به گزارش گیل و دیلم، خطه گیلان و شهرهای توابع آن با توجه به قدمت بسیار این منطقه، از تنوع آیینی و موسیقایی بسیاری برخوردار است. به طور معمول مردم گیلان از گذشتههای دور تاکنون بر اساس فرهنگ و منش و شرایط جغرافیایی و اقلیمی برای هر مناسبت و اتفاق مراسم و آیینی خاص دارند که به نوعی با موسیقی گره خورده است که در نهایت همه این ویژگیها بر اهمیت موسیقی گیلان میافزاید.
طبق گاهشمار موجود، هفدهم مردادماه روز تحویل سال گیلانی است و مردم منطقه در گذشته با برگزاری جشنها و آیینهای مرتبط این روز که «نوروز بَل» نام دارد آن را گرامی میداشتهاند. مراسم «نوروزبل» به طور متغیر وابسته به محل برگزاری و نحوه قرار دادن پنج روز کبیسه، بین سیزدهم تا هفدهم مردادماه برگزار میشده، اما طبق محاسبات علمی نصرالله هورمند در کتاب «گاهشماری باستانی مردم گیلان و مازندران» روز دقیق آغاز سال گیلکی همان هفدهم مردادماه سال هجری شمسی است.
بر اساس اتفاقات رخ داده طی سالها و دهههای اخیر و هر آنچه که زندگی مردم امروز را تحت تاثیر قرار داده، طبیعی است که جشن و آیین تحویل سال گیلانی نیز مانند دیگر مراسم و آیینهای ایرانی تاحدودی فراموش شود و یا لااقل آنطور که باید مورد توجه نباشد؛ اما صفرعلی رمضانی (موسیقیدان، پژوهشگر، نوازنده و آهنگساز اهل شهر لنگرود) سالهاست برای جلوگیری از این اتفاق ناخوشایند تلاش میکند و یکی از معدود برگزارکنندگان «نوروزبل» در گیلان است.
صفرعلی رمضانی که همواره برای زنده نگاه داشتن آداب و مناسک آیینی و موسیقایی گیلان تلاش کرده، به مدت پانزده سال جشن تحویل سال گیلانی یا همان «نوروزبل» را با وجود مخالفتهای بسیار، بدون حمایت و با هزینه شخصی برگزار کرده است.
رمضانی ، درباره وجود گاهشمارهای تاریخی و چگونگی پیدایش آنها توضیحاتی داد و از مراسمی گفت که امسال با وجود بیماری کرونا باز هم امروز هفدهم مردادماه برگزار خواهد شد.
او درباره نحوه برگزاری مراسم نوروزبل امسال گفت: حدود پنجاه نفر مهمان با رعایت پروتکلهای بهداشتی برای بومگردی به رشت میآیند و من نیز همراه اعضای گروهم نوروزبل را آنجا اجرا خواهیم کرد. حین اجرا نیز به صورت لایو و مجازی برنامه را پوشش میدهیم تا علاقمندان بدون حضور در محل اجرا که اتفاقا حدود بیست هزار متر هم وسعت دارد، مراسم را زنده تماشا کنند.
در ابتدا درباره وجود و قدمت گاهشمارها و ساختار آنها توضیح دهید.
