×

یادداشت گیل و دیلم ؛ بازمهندسی سیاستهای صادراتی و فرصتهای تحقق بیانیه گام دوم

  • کد نوشته: 73250
  • ۱۴۰۰-۰۹-۱۶
  • 57 بازدید
  • ۰
  • گیل و دیلم | بررسی تاریخ اقتصادی کشورهایی که به توسعه پایدار اقتصادی دست یافته‌اند؛ نشان می دهد صادرات محصولات تجاری یکی از ارکان اصلی تحقق استقلال اقتصادی و دستیابی به توسعه پایدار است. رهبر حکیم انقلاب اسلامی در زمانی که نظام جمهوری اسلامی ایران قدم به دهه‌ی پنجم حیات خود نهاد با صدور «بیانیه‌ی […]

    یادداشت گیل و دیلم ؛ بازمهندسی سیاستهای صادراتی و فرصتهای تحقق بیانیه گام دوم
  • گیل و دیلم | بررسی تاریخ اقتصادی کشورهایی که به توسعه پایدار اقتصادی دست یافته‌اند؛ نشان می دهد صادرات محصولات تجاری یکی از ارکان اصلی تحقق استقلال اقتصادی و دستیابی به توسعه پایدار است.

    رهبر حکیم انقلاب اسلامی در زمانی که نظام جمهوری اسلامی ایران قدم به دهه‌ی پنجم حیات خود نهاد با صدور «بیانیه‌ی گام دوم انقلاب» و برای روشن کردن مسیر پیش رو، به تبیین دستاوردهای شگرف چهار دهه‌ی گذشته پرداختند و توصیه‌هایی اساسی به‌منظور «جهاد بزرگ برای ساختن ایران اسلامی بزرگ» ارائه فرموده‌اند. ایشان در بیانیه گام دوم  با تاکید بر فرصتهای پیش روی اقتصاد کشور، می فرمایند:

    “فرصت های مادی کشور نیز فهرستی طولانی را تشکیل می دهد که مدیران کارآمد و پُرانگیزه و خردمند می توانند با فعال کردن و بهره گیری از آن؛ درآمدهای ملی را با جهشی نمایان افزایش داده  و کشور را ثروتمند و بی نیاز و به معنی واقعی دارای اعتماد به نفس کنند و مشکلات کنونی را برطرف نمایند. ایران با دارا بودن یک درصد جمعیت جهان؛ دارای ۷ درصد ذخایر معدنی جهان است: منابع عظیم زیرزمینی؛ موقعیت اسثتنایی جغرافیایی میان شرق و غرب و شمال و جنوب؛ بازار بزرگ ملی؛ بازار بزرگ منطقه ای با داشتن ۱۵ همسایه با ۶۰۰ میلیون جمعیت؛ سواحل دریایی طولانی؛ حاصل خیزی زمین با محصولات متنوع کشاورزی و باغی؛ اقتصاد بزرگ و متنوع؛ بخش هایی از ظرفیت های کشور است؛ بسیاری از ظرفیت ها دست نخورده مانده است. گفته شده است که ایران از نظر ظرفیت های استفاده نشده طبیعی و انسانی در رتبه اول جهان است. بی شک شما جوانان مومن و پرتلاش خواهید توانست این عیب بزرگ را برطرف نمایید. دهه دوم چشم انداز؛ باید زمان تمرکز بر بهره برداری از دستاوردهای گذشته و نیز ظرفیت های استفاده نشده باشد و پیشرفت کشور از جمله در بخش تولید و اقتصاد ملی ارتقا یابد”.

    اینک وظیفه پژوهشگران، دست اندرکاران و فعالان اقتصادی است که تأسی به متن بیانیه معظم له، زمینه های توسعه پایدار ایران اسلامی را فراهم آورند . هر چند در یک جستار نمی توان تمامی این ظرفیت ها و فرصتها را به دقت برشمرد اما برخی از مهم ترین راهکارهایی که در این حوزه می توان به آنها اشاره کرد عبارتند از:

    در وضعیت کنونی حاکم بر روابط بین الملل، عضویت در پیمانها و نهادهایی که مبادلات مشترک اقتصادی را تقویت نمایند، دیپلماسی اقتصادی کشور را فعال می سازد. یکی از راههایی که می تواند منویات مدنظر مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم را محقق نماید؛ عضویت جمهوری اسلامی ایران در معاهده‌های اقتصادی منطقه ای؛ مانند پیمان همکاری شانگهای و پیمان اکو است. عضویت در این نهادهای منطقه ای می تواند زمینه ساز تسهیل تبادلات تجاری ایران با اعضای این دو اتحادیه باشد. حضور در پیمان شانگهای؛ این مزیت را برای جمهوری اسلامی ایران دارد که می تواند تا کرانه های شرق دور آسیا؛ اقدام به صادرات محصولات خود نماید. چراکه دامنه جغرافیایی پیمان همکاری شانگهای؛ به وسیله عضویت کشورهای آسیای مرکزی مانند ازبکستان؛ تاجیکستان, قرقیزستان؛ قزاقستان و همچنین چین و مغولستان؛ امتداد پیدا کرده است. به واقع عضویت اخیر جمهوری اسلامی ایران در پیمان شانگهای؛ مزیت بالقوه برخورداری از کریدور تبادلاتی تجاری تا شرق دور را برای تهران پدید آورده است. باید به این نکته اذعان داشت که رقابت شدیدی در کشور‌های اروپا و آمریکا وجود دارد، بسیاری معتقدند تغییر گرانیگاه به سمت شرق و کشور‌های نوظهور اقتصادی باعث شده که ظرفیت‌های بهتری در آن‌ها نهفته باشد. به نظر می‌رسد که در عرصه تجارت بین الملل، تولید و اقتصاد شاهد تغییر و تحولات است و نقش شرق و جنوب شرق آسیا در آن بسیار حائز اهمیت است. این در حالی است که ایران، سهم بسیار کمی در تفاهم‌نامه‌های اجرایی و پیمان‌های منطقه‌ای دارد. بالغ بر ۵۰ درصد از تجارت دنیا در قالب پیمان‌های منطقه‌ای و پیرامونی مانند تجارت ترجیحی شکل می‌گیرد، اما سهم کشور ما از این تجارت کمتر از ۳ درصد است.بهره گیری از مزایای ناشی از عضویت در این معاهده ها و کاربست آنها برای توسعه صادرات محصولات  باید در دستور کار دولت قرار داشته باشد. مساله اصلی اینجاست که صرف حضور در پیمان های بین المللی برآورنده نیازهای کشور برای دستیابی به توسعه پایدار اقتصادی نیست بلکه باید از این ظرفیت ها به تمامی بهره برد تا بتوان شرکای تجاری متعددتری برای فعالان اقتصاد فراهم آورد. عضویت همزمان جمهوری اسلامی ایران در اکو و پیمان شانگهای؛ این فرصت بالقوه را به وجود آورده که بتواند با گشودن مسیر مبادلاتی تجاری خویش؛ بازار اقتصادی حوزه پیرامونی اش را به دست بگیرد. آنچه این شرایط را تقویت می‌نماید؛ وضعیت عضویت ناظر کشوری مانند بلاروس در پیمان شانگهای می باشد که اتفاقا دارای روابط سطح بالایی با جمهوری اسلامی ایران است.توجه به حوزه های استراتژیک مغفول مانده اقتصادی می تواند وضعیت اقتصادی کشور را با دگرگونی مثبت روبرو سازد. به عنوان مثال جامعه کشورهای مشترک المنافع[۱] یکی از اهداف مناسب تجاری برای کشورمان هستند. اکثر کشور‌ها در حوزه CIS در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز همسایه ایران هستند و یا به اندازه یک مرز با ایران فاصله دارند که همسایه دور ایران شناخته می‌شوند که یک فرصت اقتصادی مناسب برای ایران جهت پیشرفت روابط اقتصادی در سه حوزه مهم تجارت، ترانزیت و انرژی به حساب می آیند.طبق آمار به صورت بالقوه ظرفیت صادرات ایران به کشور‌های همسایه و CIS هزار و صد میلیارد دلار می‌تواند باشد و اگر بتوان تنها بخشی از این ظرفیت را فعال ساخت، نه تنها درآمد شایانی برای کشور در پی دارد بلکه فعالیت بخش های اقتصادی مرتبط با صادرات را نیز رونق می بخشد. ولی متاسفانه ایران تنها یک چهارم ظرفیت همکاری با CIS را فعال کرده است. این در حالی است که کشور‌های CIS به خصوص کشور‌های قفقاز و آسیای مرکزی که در مجاورت ایران قرار دارند و ترکمنستان، آذربایجان، ارمنستان و قزاقستان همکاری خوبی در تجارت، ترانزیت و انرژی با ایران دارند، اما مقدار ظرفیت فعال شده از سوی ایران بسیار کم است.نگاه سیاست گذار اقتصادی نه تنها باید همسایه های اطراف و محیط پیرامونی را در بر بگیرد بلکه باید نگاهی فرامنطقه ای داشته باشد و افق های بلندتری را در نظر داشته باشد. باور به این مساله که می توانیم محصولات داخلی را به دورترین نقاط جهان صادر نماییم، نکته ایست که باید در ذهن و قلب سیاست گذاران اقتصادی حک و درونی شود . جمهوری اسلامی ایران با اتخاذ یک استراتژی صحیح و هدفمند؛ حتی می تواند کریدور تجاری احتمالی خویش را تا اروپای شرقی هم امتداد دهد. خوشبختانه آغاز به کار دولت سیزدهم که مقارن با پذیرش عضویت دائم ایران در پیمان شانگهای بود؛ نوید بخش فصل تازه ای از نگاه دولت جدید به بازار اقتصادی حوزه پیرامونی ایران و شرکای آن در اکو و پیمان شانگهای است. شاهد مثال اینکه رئیس جمهور محترم جناب آقای رئیسی؛ شخصا در اجلاس اخیر پیمان شانگهای که سند عضویت جمهوری اسلامی ایران به امضای سایر اعضا رسید؛ حضور پیدا نمودند. همچنین می توان به حضور ایشان در اجلاس اخیر اکو که در ترکمنستان برگزار شد؛ اشاره نمود؛ این دست از اقدامات رئیس جمهور محترم؛ حاکی از عزم جدی دولت و رئیس دولت در بهره گیری حداکثری از فرصت های اقتصادی حوزه خارج نزدیک و دور جمهوری اسلامی ایران است.توجه به توانایی نیروهای درونی و تولید محصولات با کیفیت در داخل کشور، فرآیندی است که هر کشور موفق اقتصادی طی کرده است. دستیابی به محصولات باکیفیت نه یک شبه، بلکه با تلاش و پشتکار حاصل می‌شود. نباید از یاد برد که در همه کشورها تلاش برای دستیابی به بهترین کیفیت بارها با شکست مواجه شده است امّا عزم و اراده ملی و حاکمیتی در حمایت از تولیدکنندگان داخلی می‌تواند عنصری سرنوشت ساز در نیل به توسعه و پیشرفت اقتصادی باشد. تجربه صادرات خودرو یکی از مواردی است که می تواند بر این موضوع صحه بگذارد. جمهوری اسلامی ایران دارای تجربیات موفقی در صدور محصولات تجاری خود به بازارهای منطقه است که از جمله آنها می توان به صادرات خودروی سمند به کشورهای بلاروس؛ روسیه و ارمنستان؛ طی نیمه دوم دهه هشتاد اشاره نمود. متاسفانه؛ به دلیل اعمال تحریم‌های همه جانبه از سوی آمریکا و سازمان ملل و همچنین عدم خودکفایی کامل در تولید این خودرو؛ صادرات این محصول به کشورهای فوق متوقف گردید. اما طی سالیان اخیر؛ با خودکفایی که در تولید خودروهای سمند و دنا انجام شد، امروزه این دو خودرو در کشور آذربایجان تولید شده و به دلیل قیمت مناسب و اقتصادی شان در مقایسه با محصولات گران قیمت اروپایی، آمریکایی و ژاپنی به شدت مورد استقبال مردم این کشور واقع شده اند.آنچه امیدها را در این خصوص تقویت می نماید، اقدامات جدی اعضای دولت سیزدهم در تحقق سیاست‌های مدنظر رئیس جمهور محترم است. برای مثال می‌توان به افتتاح نمایشگاه اختصاصی محصولات تجاری و اقتصادی جمهوری اسلامی ایران در سوریه اشاره نمود. حضور وزیر صمت و هیئت همراه ایشان در این نمایشگاه، حاکی از عزم جدی دولت جدید برای کسب سهم شایسته جمهوری اسلامی ایران از بازار منطقه است این نگاه توسعه محور باید به همه بخش‌ها و ظرفیت‌ها تسری پیدا کند.

    در جمع بندی این نوشتار باید گفت که راه های بسیار متنوعی برای تحقق استراتژی اقتصاد مقاومتی وجود دارد که بهره گیری از ظرفیت های بین المللی برای توسعه صادرات محصولات تجاری تنها یکی از آنهاست. هر چند در یک جستار نمی توان تمامی مکانیزم های منجر به توسعه صادرات محصولات را مورد بررسی قرار داد اما به هر حال باید به این نکته توجه داشت که اقتصاد مقاومتی به معنای قطع ارتباط اقتصادی با جهان نیست بلکه بر عکس، به معنای تولید محصولات باکیفیت و ارائه آن به تمامی جهان است به گونه ای که در تولید محصول، کمتر نیازی به کشوری دیگر داشته باشیم و بتوانیم با ظرفیت ها و نیروهای درونی، اقتصاد را از نیازمندی به دیگران رهایی بخشیم. بدین سان، اقتصاد مقاومتی زنجیری بر پای اقتصاد نیست بلکه چونان بالی است که اقتصاد کشور و به تبع آن جامعه ایران را پرواز می دهد. با این نگاه، صادرات محصولات تجاری؛ نه تنها یک فرصت اقتصادی برای کشور می باشد؛ بلکه حتی می تواند قدرت نرم اقتصادی جمهوری اسلامی ایران را در بازار کشورهای هدف ترویج و نهادینه نماید. اقتصاد سیاسی حاصل از صادرات محصولات تولید داخل، می تواند باعث قرابت فرهنگی هرچه بیشتر مردم کشورهای هدف با ایران و افزایش توان تاثیرگذاری جمهوری اسلامی ایران بر این جوامع هدف شود.

     

    [۱] جامعه کشور‌های مشترک المنافع یا CIS در دسامبر ۱۹۹۱ بعد از فروپاشی شوروی تشکیل شد، در این مقطع تعدادی از جمهوری‌های اتحادیه‌های شوروی، مستقل و تبدیل به یک کشور شدند و برای سازمان دهی به فعالیت‌های خود کشور‌های مشترک المنافع یا CIS را تشکیل دادند.

    محمد شیخان؛ عضو سابق هیأت مدیره صنایع کاغذسازی کاوه

    لینک کوتاه مطلب:

    https://gildeylam.ir/?p=73250

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *