گیل و دیلم | مناقشه قره باغ که این روزها درصدر اخبار جهان قرار گرفته است در دو سوی رویارویی دو همسایه با خصومت تاریخی میرود تا بحرانی جدید در دل بحرانهای موجود دنیا بیافزاید.
این رویارویی که بیش از ۳۰سال است میان دو کشور ارمنستان و آذربایجان با توجه به ماهیت خاص آن بر سر تصاحب زمین شکل گرفته است این روزها از بازیگران جدیدی بر سر منافع منطقه رونمایی میکند که میبایست با نگاهی عمیق تحولات منطقه را پیگیری کرد.
در دو سوی این درگیری که در همسایگی ایران به عنوان سرزمین اصلی این بخش از قفقاز به وقوع پیوسته است، بیش از آنکه منافع دو کشور آذربایجان و ارمنستان در نظر باشد کشورهایی چون ترکیه، اسرائیل، روسیه و حتی به نوعی آمریکا به بازیگری پرداخته و با تجهیز تسلیحاتی دو طرف درگیر به دنبال تحت تاثیر قرار دادن منطقه هستند که علاوه بر آسیبپذیری دو کشور درگیر تهدیدی جدی برای منافع ملی ایران نیز دور از ذهن نیست.
با توجه به مراودات ایران با هر دو کشور همسایه که در گذشته بنا به تعلقات و تقسیمات جغرافیایی بخشی از آن محسوب میشدند، این کشور همواره کوشیده است تا با رفتاری ملایم و بر اساس اصل بیطرفی روابط دیپلماتیک خوبی با هر دو برقرار و بر صلح و آرامش در منطقه بکوشد، بطوریکه مناسبات اقتصادی در کنار روابط دیپلماتیک و فرهنگی با دو کشور همواره در شرایط مطلوبی قرار داشته است.
پیوند تاریخی ایران با دو کشور ارمنستان و آذربایجان به حدی است که ریشههای فرهنگی، اجتماعی، مذهبی و اقتصادی با هریک جدای از روابط دولتها در هم آمیختگی با ملتها نیز قرار دارد و گاهی مناقشه قره باغ و واکنشها نسبت به این منطقه از دست دولتها نیز خارج و در مسیری دیگر قرار میگیرد که نمونهای از آن طرح دیدگاههای قومیتی و مذهبی فراتر از نگاههای رسمی دیپلماتیک است.
این نوع نگاهها هر چند از نظر مبلغین آنها بازگو کننده مطالبات تاریخی است، اما در شرایط امروز جهان و موقعیت ایران در برقراری توازن منطقهای و قرار داشتن در همسایگی دو کشور با موقعیتهای خاص جغرافیایی و هممرزی و تبادلات اقتصادی، چالش برانگیز و بدور از منافع ملی است که بدخواهان به دنبال تیرهتر کردن و مقصر جلوه دادن ایران در همسویی با یک طرف دعوا و به نوعی خنثیسازی موقعیت ایران در روابط بینالملل هستند تا این رابطه را با هر دو کشور با چالش روبرو و متاثر از نگاه بدبینانه کنند.
قره باغ در معادلات ژئوپلیتیکی منطقه، زائدهای است که میتواند همواره محل مناقشه باشد و در معادلات این چالشها بیش از آنکه منافع کشورهای درگیر برآورده شود موقعیت و منافع بازیگران پشت پرده تامین خواهد شد که اختلافات منطقهای و عدم همبستگی و همگرایی کشورهای همسایه همواره مایه خشنودی و دست برنده داشتن آنها برای افزایش حوزه نفوذشان است.
اینک جدای از پرداختن به مناسبات قومی و مذهبی در قره باغ آنچه بیش از همه برای منافع دو کشور آذربایجان و ارمنستان از یکطرف و ایران از سوی دیگر به دلیل همسایگی در دو سوی این کشورها که حداقل کمترین آسیب این نزاع پرتاب راکت و موشک اتفاقی به خاک سرزمینی آن و برهم خوردن آرامش همسایگی است، حل اساسی مناقشه بدور از صحنهگردانی کشورهای دیگر است.
جنگ آذربایجان و ارمنستان بر سر قره باغ میتواند آتش زیر خاکستر باشد برای درگیر کردن منطقه با مناقشات قومی و مذهبی و بهرهبردن از منافع این درگیری در مسیر اتفاقات دیگر در راستای تجزیهطلبیهای بدخواهان و افزایش حوزه نفوذ بیگانگان در این خاک سرزمینی که باید هشیارانه به آن اندیشید تا از به خطر افتادن منافع ملی جلوگیری کرد و راه را برای دیپلماسی باز گذاشت و هزینههای ملی را با نگاههای خاص افزایش نداد !
یونس رنجکش
۱۳۹۹/۰۷/۱۶
دیدگاهتان را بنویسید