اغلب مناطق کشور گاهشمار مختص به خود را دارند و گیلان نیز از این موضوع مستثنی نیست. در واقع گاهشمارهای نواحی ایران از ریشه وابسته به گاهشمار یزدگردی هستند. به طورکلی میتوان اینطور گفت که بشر از ابتدای خلقت تاکنون چشمش به آسمانها بوده و افلاک را مورد رصد قرار میداده است. البته افلاک و صور فلکی سرجای خودشان هستند و کاری به کار ما ندارند، بلکه این ما هستیم که به آنها نیاز داشتهایم و داریم. به همین دلیل در طول تاریخ مقولهای به اسم گاهشمار اختراع شده است. آخرین یافتهها گویای این است که بالغ بر شش هزار سال پیش مردم بابل و آکد و سومریان توانستند با رصد آسمان و ستارهها و بررسی اجرام آسمانی، سال، ماه، هفته و هفت روز آن را مشخص کنند. در مجموع ثابت شد که میتوانند به شکل نسبی آن ۳۶۵ روز را نشان دهند که مناطق مختلف کشور در اینباره واژهها و اصطلاحات بومی مختص خویش را دارند. پس از وضع و ایجاد گاهشماریها، معمولا ثانیهها و دقایق و ساعاتی از آن زمان اصلی که هر سال محاسبه میشده، اضافه میمانده که این زمانهای اضافه هر ۱۲۰ سال تبدیل به یک ماه میشد. یعنی اگر به آن ۱۲۰ سال برسیم سال به جای ۱۲ ماه ۱۳ ماه خواهد شد. شنیدهاید که گاه به هم میگویند انشالله ۱۲۰ سال عمر کنی؟ این اصطلاح از همین موضوع نشات گرفته. یعنی انشاالله ۱۲۰ سال عمر کنی تا به آن یک ماه اضافه برسی. البته دوران ساسانیان و حتی پیش از آن یکماه مذکور را نادیده میگرفتند و سال جدید را از زمان اصلی خود آغاز میکردهاند. در ادامه و به مرور زمان وقتی به دوره خوارزمشاهیان میرسیم خیام مسئله را حل میکند و با وضع نمودن اعتدالین مشکل خمسهی مسترقه یا بهقول گیلانیها پنجیک را مرتفع میسازد. در مجموع میتوان گفت حکومتها همواره نوسازیهایی را مدنظر داشتهاند. اصطلاح یزدگردی نو نیز از همین نوسازیها گرفته شده که در گاهشماریها و برخی موضوعات سیاسی و اجتماعی وجود داشته که ما به این اتفاقات اصلاحات میگویم.
تغییری که یزدگرد ایجاد کرده بود چه مبنایی داشت و آغاز سال را در چه ماهی از سال قرار داد؟
تغییر و اصلاحات یزدگردی جدای از پالایش مذهبی و اصلاح متن اوستا بر این اساس بود که سر سال را درست در وسط مرداد ماه قرار داده بود. این اتفاق بر اساس بررسیهای انجام شده رصدخانهها بر صورفلکی (که همان ۱۲ برج است) تعیین شده بود. یکی از آن صورفلکی اسد یا شیر است که در گیلان به مرکز این صورت فلکی شیر «قبل اسد» میگوییم. «قبل اسد» همان «قلب الاسد» است.
ماه مرداد در منطقه گیلان زمان رسیدگی به چه اموری است و دلیل اهمیت آن چیست؟
مرداد گرمترین مقطع سال است و زمانی است که در مناطق ما گوسفندان را پشم واچینی میکنند و آنها را از سمت ییلاقات به سمت جلگهی گیلان میآورند. البته این اتفاق (چیدن پشم گوسفندان و سپس کوچ به مناطق جلگه) در ماه مرداد و شهریور رخ میدهد. اما به جز پشم واچینی برداشت گندم و برنج و بریدن علوفه و فندق و دیگر محصولات نیز در چنین فصلی انجام میشود. به طور کلی خراجگزاری یا تعیین درآمد مردم دقیقا در همین فصل است.
آیا در طول تاریخ مراسم مربوط به تحویل سال گیلانی یا همان «نوروزبل» همواره برگزار شده است؟
در دوران خلفای اموی و پس از آن در دوران عباسی و بعدها شاهان صفوی برگزاری این مراسم را بجا آوردن آتش پرستی میدانستهاند و از برگزاری آن جلوگیری میکردند که در اینباره روایاتی نیز وجود دارد. در مجموع چنین اتفاقاتی باعث شده برگزاری آیین تحویل سال براساس گاهشمار گیلانی به تعویق بیفتد. موضوعی که در رابطه با یزدگرد به آن اشاره کردم، یعنی آن اصلاح گاهشماری که هر هزار سال یکبار انجام میشده نیز بسیار به تعویق افتاد، اما با این حال مردم کوهستانهای گیلان از آنجایی که خود را فرزندان بهرام گور میدانستند روز مذکور (مبدا یزدگردی) را گرامی میداشتند. مورد دیگر اینکه این روز با سال ۴۱۶ میلادی بر مبنای کبیسههای ۱۲۰ ساله مصادف با سال ۶۵۶ و سال ۳۵ هجری شمسی مقارن است که مناسبت آن به خلافت رسیدن حضرت امیرالمومنین (ع) است. این اتفاقات و مناسبتها به گاهشمار نزدیک بوده و گیلانیان نیز آنها را پذیرفتهاند و به همین دلیل آغاز سال جدید را ۱۷ مردادماه قرار دادهاند. البته تعیین اینروز به اتفاقات فلکی و تغییر زاویه تابش خورشید نیز بستگی دارد و باید یادآور شد که انطباق برخی از اتفاقات تاریخی و نجومی از دوره یزدگرد و حتی پیش از آن باعث شد که در نهایت ۱۷ مردادماه (قلب الاسد) به عنوان مبدا و آغاز سال پذیرفته شود.
