×

مطالبه عذرخواهی از مسئولین یا مرگ خوب است ولی برای همسایه

  • کد نوشته: 7693
  • ۱۳۹۵-۰۹-۱۱
  • 63 بازدید
  • ۰
  • ان کری را گفت افزون مایه ای که ترا رنجور شد همسایه ای گفت با خود کر که با گوش گران من چه دریابم زگفت ان جوان… چون ببینم کان لبش جنبان شود من قیاس گیرم ان را هم زخود چون‌ بگویم‌چونی ان محنت کشم او‌بخواهد گفت نیکم یا خوشم…. این جوابات قیاسی راست کرد […]

    مطالبه عذرخواهی از مسئولین یا مرگ خوب است ولی برای همسایه
  • ان کری را گفت افزون مایه ای
    که ترا رنجور شد همسایه ای

    گفت با خود کر که با گوش گران
    من چه دریابم زگفت ان جوان…

    چون ببینم کان لبش جنبان شود
    من قیاس گیرم ان را هم زخود

    چون‌ بگویم‌چونی ان محنت کشم
    او‌بخواهد گفت نیکم یا خوشم….

    این جوابات قیاسی راست کرد
    پیش ان رنجور شد ان نیک مرد

    گفت چونی گفت مردم گفت شکر
    شد از این رنجور پر ازار و نکر‌….

    دوستانی توصیه کردند عنوان این یادداشت را « مکتب کیهانی» بگذارم ،ومنظورشان از«کیهان» همان روزنامه معروفی است که این دوستان عادت معهودش را « بولتن سازی» و «ژورنالیسم نفرت افرین» بیان می کردند. ولی به این اشعار از حضرت مولانا که برخورد نمودم ،ترجیح دادم به تاسی از مولای بلخ و به تفسیر حافظ علیه الرحمه « با دوستان مروت با دشمنان مدارا» را کانتکس یادداشت خود کنم و از زخمه زدن به اذهان خودداری کنم.
    داستان زیبایی را مولانا نقل می کند از عیادت همسایه کری از همسایه بیمار خود. و اینکه این فرد ناشنوا از پیش خود جوابهایی از قول همسایه بیمار خود درست می کند،فی المثل وقتی به او می گویم چطوری هستی ای محنت کش من؟ اون حتما جواب می هد:« خوبم»…
    ولی داستان طور دیگری پیش میرود ،او از همسایه بیمار می پرسد که دارو چه می خوری؟ و پاسخ می دهد:« زهر» و‌او‌می گوید:« نوشت باد» خوب دلخوری بین انها از این‌پاسخ های بی ربط هر لحظه بیشتر می شود یا ان هنگام که می پرسد که کدام طبیب بالای سرت می اید؟ مرد بیمار می گوید :« عزراییل می اید» همسایه ناشنوا پاسخ می دهد :« پایش بس مبارک شاد شو».
    مولانا در غالب این داستان طنازانه این پیام را می دهد که:

    خواجه پندارد که طاعت می کند
    بی خبر از معصیت جان می کند

    حضرت مولانا بر همه دردهای ما یک تشخیص می گذارد ، او به ما می گوید که« گوش غیب گوی» ما کر است ، و در یک معنای دیگر ما از شنیدن ودر نتیجه فهمیدن هم عاجزیم.شما ببینید یکی از ما پیشرفت می کند، بلافاصله ما عالم اخلاقی و نیت خوان دهر شده می گوییم او با پارتی بازی بجایی رسیده است.اصولا ما یاد نگرفته ایم که راه و اصول پیشرفت را از یکدیگر بیاموزیم.
    از اینها بدتر عدم اگاهی و دانش ما از اطرافمان است.
    « همه چیز دانی» و« بزرگ منشی» ماموجب شده ، خود را بی نیاز از تحقیق و دانش اندوزی بدانیم و‌بخود اجازه بدهیم در هر موردی اظهار نظر کنیم.
    نقد هم که می خواهیم از یکدیگر بکنیم «برچسب زنی» و « اتهام زنی» است.
    شما بیینید بدون انکه فلان سیاستمدار را بشناسیم یا مکتب اخلاقی ، دینی یا فکری را چون همینطوری از دیگران یه چیز بدی از ان شنیده ایم فورا انرا باطل اعلام می کنیم واز انها برایت می جوییم و‌جالب است که عیار ما اینست که انچه و انکس را که همه خوب ، پسندیده و با کمال محسوب می کنند ماهم مجاز و به طبع می دانیم و انچه را دیگران رد می کنند لایجوز می شمریم.
    در این میان هم ضرب المثل معروفی هم‌داریم که «تانباشد چیزکی مردم نگویند چیزها»و با این سنجه همه نوع بولتن سازی را علیه دیگران توجیح می کنیم.
    از دید ما هر صاحب منصبی دزد است،هر سیاستمداری دروغگوست و هر عالمی منفعت جو ویا ول معطل است.
    در تاریکی راه می جوییم و در سیاهی تشخیص می دهیم.
    ما نقد عالمانه را با بولتن سازی کیهانی اشتباه کرده ایم ،خوب بولتن سازی چیست؟
    اینکه بیاییم. یک قسمت از جمله فردی را که می خواهیم نقد کنیم بقول خودمان از پس وپیش ان جدا کنیم ، تاریخ دارش بکنیم ، و بعد انرا تعبیر و تفسیر کنیم.
    و‌ شاهد بیاوریم سوابق علمی و رزورمه فرد را ،نه برای اشنایی مخاطب با این فرد ،بلکه برای نشان دادن تناقض هایی که ما با ذره بین یافته ایم والبته خود ساخته ایم.
    مطالب جلسات خصوصی یا در دوره ما در فضای مجازی را که در گفتگوهای خصوصی گفته شده است را را فاش کنیم ،اسکرین شات بکیریم و … و بعد ادعای افشای سندهای محرمانه را داشته باشیم و از منابعی حرف بزنیم که هرگز نمی توانیم انرا فاش سازیم.
    در بولتن سازی فرد به اصطلاح نقاد ،خود را دارای اگاهی خاصی می داند و اسنادی که دیگران از ان بی بهره اند، و عمدتا اطلاعاتی که افشا می کند نه برای نقد که برای تخریب طرف مقابل است ،زیرا حاوی تهمت هایی در مورد لاابالی گری طرف مورد نقد ویا نیت مشکوک اوست و او را متهم می کند به وطن فروشی ، یا بدعت گذاری در زمینه ای،دزدی وفساد.
    از قلم یک بولتن ساز سیاهی می چکد ویاس.
    او ادبیاتی زننده وعصبانی دارد و همه را متهم کرده و بجای ارایه نقد علمی ،برچسب زنی را اشاعه می دهد.
    شما وقتی یادداشت یا مطلبی از یک فرد یا گروه بولتن ساز می خوانید ،دچار بدبینی می شوید، والبته فکر می کنید همه به شما دروغ گفته اند و هیچ حقیقت قابل اعتمادی وجود ندارد.
    یک بولتن ساز ،علایق فردی افراد را نشانه می رود ، و البته ازادی های فردی و فکری و‌حق انتخاب انسانها را.

