیت های افرادی است که برای استراحت، کار و دلایل دیگر به خارج از محیط سکونت معمول خویش سفر کند(پاپلی یزدی، سقایی،۱۳۸۹:۱۹).
گردشگری علاوه بر اشتغال زایی، درآمدزایی و ارتقاء سطح فرهنگی به منزله پلی قلمداد می گردد که انسان ها را با ویژگی های متنوع خود و موجبات استحکام پیوندهای اجتماعی و فرهنگی افراد و جوامع را نیز فراهم می آورد.
صنایع دستی به طور اعم و به معنای وسیع آن به محصولاتی اطلاق می شود که دست انسان در تولید آن عامل اصلی به شمار می رود. همچنین این محصولات علاوه بر جنبه های مصرفی، دارای جنبه های هنری نیز می باشند که به صورت طرح ها و رنگ های گوناگون خاص هر ناحیه متجلی می گردد (حسینیان یگانه،۱۳۸۵). از نظر مفهومی صنایع دستی به آن دسته از صنایع اطلاق می شود که تمام یا قسمتی از مراحل ساخت فرآورده های آن با دست انجام گرفته ودر چهارچوب فرهنگ و بینش های فلسفی و ذوق و هنر انسان های هر منطقه با توجه به میراث های قومی آنان ساخته و پرداخته می شود.
صنایع دستی به مجموعه ای از«هنر-صنعت » ها اطلاق می شود که به طور عمده با استفاده از مواد اولیه بومی و انجام قسمتی از مراحل اساسی تولید به کمک دست و ابزار دستی موجب تهیه و ساخت محصولاتی می شود که در هر واحد آن ذوق هنری و خلاقیت فکری صنعتگر سازنده به نحوی تجلی یافته و همین عامل وجه تمایز اصلی این گونه محصولات از مصنوعات ماشینی مشابه و کارخانه ای است (حجتی سعیدی، ۱۳۸۹-۱۳۹۰: ص ۷). صنایع دستی بیشتر به عنوان اقلامی که با دست و اغلب با استفاده از ابزار ساده ساخته می شوند و به طور کلی ماهیتی هنری و یا سنتی دارند تعریف می شود. یکی از ویژگی های مشترک که در اکثر صنایع دستی یافت می شود این است که روش تولید آنها کاربر، با استفاده از ابزار و تجهیزات ساده می باشد و بسیار متفاوت از روش تولید به وسیله پیشینیان نیست (Yojana , Sansad,2010). صنایعدستی با ویژگیهایی چون کاربر بودن و ارزش افزوده بسیار بالا، تأمین مواد اولیه مصرفی از منابع داخلی، نیاز به سرمایه اندک، برخورداری از ابزار کار ساده و بازار ساده فروش محصولات، سبب افزایش تولید ناخالص ملی، افزایش درآمد سرانه، توسعه صادرات، کسب درآمد ارزی، تأمین اشتغال و تعادل بخشی بازار کار و جلوگیری از مهاجرت روستاییان به شهرها، توسعه توریسم و مبادلات فرهنگی و افزایش سطح درآمد میگردد.
