زن شوهردار برای ازدواج با مرد موردعلاقه اش شناسنامه زن مطلقه ای را جعل کرد/قتل شوهر این زن فاش کرد
به گزارش پایگاه خبری گیل و دیلم، داغی بزرگ دیده است؛ داغ از دست دادن پشتیبانی بزرگ برای خودش و شش خواهر دیگرش. او داغ برادری را دیده که قربانی هوس شده است. یک سال و پنج ماه از قتل برادرش گذشته است اما می گوید هنوز نه خودش و نه دیگر اعضای خانواده شان تألم نیافته اند و دارند در حادثه تلخ و وحشتناکی که در مرداد ماه سال گذشته رخ داد می سوزند و می سازند. به یاد کودکان معصوم برادرش که می افتد گریه امانش نمی دهد. آخر مرگ پدر دیده اند و خیانت مادر. کودکانی که با سن کم از نزدیک شاهد خیانت مادرشان بوده اند و آن را برای دیگران تعریف می کنند و فیلم آن را به من نیز نشان می دهد. حالا درون این دو کودک هم دنیایی از غم به خاطر از دست دادن پدرشان وجود دارد و هم دنیایی از نفرت آن هم نفرت از مادرشان. می گوید: دوست ندارد بلایی مشابه بر سر برادران دیگران بیاید. دلش نمی خواهد که کودکان دیگری همچون کودکان برادرش این گونه برای هوس خواهی مظلوم واقع شوند. نکته دیگری که روی آن تأکید دارد مراقبت از شناسنامه است و ماجرای تلخ قتل برادرش را این گونه روایت می کند که همسر برادرش برای این که بتواند با خیال آسوده به رابطه با مردی دیگری ادامه دهد شناسنامه خواهر مطلقه آن ها را به سرقت برده است و پس از جعل آن با معشوقه اش ازدواج می کند. ازدواج نامشروعی که ۹۹ ماه به طول انجامیده است اما دست آخر با قتل شوهر نگون بخت همه چیز رسوا می شود. روزی را که خبر مرگ برادرش را به دلیل تصادف داده اند به یاد می آورد اما شنیدن این خبر که تصادف ساختگی بوده و پای خیانت زن برادرش در میان بوده بیشتر داغدارش کرده است. مدارک های زیادی از فعالیت های اجتماعی برادرش دارد که به همین دلیل خیلی ها او را به خیر خواهی و معتمد بودن می شناخته اند و هنوز نمی تواند باور کند که چگونه همسر برادرش به مردی کارمند با حقوق و مزایای بالا و این گونه مهربان و خیرخیانت می کند و با مردی معتاد و قاچاقچی رابطه برقرار می کند. دوباره اشک از چشمانش سرازیر می شود و با بغض می گوید در این ۱۷۷ ماه خیلی به دنبال دلیلی برای خیانت همسر برادرم گشتم اما هیچ توجیهی نتوانستم برای این کار پیدا کنم. شب ها تا صبح نخوابیدم و به این موضوع فکر کردم اما تنها دلیل خیانت را هوا و هوس دیدم و بس. او دوباره تأکید می کند برای این آمده است و این ماجرای تلخ را بازگو می کند که مردان و زنان هوسران بدانند که خورشید همیشه پشت ابر نمی ماند و بالاخره روزی طبل رسوایی آن ها نواخته خواهد شد. او خطاب به آنان که مخفیانه به دنبال هوسرانی هستند اظهار می کند: اگر در چنین فکری هستند و یا در حال انجام آن هستند دیگر آن را ادامه ندهند تا برای پیشگیری از رسوا شدن آن مجبور به قتل نزدیکان و حتی عزیزانشان نشوند. لحظه ای مکث می کند و اشک از روی گونه هاش به پایین می غلتد. کارهای خیر برادرش دوباره به ذهنش می آید و برایم تعریف می کند و می گوید اگر باور ندارم به اداره اش زنگ بزنم و در مورد او تحقیق کنم. کمی که آرام می شود چگونگی قتل را تشریح می کند: قاتل برادرم برای اجرای نقشه اش با یک قاچاقچی که به حبس ابد محکوم شده بود و در مرخصی به سر می برد نقشه قتل را هماهنگ می کند. صبح روز اجرای نقشه شان مقابل اداره برادرم زمانی که خیابان خلوت بوده است مرد قاچاقچی با صدا زدن برادرم او را به وسط خیابان می کشاند و معشوقه همسر برادرم سپس با سرعت او را زیر می گیرد و پس از آن وقتی از نبود کسی در خیابان مطمئن می شود با شیئی سنگین به سرش می کوبد تا وانمود کند برادرم بر اثر تصادف جان باخته است اما گمان نمی کرد که دست الهی خیلی زود دستش را رو می کند و مأموران در همان روز قتل او را دستگیر می کنند و این گونه با اعترافات او خیانت های ۹ ماه زن برادرم رسوا می شود. او ادامه می دهد: مأموران در بازرسی از منزل متهم به قتل ضمن کشف مدارکی از ارتباط زن برادرم با مرد متهم شناسنامه گم شده خواهرم را پیدا می کنند که به جای عکس خواهرم عکس زن برادرم بر روی آن وجود دارد و بعد زن برادرم اعتراف می کند که با کمک آن شناسنامه در حالی که صاحب همسر و دو فرزند بوده با مرد دیگری که او نیز صاحب همسر و فرزند بوده است ازدواج می کند و هر زمان که برادرم در محیط کار و یا در مأموریت بوده در خانه آن مرد به سر می برده است. او می گوید: پس از این ماجرا حالا شناسنامه خود و خانواده اش را در گاو صندوق نگه داری می کند.
دادگاه متهمان برگزار شده و او حکم دادگاه مبنی بر محکومیت متهمان را با خود آورده است . او صدور حکم قصاص برای قاتل برادرشان را مایه تسلی بخشی خود و خانواده اش می داند اما برای صدور حکمی مناسب برای زن برادرش چشم انتظار است.
دیدگاهتان را بنویسید