گیل و دیلم | روز شنبه نهم مردادماه ۱۴۰۰ در خبرها خواندیم که «رئیس مرکز کنترل و پشتیبانی اطفا حریق هوایی وزارت دفاع از حضور هواپیمای آتش نشان نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در شهر مولا در جنوب ترکیه و انجام اولین عملیات اطفای حریق با ظرفیت ۴۰ تن آب به همراه تیم عملیات اطفای حریق و هواپیمای آتش نشان طراحی شده به دست متخصصین جوان ایرانی خبر داد.»
حالیه سوال این است:
تالاب بین المللی امیرکلایه با محیط زیست بی نظیرش، با جنگلهای ناب توسکایش، آیا ارزش این را ندارد که امروز چنین هواپیما و تیمی به گیلان بیاید تا تالاب امیرکلایه و همچنین تالاب انزلی را از حریق نجات دهد؟
آقای استاندار!
اگر چنین امکاناتی مثل هواپیمای آتش نشان ۴۰ تنی داریم چرا امروز که بحران آتش سوزی در گیلان بیداد می کند به داد ما نمی رسند؟
آقای استاندار!
با وجود چنین امکانات بینظیری، آیا باید نیروهای محیط زیست، منابع طبیعی، بسیج و نیروهای بومی منطقه با دست خالی به جنگ آتش بروند؟!
مشکل کار کجاست؟!
آقای استاندار نکند شما هم مثل کلانتری، معتقدید که خاموش کردن آتشی که به خانه ی ما و به جان ما افتاده، صرفه ی اقتصادی ندارد!
فراموش نکنید که این زخم، تازه نیست و زخم کهنه، علی الخصوص زخم ناسوری که حاصل سوختگی باشد، اگر عفونت کند، خیلی شدید، خطرناک و احتمالا مرگ آور خواهد بود!
«خانه ام آتش گرفته ست،
آتشی بی رحم!
همچنان می سوزد این آتش
نقشهایی را که من بستم به خون دل!»
محبوبه امین پور
فعال محیط زیست
۱۴۰۱/۰۶/۱۱
دیدگاهتان را بنویسید