پیشینه صنایع دستی ایران
صنایع دستی ایران به عنوان یکی از قطب های اصلی صنایع دستی جهان به همراه چین و هند دارای سابقه درخشان و پرپیشینه ای است. بی تردید استعداد و نیروی خلاق و ابتکار ایرانیان و علاقه ی آنان به هنر و خلق آثار هنری، یکی از عوامل قوام و دوام صنایع دستی ایران بوده است؛ چرا که ایرانیان هنردوست از دیرباز این نکته ی حساس را دریافت کرده بودند که کار یک صنعتگر هنرمند تنها یک کار بدنی و فیزیکی نیست، بلکه او همانند یک ادیب و شاعر، احساسات و افکارش را در آثار خود منعکس می کند و به آنها عینیت می بخشد. به هر حال فرهنگ ایران همچون فرهنگ های دیگری که در خاور نزدیک کهن هویت نیرومند فردی داشته است، دارای تمدنی بسیار پیچیده و پر تنوع است که برای بررسی و شناخت آن رجوع به تاریخ و به ویژه کشفیات باستان شناسی انجام شده در نقاط مختلف کشور، اجتناب ناپذیر است. بیش از هرچیز باید توجه داشت که دانستن وضع کلی تاریخ کشور و نگرشی به حفریات باستان شناسی انجام شده می تواند پایه و اساس اطلاعات ما درباره صنایع دستی باشد و بدیهی است تاریخ صنایع، چیزی منتزع از تاریخ تمدن نیست و ضرورتا می بایست بررسی صنایع، هنرها و پیشه های ایرانی را از زمان پیدایش تمدن و شیوه های زندگی مردم آغاز کرد. کما اینکه به اعتقاد اکثر محققان خاستگاه فنون کشاورزی، فلزکاری، سفالگری و مبانی اندیشه های دینی و فلسفی، خط، علم اعداد، نجوم و ریاضی، خاورمیانه و خصوصا فلات ایران بوده است( یاوری، ۱۳۸۹: ۲۴).
مزیت ها و قابلیت های صنایع دستی
امروزه مقوله صنایع دستی در جهان به یکی از مهم ترین ظرفیت های اقتصادی و فرهنگی بدل شده است. کشورهایی که به لحاظ فرهنگی از پیشینه تمدنی برخوردارند، از این موهبت فرهنگی می توانند در جهت توسعه اقتصادی استفاده نمایند. به عبارت دیگر هم زمان با صادرات صنایع دستی قادرند نوع آداب و رسوم و فرهنگ سرزمین خود را به جهانیان معرفی نمایند. به عبارت دیگر در میان انواع جاذبه های توریستی نقش و اهمیت صنایع دستی بعنوان هنری مقدس، صنعتی مستقل، بومی و اصیل با جنبه های قوی کاربردی از جهات هنری، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی بر همگان و به ویژه محققان و اهالی فرهنگ آشکار است. و با توجه به نقش صنایع دستی در اشتغال زایی با هزینه ی کم، جذب توریسم، افزایش درآمد ملی، اثر چشمگیری در توسعه دارد. توجه به صنایع دستی علاوه بر جنبۀ اقتصادی آن، از منظر فرهنگی نیز حایز اهمیت است. صنایع دستی که بیانگر افکار، خلاقیت، آداب و رسوم، اعتقادات بومی بشر بوده، بار فرهنگی به همراه دارد در نتیجه ترویج و گسترش صنایع دستی به اشاعه ی فرهنگ بومی کمک قابل توجهی کرده و از ورود فرهنگ بیگانه به داخل جلوگیری می کند. در این صورت صنایع دستی، یک صنعت فرهنگی محسوب شده و جنبۀ کاربردی پیدا خواهد نمود. از آنجا که فرهنگ در توسعه نقش بارزی را ایفا می کند در نتیجه صنایع دستی به عنوان بخشی از فرهنگ که برآورده کنندۀ نیازهای انسان به شمار می رود، می تواند نقش اساسی در توسعه داشته باشد. گردشگران غالبا بخشی از خرید خود را به صنایع دستی بومی و سنتی کشور مقصد اختصاص می دهند. آمار جهانی نشان داده در کشورهایی که میزبان گردشگران بیشتری هستند، صادرات صنایع دستی نیز از رونق مناسبی برخوردار است. از نمونه این کشورها می توان به چین، هند، ترکیه و … اشاره کرد. به طور مثال کشور ترکیه از لحاظ تعداد گردشگران در رتبه هفتم جهان و از جهت کسب درآمد در رتبه نهم جهان قرار دارد. بدین جهت ورود این تعداد گردشگر، سبب افزایش فروش و عرضه صنایع دستی این کشور خواهد شد.
بررسی های سه دهه پایانی قرن بیستم میلادی تا به امروز، این واقعیت را مطرح کرده است که خرید سوغات آن هم سوغاتی ماندگار و با هویت که ضمنا نشانه ها و علائم و نمادهایی از کشور و یا مکان موضوع بازدید را به همراه داشته باشد، نه تنها تکمیل کننده سفر و بازدیدهای گردشگران است بلکه گاه جاذبه ای فراتر از مکان های تاریخی و باستانی در توریست ها ایجاد می کند.
کارشناسان عرصه گردشگری و متخصصان و صاحب نظران صنایع دستی جهان عوامل زیر را در جذب گردشگران برای خرید آثار صنایع دستی موثر دانسته اند:
۱- بهره گیری آثار صنایع دستی از رنگ ها، نگاره های آثار سنتی و سمبلیک و نشانه های هر کشورکه پیوسته مورد تایید و در کانون توجه گردشگران قرار داشته است.
2- تنوع تولیدات صنایع دستی و توسعه ی زمینه های کاربردی آن و بالا بردن کیفیت آثار و افزایش میزان دوام آن
3- بسته بندی مناسب آثار که در پی درک ضرورت و اجرای برنامه های پژوهشی و نهایتاٌ تولیدی بسته بندی به انجام رسیده است و باعث اطمینان خاطر گردشگران برای خرید و حمل و یا ارسال آن به کشور مقصد شده است.
4- قایل شدن تسهیلات لازم به منظور ارسال صنایع دستی به صورت پستی و فراهم آوردن امکانات و ارایۀ خدمات مناسب در زمینه ی بیمه، حمل و نقل و تحویل به موقع آثار در مقصد مورد نظر گردشگران باعث شده که توریست ها آنچه را مد نظر خود یافتند، خریداری و در زمان مقتضی در اختیار داشته باشند.
5- برگزاری نمایشگاه های فصلی، سالانه و نیز بازارهای محلی با هدف جلب و جذب توریست های خاص برای فروش آثار صنایع دستی.
نهادهای دولتی مرتبط با استاندارد سازی و بروز رسانی عوامل تولید صنایع دستی مانند مواد اولیه، ابزار و تجهیزات، شیوه های تولید، مکان، نیروی انسانی و …، ارائه حمایت های لازم جهت ارتقا سطح کمی و کیفی محصولات تولیدی، افزایش امنیت کاری مراکز فعال تولیدی، ایجاد بستر مناسب جهت افزایش تولید ملی و درآمد سرانه و نیز صادرات محصولات و کاهش واردات و .. موجب رونق دوباره صنایع دستی و بازگشت آن به جایگاه اصلی خود شده و از آسیب دیدن بیشتر آن جلوگیری به عمل می آید(حجتی سعیدی، ۱۳۹۰).
معرفی و بررسی وضعیت کلی صنایع دستی منطقه مورد مطالعه
استان گیلان یکی از استان های شمالی کشور بالغ بر ۱۴ هزار کیلومتر مربع مساحت(۱۴۰۴۴کیلومتر مربع) دارد. این استان ازسال۱۳۴۴ در تقسیمات کشوری ایران به عنوان استان مستقل وارد شد. این منطقه پیش از آن ولایت گیلان و استان یکم خوانده می شد که در ۳۶ درجه و ۳۳ دقیقه تا ۳۸ درجه و۲۷ دقیقه عرض شمالی و ۴۸ درجه و ۳۲ دقیقه تا ۵۰ درجه و ۳۶ دقیقه طول شرقی از نصف النهار قرارگرفته است. درازای آن از شمال باختری به جنوب خاوری، ۲۳۵ کیلومتر و پهنای آن، از ۲۵ تا۱۰۵ کیلومتر تغییر می کند. رشته کوه های البرز با ارتفاع ۳۰۰۰متر همانند دیواری در باختر و جنوب گیلان کشیده شده است و این منطقه جز از راه دره منجیل، راه شوسه دیگری به فلات ایران ندارد.
این استان، از شمال به دریای خزر و کشورهای مستقل آذربایجان، از غرب به استان اردبیل، از جنوب به استان زنجان و قزوین و از شرق به استان مازندران محدود می گردد. شهرستان های استان گیلان عبارتند از: آستارا، آستانه اشرفیه، املش، بندرانزلی، تالش، رشت، رضوانشهر، رودبار، رودسر، سیاهکل، شفت، صومعه سرا، فومن، لاهیجان، لنگرود و ماسال (سال نامه آماری استان گیلان، ۱۳۹۱: ص ۳۱). شرایط خاص جغرافیایی گیلان، هوای مرطوب، کوه های پوشیده از جنگل و مناظر زیبا و رنگارنگ از یک سو و سوابق طولانی چند هزار ساله مردم ایران سرزمین در هنر و صنعت از سوی دیگر موجب گردیده است که گیلان از دوران کهن تا امروز دارای صنایع و دست ساخته های زیبا، متنوع، گوناگون و پر محتوا باشد. شکی نیست که صنایع دستی با سنت ها و آداب و رسوم جامعه و تفکر و بینش هنرمندان و سازندگان و نیز محیط جغرافیایی و طبیعی رابطه مستقیم و بسیار نزدیک دارد و به همین جهت از صنایع ماشینی متمایز می باشد. کاوش های باستان شناسی در نقاط مختلف گیلان و کشف دست ساخته های چند هزار سال قبل گیلانیان مقام ممتاز این سرزمین را از نظر تمدن و فرهنگ روشن می سازد. آثار پیدا شده در دل خاک های گیلان نمودار تمدن عالی این سرزمین و نیز تبحر و تسلط و ذوق سرشار هنرمندان و صنعتگران گیلانی است. برای صنایع دستی گیلان آغازی نمی توان تعیین کرد؛ به احتمال زیاد نخستین دست ساخته های گیلانیان نیز مانند ساکنین سایر نقاط از سنگ و استخوان حیوانات بوده و شاید همزمان با آنها وسائلی نیز از پوست و پشم حیوانات تهیه می شد. کمترین فاصله ما با آن دوران حدود۱۲۰۰۰ سال می باشد که مربوط به عصر حجر میانی است. تحقیقات باستان شناسی نشان می دهد که در سواحل دریای خزر از جمله گیلان در عصر حجر میانی کشت و زرع و دامداری وجود داشته و ساکنین این نقاط با ساخت انواع مختلفی از ابزار و وسایل کشاورزی و تن پوش هایی از پشم گوسفندان و تهیه نوعی سفال کم پخت و ناهموار آشنایی داشته اند. (محمدنژاد، ۹۳: ۵۳) براساس مجوزی که واحد حفظ و احیای معاونت صنایع دستی برای صنعتگران و هنرمندان صادر کرده، تاکنون بیشتر از ۱۰۰ رشته در گروه های مختلف در استان شناسایی شده است. در این بین اکثر این رشته ها به استان وارداتی بوده و در پاره ای از موارد، فقط تعداد بسیار محدودی هنرمند که به عنوان مهاجر وارد استان شده اند، به آن رشته ها مشغول هستند.