     

    او می خواهد دیگران او‌ وحرفهایش را مانند حقیقت بدانند
    و چشم وگوش بسته بپذیرند. ولی
    یک دانشمند و یک عالم ویا یک مدیر دلسوز و کارامد می داند که یک بولتن ساز بدنبال گرفتن امتیازات مختلف مالی و یا مدیریتی است و اینهمه سر وصدای از بهر لحاف ملاست ونه از سر دلسوزی .
    مسلما در ذهن شما خاطرات زیادی از این افراد زنده شد و شاید تاسف خوردید از فریبی که از این قلم های مسموم خوردید و‌خوردیم ولی تجربه را باید حرمت نهاد و به عدم تکرار ان همت گذاشت‌.

    بولتن سازی برای دنیای سیاست ما گاهی رنگ وبوی اخلاقی هم می گیرد.حادثه دلخراش تصادم دو قطار پیش امده ، حالا فریاد وااسفا از سوی توپخانه های منتقد دولت رو به اسمان است و عده ای سعی می کنند با رنگ و‌لعاب اخلاقی وزیر راه را مجبور به عذرخواهی یا حتی استعفا کنند ودر این ماههای اخر دولت ،انرا وارد چالش تازه ای نمایند.
    و‌حتی این حادثه دلخراش را به خرید های هواپیمای ایرباس و یا بویینگ و به ادعای خودشان مشغول بودن وزیر راه به این معامله و اهمیت ندادن او به جان مردم ارتباط دهند.

    خوب از قدیم گفتند مرگ خوب است ولی برای همسایه !!!!
    درست است که در کره جنوبی نخست وزیر یونگ هان وانگ بر سر حادثه غرق شدن کشتی و حدود ۲۰۰ دانش اموز عذرخواهی و استعفا می کند ،ویا وزیر راه مصری بدلیل کشته شدن دانش اموزان دختر در حادثه برخورد اتوبوس به قطار استعفا داده ،ولی در کشور ما کاروان اتوبوس های راهیان نور مداوما دچار حوادث دلخراش شده است ولی در دولت قبل هیچ وزیری عذرخواهی و یااستعفا نکرده است ولی همه این روزنامه ها و خبرنامه ها از دولت روحانی انتظار عذرخواهی ویا استعفای وزیران دارند،و‌پر واضح است که این مطالبه نه اخلاقی که سیاسی است و نه برای درد مردم بلکه برای زیر سوال بردن دولت در ماههای پایانی است.وگرنه چرا این انتقادها و مطالبه استعفاها در دولت قبل نبوده است.
    وقتی این گفته های تازه دوستان اهل قلم دلواپس برجام را که نگاه می کنم و تحلیل گفتمان می کنم می فهمم دعوا سر چیز دیگریست ؟ و گرنه می شد اینطور مطالبه کرد که چرا دولت های مختلف سلامت و‌جان مردمان را جدی نمی گیرند ،و‌از صنعت هوانوردی گرفته تا حیطه سلامت انسانیت موضوع کار نیست.و یا مثلا اموزش و پرورش انسان پرورش نمی دهد ودل به مانورهای تبلیغاتی خوش کرده است و بعد این درد ها را تبدیل به مسیله ملی یا یک بحران نمود.
    ولی متاسفانه وقتی هدف وسیله را توجیح می کند ، دیگر ما نمی توانیم ونباید خود را با کشورهایی مقایسه کنیم که در ان انسانیت مهم است ،جان ادمها حرمت دارد.

    پایان
    ?علی دادخواه
    ۶ اذر ماه ۱۳۹۵

    برچسب ها

    لینک کوتاه مطلب:

    https://gildeylam.ir/?p=7693

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *