فیاض زاهد مشاور وزیر صنعت و فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتگوی خود با روزنامه اصلاح طلب آرمان اظهار داشت: مدیران احمدینژاد جرات نمیکردند نسبت به دستورات فرادستی از خود بیعملی نشان دهند.
به گزارش پایگاه خبری گیل و دیلم، فیاض زاهد مشاور وزیر صنعت و فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتگوی خود با روزنامه اصلاج طلب آرمان اظهار داشت: مدیران احمدینژاد جرات نمیکردند نسبت به دستورات فرادستی از خود بیعملی نشان دهند.
سردبیر سابق روزنامه اعتماد ملی در ادامه گفته است: دولت مدیر اهل عمل و شجاع ندارد…هیچکس جرأت تصمیمگیری ندارد و نمیخواهد بار مسئولیت را بهدوش بکشد.
*مهم ترین بخش های این گفتگو را در ادامه خواهید خواند:
مدیران اهل عمل و تصمیم در کشور به حاشیه رفتهاند و کسانی منشأ امور هستند که مدیر بیعملی هستند و این خود بحرانی بزرگ است.
احمدینژاد با تمام ایراداتش حسن بزرگی داشت. من در همان سالها که سردبیر روزنامه اعتماد ملی بودم در یکی از نوشتههایم بهرغم آنهمه انتقاد از احمدینژاد نوشتم که احمدینژاد به قوه مجریه و دولت خدمت و اقتدار دولت را زنده کرده است.
واقعا مدیران احمدینژاد جرات نمیکردند نسبت به دستورات فرادستی از خود بیعملی نشان دهند. انتخاب مدیران، استانداران و مسئولان مختلف در استانها نیازی به هماهنگی با نمایندگان مجلس و ائمهجمعه نداشت. اگر میخواستید فرماندار یا معاون استاندار انتخاب کنید باید با برخی نهادها در میان گذاشته میشد. اما احمدینژاد تابع این مساله نبود و تصمیم میگرفت.
دولت مدیر اهل عمل و شجاع ندارد بدین علت که هزینههای مدیریت را بالا بردیم و مدیر بیعمل ساختیم. اکنون نیز که اوضاع بحرانی است هیچکس جرأت تصمیمگیری ندارد و نمیخواهد بار مسئولیت را بهدوش بکشد. همه میخواهند از مزایای بروکراسی و ماشین دولت استفاده کنند،اما هزینهای برای آن ندهند.
در ۲ سال گذشته شاید به اندازه تاریخ نظام، سرمایه از کشور خارج شده است. خانههایی که در گرجستان و ارمنستان خریداری میشود و پولهایی که به اروپای شرقی میرود همه هر چیزی را که قابل تبدیل کردن به دلار و یورو است،انجام میدهند.
این حجم مطالبه و درخواست کمر هر دولتی را میشکند. اینکه روحانی با اینهمه مخالفت و سنگانداری همچنان امورات جاری را پشتسر میگذارد به نظرم کار بزرگی انجام میدهد.
ما با بحران بیاعتمادی در سطوح مختلف روبهرو هستیم.حتی در مواردی این شائبه بهوجود میآید که بخشهای مهم سیاسی هم به یکدیگر اعتماد ندارند و این بیسابقه است. ارکان سیاسی با هم هماهنگ نیستند. دولت با نهادهای مختلفی درگیر است و همه بههم پشت پا میزنند.
قطعا مردم بازتابی از عمل مدیران و مدیران بازتابی از فرهنگ مردم هستند. این مساله کاملا دوگانه است. اگر از من بپرسید تاثیر کدام بیشتر است میگویم تاثیر حاکمیت بر تغییر فرهنگ جامعه بیشتر است.
ما اصلاحطلبها در دی ماه ۹۶ بسیاری از سرمایههای خود را از دست دادیم. اصلاحطلبان همیشه قربانی اصلاحات خود هستند و فدا میشوند چون نه با وضعیت موجود سازگارند نه میتوانند توقعات نسل جدید را برآورده کنند.
چندی پیش شخصی نزد من آمد و گفت: من را نه بهخاطر ضعف بلکه بهدلیل تواناییم از لیست بیرون گذاشتند. گفتند این اگر به مجلس یا شورا برود با ذهن خود عمل میکند و از تشکیلات تبعیت نمیکند. البته این خود یک اصل است که فرد باید تابع تشکیلات باشد، اما اگر افراد مستقلی داریم که میتوانند تاثیرگذار باشند احزاب باید برای آنها نیز فکری کنند.
درباره استانداران نیز کار از همانجا خراب شد که برخی همراهان رئیسجمهور که بعد از انتخابات تاثیرگذار بودند فکر کردند که موفقیت آقای روحانی هیچ دینی نسبت به اصلاحطلبی ایجاد نمیکند. باید ابتدا تغییراتی در اطرافیان رئیسجمهور و سپس در حوزه مدیران استانی ایجاد شود.
جریان اصلاحطلبی روزبهروز کارآمدی خود را در عمل و تئوری از دست میدهد. ما اگر نتوانیم با توجه به مطالبات جامعه خود را بروزرسانی کنیم حتما کنار گذاشته خواهیم شد. اگر بپرسید در انتخابات آینده شانسی داریم میگویم نه، اما امکان بازسازی وجود دارد
دیدگاهتان را بنویسید