بر اساس پژوهشی که توسط گروهی از محققین با عنوان “بانک اطلاعات هنر و هنرمندان رشته های صنایع دستی استان گیلان” در سال ۱۳۸۷ و با نظارت اداره کل میراث فرهنگی استان انجام شد، تعداد ۴۰ رشته که از گستردگی و فعالیت بیشتری در استان برخوردارند به شرح ذیل شناسایی شده اند:
گروه صنایع دستی چوبی: شامل نازک کاری چوب، معرق چوب، منبت و حجم سازی چوب، گره چینی، ارسی سازی، بامبو بافی، حصیر بافی، خراطی، سازهای سنتی، سوخت روی چوب، مروارید بافی
گروه صنایع دستی فلزی: شامل آهنگری، دواتگری، زمودگری، ضریح سازی، مسگری، میناکاری
گروه چاپ های سنتی: شامل چاپ کلاقه ای (باتیک)
گروه صنایع مستظرفه: شامل طراحی سنتی، تذهیب، تشعیر
گروه نساجی سنتی: شامل جاجیم بافی، چادرشب بافی، دارایی بافی(ایکات)و شالبافی
گروه پوشاک سنتی: شامل چموش دوزی، جوراب بافی، دستکش بافی، قلاب بافی و لباس محلی
گروه رودوزی های سنتی شامل: چهل تکه دوزی، قلاب دوزی رشت، رودوزی(سوزن دوزی)
گروه سفال، سرامیک و کاشی سنتی: شامل سفالگری و کاشی معرق
گروه صنایع دستی سنگی: شامل سنگتراشی(حکاکی روی سنگ)
گروه بافته های داری و زیر اندازها شامل: قالیبافی، گلیم بافی و نمدمالی
متفرقه: شامل کدوی منقوش، سراجی و …(حجتی سعیدی، ۹۰: ۱۸)
با بررسی های انجام شده بر روی نقوش موجود در آثار صنایع دستی استان، امروزه می توان باورها و اعتقادات مردم هر منطقه که با شناخت آنها از طبیعت ارتباطی تنگاتنگ دارد، بر روی تولیدات رشته های گوناگون را مشاهده کرد. نقوشی مانند غنچه سیب، نقش پروانه، چنگ گربه و … که به شکلی ساده و دلنشین بر روی دستبافته های غرب گیلان خودنمایی می کنند، کتابی حجیم در معرفی فرهنگی منطقه را در اختیار علاقمندان قرار می دهد. به سبب پاره ای از مشکلات مالی و بازاریابی برخی از هنرمندان برای ادامه فعالیت و امکان رقابت، به سمت استفاده از طرح ها و نقوش خارجی تمایل داشته است.
قابلیت ها و امکانات
استان گیلان دارای قابلیت های فراوانی جهت جذب گردشگر است که می توان به موارد زیر اشاره نمود: آداب و رسوم و روحیه مهمان نوازی و مهمان داری، برخورداری از اقلیم مناسب و متنوع، شهرک تاریخی ماسوله با بافت سنتی خود و بنای تاریخی قلعه رودخان فومن و پل های خشتی که در شهرهای مختلف این استان از جمله لنگرود، لاهیجان، لوشان به عنوان آثار تاریخی و نیز آبشار زیبای ویسادار در تالش از منابع طبیعی متعلق به دوران چهارم عمر زمین شناسی است و نیز آبشار لوندویل آستارا و لونک سیاهکل که از منابع طبیعی استان به شمار می روند و همچنین منطقه جنگلی و کوهستانی اولسبلنگاه ماسال و دیلمان و سرولات چابکسر و وجود مناظر و چشم اندازهای زیبا و منحصر به فرد و باغهای وسیع و زیبای فندق، گردو، گل گاوزبان و گیاهان دارویی در مناطق اشکورات رحیم آباد رودسر و همچنین وجود دو چشمه آب گرم و آب سرد در مجاورت هم در لویه رودبار و گنبد هشت ضلعی پیر محله و پل تاریخی تمیجان رودسر، باغ های چای لاهیجان، شالیزارهای مطبق رودبار، بافت تاریخی املش، قلعه سلسال لیسار تالش، کاروانسرای تی تی سیاهکل و رویش گل نایاب سوسن چلچراغ در ارتفاعات رودبار در روستای داماش عمارلو و هزاران هزار جاذبه گردشگری در گیلان، وجود بازارهای محلی جهت عرضه انواع محصولات کشاورزی در نواحی مختلف گیلان، وجود صنایع دستی متنوع و فروش آن به عنوان سوغات از قابلیت های این استان برای جذب گردشگران می باشد. با توجه به این قابلیت ها، امکاناتی که مسولین محترم استان در این راستا فراهم می کنند، نقش عمده ای در توسعه و گسترش جذب گردشگران داخلی و خارجی و درآمدزایی و رشد اقتصادی این استان خواهد داشت.
محدودیت ها و تنگناها
با وجود اینکه گیلان یکی از استان های مستعد در زمینه گردشگری محسوب می شود اما به دلایل بسیاری رشد این بخش مطلوب و شایان توجه نبوده است. کارشناسان و صاحب نظران، دلایل فراوانی را به عنوان موانع بر سر راه رشد این صنعت بیان نموده اند که مختصراً به هریک از آنها می پردازیم:
ضعف مدیریتی و عدم ثبات در مدیریت
مدیریت کوتاه مدت و سطحی نگر در این صنعت جوابگو نبوده و آن را به مرحله سوددهی نمی رساند، در صنعت گردشگری ایجاد زیرساخت های لازم به همراه برنامه ریزی کوتاه مدت و بلند مدت می تواند این صنعت را به شکوفایی برساند. که به دلیل کوتاه بودن عمر مسئولیت مدیران دولتی و تغییرات مدیریتی در تمام سطوح سازمانی، اجرای برنامه ریزی های بلند مدت، امکان پذیر نمی باشد و همچنین تغییرات پی در پی مدیران، اجرای برنامه های کوتاه مدت را هم مختل می کند، و از همه مهمتر نبود احساس رقابت در میان مدیران دولتی باعث می شود تا صنعت گردشگری توسعه نباید و علاوه بر آثار اقتصادی منفی باعث تخریب آثار تاریخی، هنری و محیط زیست و طبیعت هم گردد.
عدم توجه به توسعه منابع انسانی در صنعت گردشگری
یکی دیگر از مشکلات ما در این صنعت عدم توسعه منابع انسانی می باشد. بیشتر نیروهای به کار گرفته شده در صنعت جهانگردی عموماً از لحاظ علمی غیر مرتبط با صنعت گردشگری می باشند و در این صنعت بدون توجه به ویژگی های این صنعت و فقط با دید تجاری و درآمدزایی وارد میدان عمل شده اند که این خود باعث افزایش هزینه ها و آثار منفی و عدم توسعه گردشگری در کشورمان شده است. با تاسیس مدارس فنی و حرفه ای و دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی مرتبط با صنعت گردشگری باید به تربیت نیروهای متخصص و کارآمد بپردازیم و نیروهای موجود را با برگزاری دوره های کوتاه مدت علمی و آموزشی با تکنولوژی و علم روز در صنعت گردشگری در استان آشنا سازیم و با برگزاری سیمنارهای تخصصی برای مدیران، از تجربیات سایر کشورها بهره ببریم.
ضعف در اطلاع رسانی و تبلیغات در زمینه جذب گردشگر
یکی دیگر از مهم ترین عوامل جذب گردشگر از سایر کشورها، اطلاع رسانی و تبلیغات در خصوص کشور ایران و امکانات و جاذبه های گردشگری آن می باشد که متاسفانه سازمان ها و نهادهای دیگر با صنعت گردشگری که متولیان اصلی این صنعت می باشند، در این خصوص فعالیتی ندارند یا بسیار ضعیف عمل کرده اند. بنابراین گردشگران خارجی به دلیل عدم آشنایی با کشورمان، نام ایران و استان گیلان را به عنوان یکی از مقاصد گردشگری در لیست خود قرار نمی دهند در صورتی که کشورهای نوظهوری همچون کشور امارات متحده عربی با تبلیغات گسترده اقدام به جذب گردشگران خارجی می نماید و سالانه درآمد کلانی از این صنعت دارد. پس باید با تهیه برنامه های تلویزیونی و مستند در خصوص جاذبه های گردشگری گیلان و پخش آن ها از شبکه های تلویزیونی بین المللی زمینه های آشنایی با ایران به خصوص گیلان را برای گردشگران فراهم کرد.( محمد نژاد، ۹۳: ۱۱۷).
عدم حمایت از هنرمندان و استادکاران و نبود تعاونی های مرتبط
عدم برنامه ریزی و الگوی مناسب برای شناسایی و معرفی جاذبه های گردشگری نواحی و محدود بودن فعالیت های بازاریابی در سطوح ناحیه ای، منطقه ای و ملی. بازاریابی برای هر نوع حرکت آگاهانه و هدفمند در بازار امروز ضرورت دارد بازاری که دیگر نه مرز می شناسد و نه مشتری خاصی را در نظر دارد.” جهانی شدن ” بازار پدیده ای است که به تدریج چهره خود را نمایان می سازد.
افزایش قیمت صنایع دستی و تضعیف شدن جنبه کاربردی آن و بی توجهی مسئولین به واردات کالاهای مشابه به ویژه کالاهای چینی با کیفیت بسیار نازل فقدان طرح و برنامه لازم برای گردش گردشگری در نواحی روستایی و ضعف امکانات سرمایه گذاری و پایین بودن اعتبارات عمرانی و نامناسب بودن زیر ساخت های محیطی و کالبدی..
عدم توجه در برنامه ریزی های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به صنایع دستی و صنعتی شدن جامعه و تولید انبوه به وسیله دستگاه مکانیکی.
قدیمی و فرسوده بودن ابزار و تجهیزات مورد استفاده و عدم توان رقابت در بازارهای داخلی و خارجی.
نتیجه گیری
بدون شک صنایع دستی از سالم ترین، پرنفوذترین و مهم ترین عوامل انتقال فرهنگ و تمدن است. با گسترش و رشد روز افزون صنعت توریسم در بسیاری از کشورهای دنیا، تبادلات فرهنگی و اقتصادی بیشتری در میان کشورها صورت می گیرد. به خصوص کشورهایی که در امر گسترش توریسم و توسعه اقتصادی بیشتر دارای سرانه بالایی هستند، برنامه ریزی و سیاست گذاری های زیادی در زمینه توسعه صنایع دستی و هنرهای سنتی خود نموده اند.
استان گیلان به دلیل بهره مندی از تنوع جاذبه های گردشگری و صنایع دستی از زمینه بسیار مناسبی جهت توسعه گردشگری و فراهم کردن زمینه حضور بیشتر گردشگران و بهبود اوضاع اقتصادی منطقه با ایجاد اشتغال و افزایش درآمد با مشارکت بخش خصوصی و راه اندازی سیستم اطلاع رسانی برخوردار می باشد. هنرمندان گیلانی با عشق و علاقه شدید خود به طبیعت می توانند تصویر زیباتری از گیلان را به دنیا نشان دهند. از طرفی با احیای این صنایع می توان عامل بی کاری در گیلان را نیز کاهش داد و از ورود صنایع تزئینی خارجی به جایی که خود دارای صنایعی غنی است جلوگیری کرد. صنایع دستی از دیرباز در میان مردم استان گیلان بویژه زنان و دختران آن شناخته شده و رایج بوده و به عنوان یک محصول فرهنگی سهم مهمی در تولید ناخالص و صادرات غیر نفتی و نیز ایجاد کار و درآمد به ویژه اقشار محروم و روستایی دارد.
