قیام و نهضت حسین (ع) دارای علل و فلسفه و اسرار زیادی است که اگر درباره همه علل و اسرار آن به تفصیل بحث به میان آید سخن به درازا می کشد و لذا به طور اختصار به بعضی از آنها اشاره میکنم.
امام حسین (ع) هدف قیام خود را هنگام خروج از مدینه در وصیتنامه اش به محمد بن حنیفه نوشت:« انی لم اخرج اشرا ولابطرا ولامفسدا ولاظالما وانما خرجت لطلب الاءصلاح فی امه جدی محمد صلی الله علیه وآله؛ ارید ان ءامر بالمعروف وانهی عن المنکر، واسیر بسیره جدی و ابی علی بن ابیطالب (ع)» خروج من بر یزید برای ایجاد فتنه و فساد و یا برای سرگرمی و خود نمایی نیست، بلکه خروج من برای اصلاح امور امت جدم رسول خدا (ص) است، من اراده کرده ام که امر به معروف و نهی از منکر نموده و از سیره جدم و پدرم علی ب ن ابیطالب پیروی کنم. هرکس در این راه به پاس احترام حق از من پیروی کند راه خود را در پیش خواهم گرفت تا خداوند میان من و این قوم داوری کند که او بهترین داوران است».
*انگیزه قیام:
نهضتی که امروزه به عنوان قیام های تروریستی از آن یاد می کنند، در جمله اول کلام امام حسین (ع) چنین فهمیده می شود که آن روز یکی از شایعه های دشمن به حساب می آمد، از این رو امام با این سخن تمام شیطنت ها را از بین برد:
«انی لم اخرج اشرا ولابطرا» من برای طغیان و خود خواهی و سرپیچی در برار حق از یارم بیرون نیامده و برای راه اندازی افساد و ستم بر نخواستم.»
* مخالفت با بیعت یزید
از نظر زمانی نخستین عمل درخواست بیعت از امام حسین از طرف حکومت یزید و مخالفت آن حضرت با این بیعت است چنان که مورخان می گویند پس از مرگ معاویه در نیمه ماه رجب سال ۶۰ هجری یزید به «ولید بن عتبه» حاکم مدینه نوشت که از حسین بن علی برای خلافت او بیعت بگیرد و به وی فرصت تأخیر در این کار را ندهد.با رسیدن نامه یزید، حاکم مدینه حسین بن علی (ع) را خواست و موضوع را با او در میان گذاشت.
حسین (ع) که از زمان حیات معاویه با ولیعهدی یزید به شدت مخالفت کرده بود این بار نیز از بیعت سرباز زد زیرا بیعت با یزید نه تنها به معنای صحه گذاشتن بر خلافت شخص ننگینی مانند او بود بلکه به معنای تأیید بدعت بزرگی همچون تأسیس رژیم سلطنتی بود که معاویه آن را پایه گذاری کرده بود. چند روز فشار از طرف حاکم مدینه ادامه داشت ولی حسین (ع) در برابر آن مقاومت میکرد بر اثر تشدید فشار حضرت در ۲۸ رجب به همراه خانواده و گروهی از بنی هاشم مدینه را به سوی مکه ترک گفت و در سوم شعبان وارد این شهر شد.
انتخاب مکه از میان شهر های مختلف به دلیل این بود که مکه حرم امن بود و علاوه بر آن موسم حج در پیش بود و امام (ع) پس آمد و اهداف خود را به حجاج و مسلمانان می رسانید.
نهضت امام حسین (ع) تا اینجا ماهیت عکس العملی داشت آن هم عکس العمل منفی در برابر یک تقاضای نا مشروع زیرا حکومت یزید او با فشار و اصرار بیعت می خواست و او خودداری می ورزید ولی این مسئله روشن شد که امام در برابر فشار حکومت یزید از خود مخالفت نشان داد و اگر دعوت کوفیان نیز نبود باز هم امام با یزید بیعت نمی کرد.
نامه هایی از طرف سران کوفه به حضور امام نوشتند واز او دعوت کردند به کوفه رفته و رهبری آنان را در دست گیرد ارسال نامه ها از طرف شخصیت ها و گروه های متعدد کوفی از جمله «سلیمان بن صرد»، «مصیب بن نجبه»، «رفاعه بن شداد بجلی»، «حبیب بن مظاهر» همچنان ادامه یافت به طوری که تنها در یک روز ششصد نامه به دست امام رسد که در مجموع نامه هایی به دست امام رسید تا حدود دوازده هزار نامه نوشتند.
نویسندگان نامه آمادگی خود را برای کمک با لشکر یک صد هزاری نفری اعلان نمودند، آن هم از شهر کوفه که بزرگترین شهر نیرو خیز اسلامی است، مسعودی می نویسد بعد از هلاکت معاویه اهل کوفه در نامه هایی به امام حسین (ع) نوشتند: ما به خاطر بیعت با تو جانمان را از بیعت با دیگران منع کردیم و در راه تو فدا می شویم و ما به نماز جمعه و جماعتی که به فرمان تو نباشد شرکت نمی کنیم امام (ع) مسلم بن عقیل را به کوفه فرستاد هنگام ورود مسلم به کوفه طبق نقل دیگری ۱۸ هزار نفر با او بیعت گردند.
