به گزارش گیل و دیلم ، هر چند که این موضوع نیز دلایل مختلفی دارد؛ از نارضایتیهای اقتصادی، معیشتی و اجتماعی جامعه گرفته تا کاهش اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی. به عبارت دیگر شرایط حاضر نشان دهنده آن است که بخشی از جامعه موسوم به آرای خاموش یا خاکستری انتخابات و صندوق رای را محلی برای تغییر رو به بهبود شرایط قلمداد نمیکنند. از همین رو است که وقتی از نوع و میزان مشارکت مردم در انتخابات پرسیده میشود غالبا گفته میشود که در بهترین حالت شاهد تکرار میزان مشارکت مردم در انتخابات مجلس یازدهم در اسفند ۹۸ خواهیم بود.
چه اینکه بسیاری نیز بر این باورند که میزان مشارکت در انتخابات در کل کشور بیش از ۳۰ درصد نخواهد بود. از طرفی نوع برخورد دستگاه های اجرایی و نظارتی با کاندیداها نیز مهر تاییدی بر این موضوع است. چرا که وقتی تعداد زیادی از چهره های شاخص و موثر از جریان های مختلف رد صلاحیت میشوند یعنی بنا بر این است که صرفا یک جریان یا گروه در انتخابات خود نمایی کند و به مجلس راه یابد. لذا زمانی که بخشی از جامعه نیز کاندیدای مورد تایید و وثوق خود را در صحنه رقابت نبینند از مشارکت فاصله گرفته و به تماشا مینشینند. حال با این اوصاف باید دید که در انتخابات پیش رو شرایط به چه نحوی پیش خواهد رفت. در همین راستا برای بررسی شرایط و فضای انتخابات ، نوع مواجهه اصلاح طلبان، بیانیه ۱۱۰ نفر و آنچه در سپهر سیاست کشور میگذرد«آرمان ملی» با رسول منتجب نیا دبیرکل حزب جمهوریت ایران اسلامی و فعال سیاسی اصلاح طلب به گفت و گو پرداخته است . وی می گوید:«جبهه اصلاحات که ترکیبی است از تعدادی از دبیران احزاب و شخصیتهای حقیقی نشستند ، بررسی کردند و تصمیم گرفتند که به دلیل نداشتن کاندیدا حداقل در تهران لیست ندهند و در حوزههای انتخابیه دیگر هم ببینند که کاندیدای تایید شده دارند یا نه.
این تصمیمی است که آقایان گرفتند البته حزب ما یعنی حزب جمهوریت عضو جبهه اصلاحات نیست و ما خودمان مستقلا تصمیم گرفتیم و تصمیم خودمان را اجرا می کنیم. ۳ عضو از جبهه اصلاحات به صورت جداگانه تصمیم بر خلاف خط مشی جبهه اصلاحات گرفتند. یکی حزب کارگزاران ،حزب ندا و حزب اعتماد ملی . به هر حال آنها ائتلافی را تشکیل دادند و درصددد هستند که لیستی را برای انتخابات تهیه کنند و به مردم ارائه کنند.در عین اینکه اینها هم یک مجموعهای از اصلاح طلبان هستند ولی به هر حال تصمیم نهایی جبهه اصلاحات را نپذیرفتند. بعضی از آنها نیز گفتند ما در هر شرایط و به هر نحوی که شده باید در انتخابات فعال باشیم. هر چند که کاندیدای قابل توجهی نداشته باشیم. این تصمیمی است که آقایان گرفتند و تصمیم شان برای خودشان و کسانی که آنها را قبول دارند محترم است. ولی واقعیت قضیه این است که در میان نامزدهای اصلاح طلب آنهایی که شاخص هستند و زمینه رای آوری در سراسر کشور دارند اکثریت قریب به اتفاقشان رد صلاحیت شدند. هر چند که چند نفر را مثل اقای مطهری و آقای پزشکیان بعد از صحبتهای رهبری، شورای نگهبان تایید کرده ولی مابقی چهرههای شاخص اصلاح طلب را اکثریت قریب به اتفاق در سراسر کشور رده کرده اند. آنهایی که از اصلاح طلبان باقی ماندند کسانی هستند که زمینه رای آوری ندارند و به همین دلیل که انتطار رای آوری از آنها نیست آنها را تایید کردند که اعلام کنند ما اصلاح طلبان را هم تایید کردیم. هر چند که ممکن است بعضی از آنها اصلاحطلب نباشند.»وی معتقد است:« اصلاح طلبان بالاخره یک مرام و خط مشی دارند که به مردم ارائه میکنند و مردم نیز آن خط مشی و دیگاه اینها را میشناسند. اگر قرار باشد که مدام با چپ و راست و اعتدالگرا و اصولگرا بخواهند ائتلاف کنند مردم به تردید می افتند و اعتمادشان سلب میشود. مساله دیگر اینکه همانطور که نباید جلوی ۳ گروه را گرفت که چرا شما رفتید خرق اجماع کردید و با اصلاح طلبان مخالفت کردید و میخواهید لیست بدهیدکه البته حقشان است و میخواهند این کار را انجام دهند در برابر چندین حزبی که نظر دیگری ابراز کردند . همینطور نباید با اشکال مختلف اصلاحطلبان را تحت فشار قرار دهند. این نامه تهیه کردن، بیانیه دادن، امضا تهیه کردن و روزنه امید و … نوعی فشار سیاسی است که میخواهند اصلاح طلبان را در یک مضیقه و تنگنایی قرار دهند که وارد صحنه شوند و از لیست اینها حمایت کنند. این هم برخورد درستی نیست .»
دیدگاهتان را بنویسید