بر اساس گاه شمار گیلانی روز هفدهم مردادماه امسال آغاز چه سالی است؟
در حال حاضر سال ۱۳۹۹ هجری شمسی است و ۱۷ مردادماه آغاز سال ۱۹۵۴ گیلانی خواهد بود که جمعه است.
در رابطه با مراسم «نوروزبل» از همان ابتدا مخالفتهایی وجود داشت کما اینکه سال نخست مشکلاتی برای دوستان بنده بوجود آورده بودند ولی من با آنها مقابله کردم، زیرا آنها نسبت به این مراسم نگرشی غلط داشتند و در جریان قدمت و جزییات آن نبودند به همین دلیل آن را به غلط نوعی آتشپرستی میدانستند.
خودتان ۱۵ سال است که مراسم تحویل سال گیلانی را برگزار میکنید و آداب و مناسک آن را به جا آوردهاید. طی این مدت چه دشواریهایی را پشت سر گذاشتهاید.
اولینبار دوستانم (امین حسنپور و مهدی محمدی و نیما فرید مجتهدی و…) این مراسم را در روستای ملکوت شهرستان املش برگزار کردند و سپس من نیز بر اساس تواناییهایی که داشتم و دارم، پیش رفتم و اقدام به برگزاری مراسم کردم. در رابطه با مراسم «نوروزبل» از همان ابتدا مخالفتهایی وجود داشت کما اینکه سال نخست مشکلاتی برای دوستان بنده بوجود آورده بودند ولی من با آنها مقابله کردم، زیرا آنها نسبت به این مراسم نگرشی غلط داشتند و در جریان قدمت و جزییات آن نبودند به همین دلیل آن را به اشتباه نوعی آتشپرستی میدانستند. در حالیکه ایرانیان نه تنها هیچوقت آتش پرست نبودند بلکه یکتاپرست بودند. به جز اینها در تمام اسناد و مدراک و کتب و مقالات آمده که گیلانیان همواره یکتاپرست بودهاند و اصطلاح علیالعرش بودن گیلانیان نیز از همین متقن بودن اعتقاداتشان گرفته شده است. در واقع آتش یکی از عناصر مطرح زندگی انسانهاست و یکی از با ارزشترین آفریدههای خداوند محسوب میشود، بنابراین نمیتوان با چنین مقوله مهم و با ارزشی مقابله کرد.
بحثتان با مخالفان «نوروزبل» به کجا رسید و چگونه متقاعدشان کردید؟
به مخالفان گفتم در برخی از مراسم آیینی و مذهبیِ اسلامی نیز آتش وجود دارد. شمعی که در مراسم مذهبی برای درگذشتگان روشن میکنیم و یا مراسم «آتشگردانی»که شب عاشورا در زنجان برگزار میشود نیز بر همین اساس است. آیین چهل منبر لاهیجان در ماه محرم و… در کل هیچگاه مردم ما آتش را نمیپرستیدند بلکه بعنوان یکی از مظاهر آفرینش آن را میستودند. در نهایت همواره و طی این سالها عدهای با برگزاری مراسم نوروزبل مقابله میکردند و من نیز سالها با نگرشهای غلط آنها و مخالفتهایشان مبارزه کردم و برای متقاعد کردنشان دهها و صدها دلیل آوردم.
از پانزده سال گذشته که مراسم را برگزار کردم ده سال آن به صورت زیرزمینی (بدون مجوز) بوده، زیرا همواره مخالفتهایی وجود داشت. حتی یکسال بازداشت هم شدم.
و در ادامه چه اتفاقاتی افتاد و چه مخالفتهای دیگری وجود داشت؟
از پانزده سال گذشته که مراسم را برگزار کردم ده سال آن به صورت زیرزمینی (بدون مجوز) بوده، زیرا همواره مخالفتهایی وجود داشت. حتی یکسال چند ساعتی بازداشت شدم. همان سال برنامه مورد نظرم را در منطقه دیگری برگزار کردم؛ زیرا حین بازداشت به من گفتند اجازه برگزاری مراسم نوروزبل را در حوزه استحفاظی منطقه املش ندارم. اتفاقا آقای جعفر پناهی کارگردان خوب سینمای ایران نیز درهمان مقطع به دیدن مراسم آمده بودند.
در هنر بیطرف نیستم. به قول بزرگ علوی نویسنده ایرانی، هنری که خود را بیطرف میداند، در نهایت طرف ظالم را میگیرد. من نیز تلاشم این است درست ببینم و تحلیل کنم.
چرا تا این حد بر اجرای مراسم آیینی گیلان اصرار دارید؟
بنده معتقدم اگر بخواهیم ملتی را نابود کنیم اول باید ریشههای آن را بخشکانیم. شما تصور کنید ما کت و شلوار میپوشیم در صورتی که این پوشش به ما تعلق ندارد در خانههایی زندگی میکنیم که طراحی و ساختش توسط ما انجام نشده و ماشینهایی را سوار میشویم که آنها را نساختهایم و قوانینی را در راهنمایی رانندگی پذیرفتهایم که متعلق به ما نیستند و هزاران مولفه دیگر… حال شما حساب کنید اگر گاهشمار و موسیقی و آیینها و باورداشتها و آداب و رسوم خودمان را کنار بگذاریم چه باقی خواهد ماند؟ امسال بیماری کرونا موجب شد که از مردم بخواهم نوروزبل را در حیاط خانههای خویش برگزار کنند. به نظرم اگر فرهنگ و ریشههایمان حفظ شوند مردم نیز به خود میآیند و به اصل خود باز میگردند. شک ندارم که این اتفاق خواهد افتاد و ما نیز باید از خودمان شروع کنیم. دروغ نمیگویم و به هیچ جریانی نمیپیوندم و با دزدان همکاسه نمیشوم و کار خودم را میکنم، البته این را هم بگویم که در هنر بیطرف نیستم. به قول بزرگ علوی نویسنده ایرانی، هنری که خود را بیطرف میداند، در نهایت طرف ظالم را میگیرد. من نیز تلاشم این است درست ببینم و تحلیل کنم.
گفتید ده سال از مراسم را زیر زمینی برگزار کردید؟ چگونه این کار را انجام دادید؟!
منظورم از زیر زمینی این است که برگزاری مراسم طی آن ده سال قانونی نبود، اما علنی برگزار میشد. مسئولان مخالفت میکردند و من مراسم را برگزار میکردم و این رویه ده سال ادامه داشت. امسال پنجمین سال برگزاری مجوزدار این مراسم بود، اما متاسفانه با بیماری کرونا مواجه شدیم.
طی این پانزده سال چگونه حمایت شدهاید؟
ببییند من برادر شهید هستم و جبهه رفتم و سی سال معلم بودم و حالا بازنشست شدم و واقعا طی این سالها برای ماندگاری فرهنگ و آیینهای دیارم با مخالفتها مقابله و مبارزه کردم. شاید باور نکنید، اما در همه این سالها مراسم «نوروزبل» و تحویل سال گیلانی را با هزینه شخصی خودم زنده نگاه داشتم. فقط طی سه چهار سال گذشته حدود سیصد میلیون تومان هزینه کردهام در حالیکه معلمی بازنشستهام و به جز فعالیتهای موسیقایی یک کارگاه سازسازی دارم. واقعا برای برآورده کردن هزینهها گاه دستگاه چندین میلیونی کارگاهم را دو میلیون تومان فروختهام، تا مثلا پول بنر را بدهم. یا برای پرداخت پول داربست مجبور شدم یکی دیگر از وسیلههای کارگاه را باقیمت نازل بفروشم. فقط طی چهارسال گذشته حدود بیست و پنج تا سی میلیون تومان پول غذا دادم. شخصی از آمریکا آمده بود و پیغام داد که میخواهد اسپانسر مراسم شود و ما نیز گروههای موسیقی و افراد مختلفی را از تمام مناطق به گیلان دعوت کردیم، اما متاسفانه نه تنها از ما حمایت نکردند؛ بلکه کلی هزینه روی دست ما گذاشتند. نماینده وقت شهرستان لنگرود وعدهها داد و من هم به حساب وعده و وعیدهایش مراسم را بسیار پر هزینه برگزار کردم. در نهایت امسال کرونا بدادم رسید!!!
از جزییات مراسم «نوروزبل» بگویید.
از دیرباز مردم ما در کوهستانها پس از بریدن شاخههای درختها و استفاده و خوراندن برگ و میوههای آنها به گلهها و گاوهای خود، چوبهای باقیمانده را پس از اقامت سهماهه و گاه چهار ماهه تابستانی در کوهستان، پیش از کوچ به جلگه گیلان، منطقه محل زندگیشان را تمیز میکردند، این یعنی پاکسازی طبیعت یکی از اِلِمانهای مراسم «نوروزبل»است. آنها در ادامه انبوهی از چوبهای جمع شده را مانند هیزم میسوزاندند و همزمان به دعا و نیایش میپرداختند و طی آن مراسم، شعری را در رابطه با مراسم میخواندند. «گروم گروم گروم بل» یک مصرع از شعری است که میخواندند. بل به معنای شعله است و گروم صدای شکستن هیزم است. یعنی میشکند و میشکند و شعلهور میشود. آنها سپس میگفتند «نوروز ما و نوروزبل». نوروزما در گاهشمار گیلان اولین ماه سال است و نوروزبل نیز به معنای شعله نوروزی است یعنی همان مراسمی است که ما برگزار میکنیم. آنها سپس می گویند «نوسال ببی سال سو». نوسال به معنای سال نو است و سو یعنی روشنایی. یعنی سال نو سال روشنایی باشد انشاالله. «نو بدی خونه واشو» نیز مصرع بعدی شعر است، که نو همان نو و تازه بودن است و خونه واشو به معنای پاگشا است. مصرع «نو بدی خونه واشو» یعنی نو بودن را به عنوان پاگشای عروس سال جدید هدیه کن. واضحتر اینکه حاضران در مراسم از خداوند و اهورامزدا میخواهند که در سال جدید تازگی را به آنها هدیه کند مانند کوهستان پس از پایان باران که بدون غبار محلی و نو و تازه میشود. طی این مراسم مردم پس از درست کردن شیرینیهای خاص، با لباس های تازه گرد آتش جمع میشوند و شعر میخوانند و هلهله و شادی و پایکوبی میکنند و به این ترتیب مراسم شکرگزاری را به جا میآورند. از دیگر بخشهای مراسم «نوروزبل»سگه جنگ بوده که چوپانان سگهایشان را با هم درگیر میکردند. برگزاری کشتی محلی نیز یکی دیگر از بخشهای «نوروزبل»است. البته اتفاقات دیگری نیز دراین مراسم رخ میداده تا به این ترتیب باشندگان منطقه سال را تحویل دهند و سال جدید را با روزی بسیار زیبا آغاز کنند.
امسال که درگیر بحران کرونا هستیم مراسم را چگونه برگزار میکنید؟
قرار بود گروههای موسیقی را برای انجام مراسم به حیات منزلم دعوت کنم، اما یکی از دوستان چند شب پیش با من تماس گرفت و گفت قرار است حدود پنجاه نفر مهمان را با رعایت پروتکلهای بهداشتی برای بومگردی به رشت بیاورند. من هم گفتم حالا که قرار است چنین اتفاقی بیفتد همراه اعضای گروهم به رشت میآیم و آنجا نوروزبل را اجرا خواهیم کرد. حین اجرا نیز به صورت لایو و مجازی برنامه را پوشش میدهیم تا علاقمندان بدون حضور در محل اجرا که اتفاقا حدود بیست هزار متر هم وسعت دارد، مراسم را زنده تماشا کنند. البته مراسم امروز به صورت کامل فیلمبرداری خواهد شد و به صورت بخش بخش در فضای مجازی منتشر خواهد شد. در پایان سال ۱۵۹۴ گیلانی را بر همه مردم نجیب وطنم تبریک عرض میکنم و امیدوارم همه دنیا از گزند بیماریها و بلایا در امان باشند
دیدگاهتان را بنویسید