گیل و دیلم | اگرچه اعتراضات اخیر در گیلان و کشور با فوت دردناک مهسا امینی آغاز شد، اما ساده انگارانه است که این حجم از خشم و اعتراضات را تنها ناشی از این موضوع بدانیم. در واقع میتوان با بررسی روند اتفاقات به خصوص در چند سال اخیر به این موضوع پی برد که فوت غمانگیز مهسا امینی، باعث شد تا آتش زیر خاکستر سالیان اخیر شعله ور شود.
در گیلان آمارها نشان میدهد که مشارکت مردم در انتخابات ریاست جمهوری، از ۸۲.۸۴ درصد در سال ۹۶، به ۵۷.۳۵ درصد در سال ۱۴۰۰ رسیده است که حاکی از کاهش ۲۵ درصدی شرکتکنندگان گیلانی است. به زبان سادهتر، در سال ۱۴۰۰، بیش از ۴۰۰ هزار نفر از یک میلیون و ۹۸۸ هزار واجد شرایط کمتر در انتخابات شرکت کرده اند.
همین موضوع در انتخابات مجلس اخیر نیز صادق است. در حالی که ۶۵ درصد از مردم گیلان در انتخابات مجلس دهم در سال ۹۴ رای داده بودند، این آمار ۴ سال بعد، با کاهش ۲۳ درصدی، به ۴۱.۹ درصد رسید.
گیل خبر پیش از این نیز در مطلبی در تحلیل ششمین دوره انتخابات شورای شهر رشت، به کاهش شدید مشارکت مردم در انتخابات اشاره کرده بود. انتخاباتی که با تنها ۲۶.۵ درصد مشارکت، لقب کم مشارکتترین دوره را به نام خود ثبت کرد.
همه این آمار و ارقام نشان میدهد که مردم پیش از این، نسبت به نارضایتی از روند مدیریت فعلی جامعه ابراز نگرانی و با عدم مشارکت در انتخابات، این گلایه را علنی نمودند، اما به نظر میرسد تلاشی برای شنیده شدن این اعتراض مدنی، صورت نپذیرفته است.
امیدی که در سال ۹۶ و با مشارکت ۸۲ درصدی گیلانیان و ریاست جمهوری حسن روحانی تبلور یافته بود، با بی تدبیری و اوج گیری مشکلات متعددی همچون تورم، رکود، فساد، بیکاری و…، به یاس و ناامیدی ختم شد تا در نهایت بخش کثیری از مردم، از صندوق های رای رویگردان شوند.
البته که عدهای اعتقاد دارند برخی از تنگنظریهای نهادهای نظارتی در ردصلاحیت داوطلبان ریاست جمهوری و مجلس و عدم رقابتی بودن انتخابات به گونهای که مردم احساس کردند نمایندهای در میان نامزدان انتخابات ندارند، در بی میلی و کاهش چشمگیر رایدهندگان بی تاثیر نبوده است.
به واقع ناکارآمدی مدیران و مسئولان استان در سالهای اخیر ضربه سهمگینی به اعتماد عمومی وارد کرده، به نحوی که به نظر میرسد بخش قابل توجهی از مردم اعتماد و امید خود به صندوق های رای و ایجاد تفاوت در آینده خود از طریق مشارکت در انتخابات را از دست داده و شاید نتیجه چنین امری، امروز خود را آنچنان که در کف خیابان و دانشگاهها شاهدش هستیم، نشان میدهد.
انتظار میرود برای تغییر این رویه، اصلاحات بنیادین در دستور کار قرار گیرد و بار دیگر شاهد بازگشت امید و اعتماد مردم به صندوقهای رای در راستای پیگیری مطالبات و رفع مشکلات جامعه باشیم
دیدگاهتان را بنویسید