حال اگر امام حسین (ع) امامت و خلافت را نپذیرد در پیشگاه خدا با او احتجاج خواهند کرد و معلوم است که اگر حسین (ع) اجابت نمی کرد در برابر خدا و امت اسلامی مسئول می شمرد و او را مؤاخذه می نمود. بنابر این حجت بر امام تمام شد و عذری برایش باقی نگذاشت.
* نتایجی که از نهضت مقدس حسینی حاصل گردیده است و اختصارا به پاره ای از آنها اشاره می شود:
۱) ارکان دین مقدس اسلام با نهضت مقدس حسینی مشید گردید و عموم مردم که سال ها از زمان زمامداری معاویه در اثر شیطنت و حیله گری او فریب خورده بودند از خواب بیدار گشتند.
2) پایه های حکومت بنی امیه متزلزل شد و حکومت آنان در صفحات تاریخ ثبت گردید شهادت امام و اسارت خاندانش رسوایی بنی امیه را بر جهانیان آشکار ساخت و از این که در زیر ماسک دیانت منافقانه میانی اسلام را تخریب می نمودند مأیوس گردیدند.
3) توجه مردم به اجرای احکام قرآن زیادتر شد و مردم با یک حرکت فکری در اصل خلافت و معنی مفهوم آن با دقت کامل تجدید نظر کردند.
4) محبت حسین (ع) و خاندان پیامبر (ص) در دل ها بیشتر شد و شعراء و خطباء در مراثی و مدایح ائمه اظهار قصیده هایی سروده و مقالاتی نوشتند و مقام شامخ و ملکوتی آنان را با نظم و نثر به مردم علام نمودند.
5) شورش ها و انقلاباتی برای بر انداختن حکومت بنی امیه در سرزمین های اسلامی بر پا شد و مردم از هر طرف برای خونخواهی از قتله امام (ع) به پا خاستند و در هر گوشه و کنار اقداماتی علیه اموین و طرفدارانشان صورت گرفت.
6) شهادت حسین (ع) خط سبز مسلمین را عوض کرد و مظلومیت او و اسارت اهل بیتش سبب بروز حق و موجب محو باطل گردید و غریزه عاطفه و محبت را در افراد انسانی تقویت نمود.
7) حسین (ع) با قیام خود اقامه نماز و اتیان زکات نمود و امر به معروف و نهی از منکر را در عالی ترین درجه خود به مرحله عمل در آورد از این رو در زیارتش خوانده می شد: «اشهد انک قد اقمت الصلاه وآتیت الزکاه وامرت بالمعروف ِونهیت عن المنکر».
8) قیام امام حسین (ع) و یارانش به جهانیان ثابت کرد که دنیای زودگذر و مادی با همه لذایذ و زرق و برقش در برابر جهان معنویت و ابدی اخرت ارزشی نداشته و آدمی باید برای دفاع از حریم مقدس دین شرافت انسانی از بذل وجان نیز مضایقه نکرده و رضای خدای تعالی را بر همه چیز مقدم شمارد.
9) شهادت امام سبب ازدیاد شیعیان و باعث پیشرفت علوم و فرهنگ اسلامی گردید و چنانچه او در برابر یزید قیام نمی کرد نه تنها از علوم و فرهنگ اسلامی بلکه از خود اسلام نیز آثار و علایمی باقی نمی ماند.
10) روحانیت اسلام که مدت ها در حال خمودگی بود با شهادت امام (ع) نورانیت مخصوص و غیر قابل انکاری بر خود گرفت قبایح و رذایل کم شد و فضایل و محاسن رونق یافت.
مجالس رسمی بزم و طرب جای خود را به ذکر فضایل و مناقب و عزاداری حسین (ع) داد و زمینه را آماده نمود تا مکتب های جعفری به وجود آید و در خلال مجالس مزبور درس تفسیر و حدیث و فقه و سایر معارف اسلامی آموخته شد.
باتوجه به این نهضت بزرگ که امام علیه السلام پایه گذارش بده امروزه جوانان زیادی در این راه به سعادت وتعالی رسیدن که بعد هزارو چهارصدو اندی سال این شور و حرارت در اوج باقی ماند درپایان این روایت از حضرت رسول اکرم اسلام را تقدیم میکنم تا توشه ای باشد برای سعادت و حقیقت قیام عاشورا .
ان لقتل الحسین حرارت فی قلوب المومنین لا تبرد وابدا
شهادت حسین سلام الله علیه آتشى در دل مؤمنان انداخته است که هرگز سرد نخواهد شد.
وسلام علی من اتبع الهدی
مهدی حسین پور
اول محرم الحرام ۱۴۳۸
[…] علت قیام امام حسین علیه السلام ونتایج و آثار قیام عاشور… […]