پیشنهادات و راهکارها
راه اندازی بانک اطلاعات جامع صنایع دستی و تقویت زمینه های اطلاع رسانی عمومی از طریق سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی گردشگری و سایر ارگان های مرتبط؛
*تأمین امنیت برای سرمایه گذاری در واحدهای صنعتی و افزایش پوشش بیمه ای برای نیروهای کار صنایع دستی؛
*حمایت از بخش خصوصی و تشویق آن جهت مشارکت و سرمایه گذاری در طرح های توسعه و تقویت صنایع دستی و بهره گیری از قابلیت ها و استعدادها ی استان
*حمایت از توسعه کارگاه های تولیدی از طریق اعطای تسهیلات اعتباری و راه اندازی بازارچه های صنایع دستی؛
*تهیه و تدوین استاندارد مواد اولیه مصرفی با حفظ اصالت های بومی، ملی، فرهنگی و افزایش میزان تنوع و زمینه های کاربردی آثار صنایع دستی و بالطبع بالا بردن کیفیت و افزایش میزان دوام هنرهای صناعی؛
*قائل شدن تسهیلات لازم و ارزان قیمت حتی رایگان برای ارسال صنایع دستی به صورت پستی و فراهم آوردن امکانات و ارائه خدمات مناسب در زمینه بیمه، حمل و نقل و تحویل سالم و به موقع آثار در مقصد مورد نظر گردشگران؛
*تنوع بخشی و توسعه برنامه های تبلیغاتی و مشارکت فعال صدا و سیمای استانی در امر اطلاع رسانی و تبلیغ گسترده روی صنایع دستی با هدف ایجاد موقعیت مناسب برای عرضه کالا؛
*برگزاری نمایشگاه های فصلی، سالانه و بازارهای محلی با هدف جلب و جذب توریست های خاص برای فروش آثار صنایع دستی و همچنین ایجاد موزه های دائمی گردشگری و هنرهای صناعی؛
*ساماندهی صنعتگران صنایع دستی در قالب تشکلهای تعاونی و تقویت انجمن صنعتگران صنایع دستی؛
*استفاده از فناوری روز در تولید صنایعدستی و بستهبندی جذاب با حفظ اصالتهای هنری و ملی.
*ﺗﻘﻮﯾﺖ ﮐﺎدر ﻗﻮی ﺑﺎ ﺗﺤﺼﯿﻼت ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ ﮔﺮدﺷﮕﺮ ی و ﺻﻨﺎﯾﻊ دﺳتی؛
*ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رﯾﺰی ﺑﺮای ﮐﺎﻫﺶ ﻓﺼﻠﯽ ﺑﻮدن ﻣﻘﺎﺻﺪ ﮔﺮدﺷﮕﺮی و اﺧﺘﺼﺎص ﻓﺮﺻﺖ ﻫﺎی ﺷﻐﻠﯽ ﺑﻪ ﻧﯿﺮوﻫﺎی ﻣﺤﻠﯽ ﭼﻪ در ﻣﺸﺎﻏﻞ ﭘﺮ در آﻣﺪ و ﭼﻪ ﺳﺎده.
*ایجاد دهکده صنایع دستی جهت رونق بخشیدن این صنعت در گردشگری استان؛ که گردشگران با بازدید از این دهکده ها می توانند از نزدیک با نحوه تولید صنایع دستی یک منطقه آشنا شوند. در نتیجه گردشگران میل و رغبت بیشتری نسبت به خرید صنایع دستی بومی آن منطقه پیدا می کنند.
*ﺗﻮﺳﻌﻪ و ﺗﺮوﯾﺞ ﺗﺠﺎرت الکترونیک به طوری ﮐﻪ ﺑﻪ ﺻﺎدر ﮐﻨﻨﺪﮔﺎن اﯾﻦ ﺻﻨﺎﯾﻊ ﺑﻌﻨﻮان ﯾﮏ اﺻﻞ ﻧﮕﺎه ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ و از ﻃﺮﯾﻖ ﺗﺠﺎرت اﻟﮑﺘﺮوﻧﯿﮏ ﺳﻌﯽ در ﻣﻌﺮﻓﯽ و ﺗﺮوﯾﺞ اﯾﻦ ﺻﻨﺎﯾﻊ ﺷﻮد.
سکینه رضایی دوست،رضا فدائی کیوانی
کارشناس ارشد مدیریت دولتی
۱۳۹۶/۰۸/۱۹
دیدگاهتان را بنویسید